* * * امام رضا عليه السلام :اِثنانِ عَليلانِ أَبَدا : صَحيحٌ مُحتَمٍ و َعَليلٌ مُخَلِّط؛دوگروه هميشه مريضند، سالمى كه پرهيز میكند و مريضى كه پرهيز نمیكند. فقه الرضا ص 340 * امام رضا عليه السلام :لَيسَ مِن دَواءٍ اِلاّ و َهُوَ يُهيجُ داءً؛دارويى نيست مگر اين كه بيمارى ديگرى را تحريك مى كند.كافي (ط - الإسلامية) ج‏8، ص 273 ، ح409 * امام رضا عليه السلام :لَيسَ مِن دَواءٍ اِلاّ و َهُوَ يُهيجُ داءً؛دارويى نيست مگر اين كه بيمارى ديگرى را تحريك مى كند.كافي (ط - الإسلامية) ج‏8، ص 273 ، ح409
چهارشنبه, 25 مرداد 1396 07:14

حقیقت دحو الارض

«دَحو» به معنای گسترش است و بعضی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده اند. منظور از دحوالارض) گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود. این آب ها، به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند. از طرف دیگر، زمین در آغاز به صورت پستی ها و بلندی ها یا شیب های تند و غیرقابل سکونت بود. بعدها باران های سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و دره ها گستردند. اندک اندک زمین هایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان و کشت و زرع به وجود آمد. مجموع این گسترده شدن، دَحو الارض نام گذاری می شود.

حقیقت دحوالارض و اعمال آن

آغاز روز دحوالارض (گسترش زمین)

نام های شهر مکّه

فضیلت روز دحو الارض

روز بیست و پنجم ذیقعده، هم زمان با دحوالارض یعنی گسترش یافتن زمین است. در شب این روز نیز بر اساس روایتی از امام هشتم علیه السلام حضرت ابراهیم و حضرت عیسی علیهما السلام به دنیا آمده اند. همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود (عج) معرفی شده است. نیز روز دحوالارض، جزء چهار روز معروفی است که روزه آن پاداش فراوان داشته و ثواب هفتاد سال روزه گرفتن دارد.

روز دحوالارض

دحوالارض چه روزی است؟

دحو الارض، فضیلتی فراموش شده

دحو الارض در قرآن

به گفته مفسّرین، ایه شریفه «وَالْاَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحیها؛ و زمین را بعد از آن با غلتانیدن گسترش داد» (نازعات:30) اشاره به دحوالارض دارد و «منظور از آن نیز این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابی نخستین فراگرفته بود. این آب ها به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند تا به وضع فعلی درآمدند.» و نخستین برآمدگی نیز که آشکار شد، کعبه بوده است.

در این باره در ایه دیگری به بیانی دیگر می خوانیم: «وَ هُوَ الَّذی مَدَّ الْاَرْضَ؛ و اوست کسی که زمین را گسترش داد». (رعد: 3)

در تفسیر این آیه نیز آمده است:

«خداوند زمین را به گونه ای گسترد که برای زندگی انسان و پرورش گیاهان و جانداران آماده باشد؛ گودال ها و سراشیبی های تند و خطرناک را به وسیله فرسایش کوه ها و تبدیل سنگ ها به خاک پر کرد و آنها را مسطح و قابل زندگی ساخت؛ درحالی که چین خوردگی های نخستین آن، به گونه ای بودند که اجازه زندگی به انسان را نمی دادند»

بنای آسمان و گسترش زمین(دحوالارض) در قرآن

خلقت زمین و آسمان [تفسیر آیات 9 - 12 سوره فصلت]

برنامه های معنوی و اعمال مخصوص شب و روز دحو الارض

زمین، گاهواره زندگی انسان و تمام موجوداتِ زنده است، که با تمام کوه ها، دریاها، درّه ها، جنگل ها، چشمه ها، رودخانه ها، معادن و منابع گران بهایش، نشانه ای از نشانه های آفریدگار به شمار می آید که آن را گسترانیده است. روز دحو الارض روز گسترش زمین روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژه ای دارد: از جمله:

روز دحوالارض از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه گرفتن، ممتاز است و در روایتی آمده است که روزه اش مثل روزه هفتاد سال است؛ و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود؛ و هر چه در میان آسمان و زمین وجود دارد برای کسی که در این روز روزه دار باشد استغفار می کنند. و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است و از برای این روز به غیر از روزه و عبادت و ذکر خدا و غسل دو عمل وارد است.

برنامه های معنوی

روز دحوالارض ـ روز گسترش زمین ـ روز بسیار مبارکی است و آداب و اعمال ویژه ای دارد؛ از جمله:

۱. روزه داشتن که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.

۲. احیا و شب زنده داری شب دحوالارض که برابر با یک سال عبادت است.

۳. ذکر و دعا.

۴. انجام غسل به نیت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن.

دعای روز دحوالأرض

یکی از برنامه های پیشنهادی در روز مبارک گسترده شدن زمین، خواندن دعای ویژه این روز است. در بخشی از این دعا، به مسأله دحوالأرض چنین اشاره شده است: «ای خدایی که خانه کعبه را گسترانیدی و دانه را شکافتی و سختی را برطرف ساختی، از تو می خواهم در این روز از روزهایت که حق آن را بزرگ نمودی، هر گرفتاری و مشکلی را برطرف سازی».

دعای دحو الارض که خواندن آن مستحبّ است: اللَّهُمَّ دَاحِی الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیوْمِ مِنْ أَیامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَی کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَی أَهْلِ بَیتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِی یوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ،

خدایا ای گستراننده کعبه، و شکافننده دانه، و برگیرنده سختی، و برطرف کننده هر گرفتاری، از تو می‌خواهم‌ در این روز از روزهایت، که حقّش را بزرگ گرداندی، و سبقتش را پیش انداختی، و آن را نزد اهل ایمان امانت و و به سوی خود وسیله قرار دادی، و به رحمت گسترده‌ات که بر محمّد درود فرستی آن بنده برگزیده‌ات‌ در پیمان نزدیک، روز دیدار، شکافنده هر امر بسته، و دعوت کننده به حق، و بر اهل بیت پاکش‌ آن راهنمایان، و روشن‌کنندگان راه حق، ستونهای جبّار، و متولّیان بهشت و دوزخ، و عطا کن به ما از عطای در خزانه‌ات که نه بریده شود، و نه منع گردد، تا به وسیله آن توبه، و بازگشت خوبی برای ما فراهم نمایی

یا خَیرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یا کَفِی یا وَفِی یا مَنْ لُطْفُهُ خَفِی الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَی یوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَی طُولِ الْبِلَی إِذَا حَلَلْتُ بَینَ أَطْبَاقِ الثَّرَی وَ نَسِینِی النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَی وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ،

ای بهترین خوانده شده و کریم‌ترین امید شده، ای کفایت کننده، ای وفادار، ای آن‌که لطفش پنهانی است، به لطفت به من لطف کن، و به‌ عفوت خوشبختم نما، و به یاری‌ات تأییدم فرما، و از ذکر کریمانه‌ات فراموشم مکن به حق متولیان امرت و نگهبانان‌ رازت و از گرفتاریهای روزگار تا روز قیامت و برانگیخته‌شدن خفظم کن‌ هنگام بیرون آمدن جانم، و فرو رفتن در قبرم، و تمام شدن کارم، و سپری شدن عمرم، اولیایت را به بالینم حاضر کن، خدایا یادم کن، بر طول پوسیدگی، زمانی‌که در میان توده‌های خاک فرود آیم، و فراموش‌کنندگان از مردم فراموشم کنند، و در خانه اقامت فرودم آر، و در منزل کرامت جایم ده،

وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیرَ زَادٍ وَ أَوْفَی مِیعَادٍ یوْمَ یقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ] أَوْلِیائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیقْ عَلَیهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ.

و از دوستان اولیایت، و برگزیدگان و خاصان درگاهت قرارم‌ ده، و دیدارت را بر من مبارک گردان، و پیش از فرا رسیدن پایان عمرم حسن عمل روزی‌ام فرما، درحالی‌که پاک از لغزشها و گفتار بی‌پایه و منطق تباه باشم. خدایا مرا به حوض پیامبرت محمّد(درود خدا بر او و خاندانش) وارد کن، و از آن به من بنوشان، نوشاندنی سیراب کننده، روان و گوارا، که پس از آن هرگز تشنه نشوم، و از ورود به آن طرد نگردم، و از آن‌ منع نشوم، و آن را قرار ده برایم بهترین توشه، و کاملترین وعده‌گا، روزی که گواهان بپا می‌خیزند. خدایا لعنت کن گردنکشان‌ گذشته و آینده را، هم آنان‌که حقوق اولیایت را به ناحق به خود اختصاص دادند. خدایا پایه‌هایشان را بشکن، و پیروان و عمّالشان را نابود ساز، زمیه‌های هلاکتشان را به زودی فراهم فرما، و کشورهایشان را از دستشان بگیر، و راههایشان را بر آنان تنگ کن، و بر آنان‌که با آنان سهیم و شریکند لعنت فرست.

اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیتَ إِلَیهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّی تَرْضَی وَ یعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَی یدَیهِ جَدِیدا غَضّا وَ یمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیهِ وَ عَلَی جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّی نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیامَهُ وَ صَلِّ عَلَیهِ [عَلَی مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَینَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیهِ [عَلَیهِمْ] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

خدایا در فرج دوستانت شتاب کن و حقوق تاراج‌رفته آنان را به آنان بازگردان و قائم آنان را به حق آشکار کن، و او را یاری‌رسان دینت بدار، و درباره دشمنانت فرمانده به فرمانت قرار ده. خدایا فرشتگان پیروزی را گرداگرد او همواره بدار، و به آن دستوری که در شب قدر به او القا کردی او را انتقام‌گیرنده خویش‌ قرار ده، تا جایی‌که خشنود شوی، و دینت به وسیله او، و به دست او به گونه‌ای نو و تازه بازگردد، و حق به طور کامل ناب شود، و باطل به صورت‌ همه جانبه به دور افکنده شود. خدایا بر او و همه پدرانش درود فرست، و ما را از همنشینان و خاندانش قرار بده، و در زمان بازگشتش ما را برانگیز، تا در دوران او در شمار یارانش باشیم. خدایا درک قیامش را روزی ما کن، و در روزگارش ما را حاضر کن، و بر او درود فرست، و سلام او را به ما باز رسان، درود و رحمت خدا و برکاتش بر او باد.

 

دحو الارض روز گسترش زمین

ایام اللّه

قطعه های ادبی

خدایا، در این روز دلم را دریاب! موج های فتنه و هوا و هوس، سرزمین دلم را دربرگرفته است و در تلاطمی سخت، هر یک دیگری را چونان شتران، بر هر سو روان می سازد.

الهی، دلم را کعبه خود گردان و به نور ایمانت محکم کن؛ آنچنان که هیجان هر موجی در تماس با سینه ام فرو نشیند و احساسم چون اسب مهار شده، رام گردد.

پروردگارا! آن گونه که در این روز خشکی های زمین را در دل امواج گستردی و توفان آب های سرکش را از کبر و غرور و سرکشی بازداشتی، از کعبه دلم، زیبایی های فضایل را بگستر تا طوفان سرکش و طغیان نفسم را مهار کند و کوه های سخت و مرتفع عدالت را بر دوش خود حمل کند؛ چشمه های حکمت و سخاوت از فراز کوه ها بجوشد و دره های آن از معادن گران سنگ عفاف پوشیده شود و با قله ها و صخره های شجاعت، از لرزش و اضطراب بازماند.

معبودا!

در این روز، مرا برای طواف خودت در خانه و کعبه دلم محرم ساز! ( اشارات، شماره 103)

روز دحو الأرض

آفرینش (زمین)

شروع خلقت از نقطه ای به بلندای رستگاری

 منبع : حوزه نت ، خبر گزاری مهر

دوشنبه, 15 خرداد 1396 14:32

شناسنامه حضرت خدیجه سلام الله علیها

حضرت خدیجه(س) از قبیلة قریش بود. پدرش «خُوَیلد» و مادرش «فاطمه بنت زائده» بود که هر دو از ریشه دارترین و اصیل ترین خاندان های عرب در حجاز به شمار می رفتند.

خویلد بن اسد بن عبد العزی بن - قصی بن کلاب، از تیره ای معروف و از محترمان قریش است. خویلد در دوره جاهلیت مهتر طائفه خود بود. در جنگ فجار دوم، در روزی که بنام شمطه معروف است، و در آن روز قریش آماده جنگ با کنانه شد، ریاست طائفه اسد را داشت.

نوشته اند هنگامی که تبع می خواست حجر الاسود را به یمن ببرد، خویلد با او به نزاع برخاست. این ایستادگی نشان دهنده موقعیت ممتاز او در آن عصر است.

پسر عموی خدیجه ورقة بن نوفل از کاهنان عرب بوده است و چنانکه نوشته اند از کتابهای ادیان پیشین اطلاع داشت.

خدیجه (س) مادر فاطمه (س)

حضرت خدیجه سلام الله علیها مادر امت

کجا مثل خدیجه می توان یافت

خدیجه(س) گوهری که در مکه درخشید

فرزندان حضرت خدیجه سلام الله علیها

در تعداد فرزندان حضرت خدیجه (س)، میان مورخان اختلاف است. به گفته مشهور: ثمره ازدواج رسول خدا و خدیجه، شش فرزند بود. 1- هاشم 2- عبدالله به این دو «طاهر» و «طیب »می گفتند. 3- رقیه 4- زینب 5- ام کلثوم 6- فاطمه

رقیه بزرگترین دخترانش بود و زینب، ام کلثوم و فاطمه به ترتیب پس از رقیه قرار داشتند. پسران خدیجه پیش از بعثت پیامبر (ص)، بدرود زندگی گفتند. ولی دخترانش، نبوت پیامبر (ص) را درک کردند.

گروهی از محققان معتقدند: قاسم و همه دختران رسول خدا (ص) پس از بعثت به دنیا آمدند و چند روز پس از پیامبر خدا (ص) به  مدینه هجرت کردند.

فرزندان رسول خدا (ص) از خدیجه

فرزندان پیغمبر (ص)

فرزندان حضرت خدیجه(س)

زندگینامه حضرت خدیجه سلام الله علیها

خدیجه پیش از ظهور اسلام از زنان بر جسته قریش بشمار می رفته است تا آنجا که او را طاهره و سیده زنان قریش می خواندند. پیش از آنکه به عقد رسول اکرم در آید نخست زن ابو هاله هند بن نباش بن زراره و پس از آن زن عتیق بن عائذ از بنی مخزوم گردید. وی از ابو هاله صاحب دو پسر و از عتیق صاحب دختری گردید. اینان برادر و خواهر مادری فاطمه (ع) اند.

پس از این دو ازدواج، با آنکه زنی زیبا و مالدار بود و خواهان فراوان داشت، شوی نپذیرفت و با مالی که داشت به بازرگانی پرداخت. تا آنگاه که ابو طالب از برادرزاده خود خواست او هم مانند دیگر خویشاوندانش عامل خدیجه گردد، و از سوی او به تجارت شام رود و چنین شد. پس از این سفر تجارتی بود که به زناشوئی با محمد (ص) مایل گردید، و چنانکه میدانیم او را به شوهری پذیرفت. چنانکه بین مورخان شهرت یافته و سنت نیز آنرا تایید میکند، خدیجه به هنگام ازدواج با محمد (ص) چهل سال داشت. ولی با توجه به تعداد فرزندانی که از این ازدواج نصیب او گشت، می توان گفت، تاریخ نویسان رقم چهل را از آن جهت که عدد کاملی است انتخاب کرده اند. در مقابل این شهرت، ابن سعد باسناد خود از ابن عباس روایت می کند که سن خدیجه هنگام ازدواج با محمد (ص) بیست و هشت سال بوده است.

الگوی زن مسلمان

نام پر افتخار خدیجه

خدیجة کبری (نخستین زن مسلمان)

نگاهی نو به زندگی یار و مشاور پیامبر، خدیجه علیهاالسلام

خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر(ص)

سفر تجارتی رسول خدا «ص» برای خدیجه

ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله

نجابت محمد بن عبدالله که از اصیل ترین قبایل عرب «بنی هاشم» بود، و استعداد و لیاقت و شخصیت ممتاز و شهرتی که در امانت داری داشت، او را زبانزد خاص و عام کرده بود. به طوری که «محمد امین» خوانده می شد. این اخبار و گزارش ها باعث شد که خدیجه شیفته حسب و نسب و لیاقت و سخصیت و خصال پسندیده او شود. همین جهات نیز موجب گردید که خدیجه زنی به نام «نفیسه» دختر «علیه» را واسطه قرار دهد تا آمادگی او را برای ازدواج با محمد به اطلاع وی برساند.

بعضی از مورخان معتقدند که خدیجه خود موضوع را با «محمد امین» در میان گذاشت، و به گفته «ابن هشام» مورخ مشهور به وی گفت: «عموزاده من! به واسطه خویشاوندی که میان من و تو وجود دارد، و عظمت و احترامی که در نزد قوم خود داری، و امانت و خوینیکو و راستگوئی که در تو هست، می خواهم صریحا به تو بگویم که مایلم به همسری تو درآیم» .

پیغمبر موضوع را با ابوطالب عمویش در میان گذاشت، و ابوطالب نظر موافق خو را اعلام داشت «نفیسه» بانوی واسطه نیز آمادگی «محمد امین» را به خدیجه خبر داد، و به دنبال آن مجلس عقد باشکوهی در خانه خدیجه تشکیل شد.

ازدواج با خدیجه

انگیزه این ازدواج فرخنده

سن پیامبر(ص) و خدیجه (س) در هنگام ازدواج

خطبه عقد و مهریه

پیوند آگاهانه و معنوی خدیجه(س)

نخستین بانوی مسلمان

در نقل علی بن ابراهیم-از محدثین شیعه-آمده است که در تفسیر آیه مبارکه: «فاصدع بما تؤمر و اعرض عن المشرکین» چنین گوید: این آیه در مکه نازل شد پس از گذشت سه سال از نبوت رسول خدا (ص) و ماجرا از این قرار بود که مقام نبوت روز دوشنبه بر رسول خدا (ص) نازل شد وعلی علیه السلام روز سه شنبه مسلمان شد و پس از او خدیجه دختر خویلد همسررسول خدا (ص) مسلمان شد...

و در نقل کتاب «طرف» سید بن طاووس که از کتاب وصیة عیسی بن مستفاد از حضرت موسی بن جعفر از پدرش امام صادق علیهما السلام روایت کرده اینگونه است که رسول خدا (ص) آن دو را با یکدیگر به اسلام دعوت فرمود و آن دو با همدیگر یکباره ایمان آورده اسلام را پذیرفتند...

نخستین زن مسلمان

تعلیم نماز و وضو

حضرت خدیجه، اولین شیعه علی علیه السلام

تولد حضرت فاطمه سلام الله علیها

امام صادق علیه السلام می فرمود: «وقتی خدیجه علیهاالسلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را به همسری برگزید، زنان مکّه به دلیل دشمنی با آن حضرت، از او دور شدند، آنان نه تنها به خدیجه علیهاالسلام سلام نمی کردند؛ حتّی از رفت و آمد زنان دیگر هم جلوگیری می نمودند. به این ترتیب وحشتی عجیب بر وجود خدیجه مستولی شد؛ البته او بیشتر از این می ترسید که به پیامبر صلی الله علیه و آله آسیبی برسانند.

وقتی خدیجه به فاطمه حامله شد، فاطمه در شکم مادر با او سخن می گفت و مونس مادر بود و او را به صبر توصیه می فرمود امّا خدیجه این حالت را از پیامبر مخفی می داشت تا آن که روزی حضرت داخل شد و شنید که خدیجه با کسی سخن می گوید. حضرت به اطراف نگریست؛ امّا کسی را ندید، پرسید:, ای خدیجه! با چه کسی سخن می گویی؟، خدیجه در پاسخ به کودکی که در شکم داشت، اشاره کرد و پاسخ داد:, فرزندی که در شکم دارم، با من سخن می گوید و مونس من است.، حضرت فرمود: در همین لحظه جبرییل به من خبر داد که این فرزند دختر است. او و نسل او طاهر، بابرکت و خجسته است و خداوند نسل مرا از او به وجود خواهد آورد. از نسل او امامان دین متولّد می شوندو حق تعالی بعد از قطع وحی، آن ها را جانشین خود در زمین قرار می دهد.

کوثر محمد صلی الله علیه و آله

گذری بر اسرار تولد حضرت فاطمه زهرا (س)

فاطمه علیهاالسلام و مادر

نورانی ترین مادر

خدمات حضرت خدیجه سلام الله علیها به اسلام

حضرت خدیجه علیها السلام در 24 سال زندگی مشترک با پیامبر گرامی اسلام (ص)، خدمات بسیاری برای آن بزرگوار و دین اسلام انجام داد. حمایت های مالی، روحی، عاطفی از حضرت محمد صلی الله علیه و آله، تصدیق و تأیید پیامبر در روزگاری که هیچ کس تأییدش نمی کرد و یاری ایشان در برابر آزار مشرکان، گوشه هایی از این خدمات ارزشمند است. حضرت خدیجه علیها السلام پس از ازدواج با پیامبر، دارایی اش را به ایشان بخشید تا آن را هرگونه می خواهد مصرف کند. رسول گرامی اسلام در این زمینه می فرماید: «هیچ ثروتی به اندازه ثروت خدیجه علیهاالسلام برای من سودمند نبود.»

حضرت خدیجه علیها السلام، این بانوی بزرگوار نه تنها از عمق جان به رسالت پیامبر ایمان آورد، بلکه او را در برابر سختی ها و تکذیب مشرکان و بدخواهان یاری داد. تا زنده بود، اجازه نداد آزار و شکنجه مشرکان بر رسول خدا صلی الله علیه و آله سخت آید. هنگامی که رسول الله صلی الله علیه و آله با باری از مصیبت و اندوه به خانه می آمد، خدیجه او را دلداری می داد و نگرانی را از ذهن و خاطرش می زدود.

اموال حضرت خدیجه علیها السلام به عنوان ابزاری مناسب از همان ابتدا در خدمت اسلام و پیشرفت آن قرار گرفت. جالب این که آخرین بخش از دارایی خدیجه توسط امیر مؤمنان (ع) در سفر هجرت به مدینه صرف شد.

سفر اکثر مسلمانان با اموال خدیجه ممکن شد. آخرین آن ها هم قافله ای بود که امیر المؤمنین (ع) آن را سرپرستی کرد.

فروغ آسمان حجاز

نقش خدیجه در پیشرفت اسلام و انسان

وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها

حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن.

پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی.

عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر اوفریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد.

اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض می کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی.

پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم.

حضرت خدیجه (س) در سن 65 سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیغمبر خدا (ص) شخصا خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه  ای که جبرئیل  از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد. رسول  خدا (ص) شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد و آنگاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. او بر خدیجه اشک می ریخت، دعا می کرد و برایش آمرزش می طلبید. آرامگاه خدیجه درگورستان مکه در «حجون » واقع است.

در بالین خدیجه

وفات خدیجه همسر پیغمبر (صلی الله علیه و آله)

قبرستان معلاة مکه مکرمه

فضائل حضرت خدیجه سلام الله علیها

از فضیلت های حضرت خدیجه علیها السلام، مقامی است در بهشت که از سوی خداوند به ایشان وعده داده شده است. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله نیز بارها این مسئله را به خدیجه بشارت می داد و می فرمود: «در بهشت، خانه ای داری که در آن رنج و سختی نمی بینی.» امام صادق علیه السلام نیز می فرماید: هنگامی که خدیجه وفات یافت، فاطمه خردسال بی تابی می کرد و گرد پدرش می گشت و سراغ مادر را از او می گرفت. پیامبر از این حالت دخت کوچکش بیشتر محزون می شد و دنبال راهی بود تا او را آرام کند. فاطمه همچنان بی تابی می کرد تا اینکه جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و فرمود: «به فاطمه (س) سلام برسان و بگو مادرت در بهشت خانه ای کنار آسیه، همسر فرعون و مریم، دختر عمران نشسته است.» هنگامی که فاطمه (س) این سخن را شنید، آرام گرفت و دیگر بی تابی نکرد.

برگی از فضایل حضرت خدیجه کبری علیها السلام

مقام حضرت خدیجه در پیشگاه خدا و رسول اکرم

در وصف حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)

فضائل حضرت خدیجه سلام الله علیها

فضائل خدیجه علیهاالسلام

بانوی کرامت و احسان

اولین بانوی اسلام

فرشته ی مهر

همسر آفتاب

صدف کوثر

سبک زندگی و الگوهای رفتاری حضرت خدیجه سلام الله علیها

مطالعه تاریخ زندگی حضرت خدیجه علیها السلام نشان می دهد که او هم در دوران جاهلیت و هم بعد از بعثت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله دارای فضائل اخلاقی و کمالات معنوی بوده است. او در جامعه خود به عنوان یک الگوی زن برتر، تاثیر بسزایی در گسترش صفات نیک انسانی داشته است. سخاوت، کرامت، ایثار و فداکاری، عفت و پاکدامنی، دوراندیشی و درایت و توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانی و صبر و استقامت، از جمله فضیلت های پسندیده ایست که صفحات تاریخ این زن نمونه را نشان می دهد.

وفاداری این بانوی آسمانی در راه رسیدن به اهداف والای همسر خویش، مورد توجه سیره نویسان و محققان قرار گرفته است. او از اولین لحظات بعثت، به رسولخدا صلی الله علیه و آله ایمان آورد و تا آخرین لحظات برایمان خود پای فشرد و لحظه ای شک و تردید به دل راه نداد.

گذشته از فضائل اخلاقی، او از کمالات علمی نیز برخوردار بود. تاریخ گواهی می دهد که خدیجه در مورد دانش عصر خود اطلاعات فراوانی داشت و از کتاب های آسمانی آگاه و از نظر عقل و درایت و زیرکی بر تمام زنان حتی بسیاری از مردان معاصر برتری داشت. بنابراین او دارای تمام کمالات و امتیازهایی بود که یک زن می تواند داشته باشد.

ویژگی نواندیشی و نوگرایی خدیجه علیهاالسلام

نگاهی به آموزه های تربیتی در زندگی حضرت خدیجه علیها السلام

نگاهی به ویژگی های رفتاری اولین بانوی مسلمان نسبت به پیامبر (ص)

حضرت خدیجه سلام الله علیها، کانون محبت در خانواده نبوی صلی الله علیه و آله

خداوند به جای شهر مکه، مردم مکه و مهر و محبت آن ها و استقبال ایشان از دعوت به توحید، حضرت خدیجه را به پیامبر رضی الله عنه عطا کرد و او هنگامی که حضرت به خانه می آمد، به استقبال ایشان می شتافت و از حال شان پرسش می کرد و از آن حضرت دل جویی می نمود و رحمت و نصرت و لطف خدا را به یاد ایشان آورده، گرد وغبار را از چهره درخشانشان می شست، و ملالت آزار قوم را با تسلاهای گرم از دلشان می زدود. «ابن اسحاق» می گوید: سخنی از قوم در رد و تکذیب، که موجب اندوه و آزردگی فکر و خاطرش شود، نمی شنید، مگر آن که خدا آن اندوه را به واسطه حضرت خدیجه برطرف می ساخت. حضرت خدیجه سنگینی سخنان سخت را بر او سبک می کرد و او را تصدیق می نمود. و رفتار و جسارت های مردم را بی ارزش و بی اهمیت می شمرد.

دکتر «بنت الشاطی» می گوید: آیا همسری غیر از حضرت خدیجه این استعداد را دارا بود که دعوت تاریخی شوهرش را وقتی از غارحرا آمد، با ایمان قوی و آغوش باز و مهر و عطوفت استقبال کند، بی آن که در راستی او و این که خداوند او را تنها نخواهد گذاشت، شکی در دل راه بدهد؟ آیا جز حضرت خدیجه، هیچ بانوی ثروتمندی که در ناز و نعمت و آسایش و احترام زیسته، می توانست با کمال رضایت و خرسندی از زندگی اشرافی، اموال بسیار و عزت و توانگری چشم بپوشد، تا در دشوارترین لحظات زندگی کنار همسرش بایستد و او را در بلایا و مشکلات موجود در راه تحقق هدفی که به حقانیت آن ایمان داشت، یاری کند، حاشا و کلا! فقط حضرت خدیجه چنین بود و زنان دیگر چون او نیستند، مگر آن که در طبقه و رتبه او باشد.

حضرت خدیجه رحمت واسعه خدا بر پیامبراکرم صلی الله علیه و آله

پیامبر(ص) و خدیجه(س)، ادب و عاطفه

مقایسه ای در اسطوره ی عاشقی

منزلت حضرت خدیجه سلام الله علیها نزد پیامبر صلی الله علیه و آله

از عایشه روایت کرده اند که گوید:هیچگاه نمی شد که رسول خدا از خانه بیرون رود جز آنکه خدیجه را یادمی کرد و ستایش و مدح او را می نمود، تا اینکه روزی طبق همان شیوه ای که داشت نام خدیجه را برد و او را یاد کرد، دراینوقت رشک و حسد مرا گرفت و گفتم:

خدیجه جز پیرزنی بیش نبود در صورتی که خداوند بهتر از اوبهره تو کرده.!

عایشه گوید: در اینوقت رسول خدا-که این سخن مرا شنید غضبناک شد بحدی که از شدت غضب موهای جلوی سرآنحضرت حرکت کرد آنگاه فرمود:

بخدا سوگند خداوند بهتر از او زنی به من نداده،او بود که بمن ایمان آورد هنگامی که مردم کفر ورزیدند،و او بود که مراتصدیق کرد و مردم مرا تکذیب نموده (و دروغگویم خواندند) واو بود که در مال خود با من مواسات کرد (و مرا بر خود مقدم داشت) در وقتی که مردم محرومم کردند،و از او بود که خداوند فرزندانی روزی من کرد و از زنان دیگر نسبت بفرزند محرومم ساخت.

شمه ای از فضایل خدیجه(س)

وفات حضرت خدیجه(س)

حضرت خدیجه سلام الله علیها از نگاه دیگران

«ابن حجر عسقلانی»: از امتیازات خدیجه آن بود که پیامبر را تکریم می کرد و سخن او را چه قبل و چه بعد از بعثت تصدیق می نمود.

«ابن اسحاق» می گوید: «خدیجه اولین کسی است که به خدا و رسولش ایمان آورد و آن چه را پیامبر فرمود تصدیق کرد. خداوند اندوه پیامبر را توسط خدیجه برطرف می کرد و راه را برای ادامه ی رسالت او هموار می ساخت. او می افزاید: «خدیجه برای اسلام وزیر صداقت بود. این بانو دوراندیش، شریف و خردمند بود و خداوند برایش مقام باکرامتی را در نظر گرفت.»

«هشام بن محمد» گفته است: «رسول خدا(ص) در کارها با خدیجه مشورت می کرد. او یار صدیق و درستی برای پیامبر بود و حضرت محمد(ص) به وی احترام می-گذاشت.»

«عزالدین ابن اثیر»: «خدیجه زنی اهل خرد و باشرافت بود. تمام افراد قومش در ازدواج با او، بر یک دیگر سبقت می گرفتند ولی نپذیرفت و توسط شخصی، پیش نهاد ازدواج با رسول الله(ص) را داد.»

«محمد بن احمد ذهبی»: «او مادر مؤمنان و سرور زنان جهانیان در عصر خویش است و در تقویت امر رسالت شویش مؤثر بود و به وی امیدواری می داد. خدیجه متدین، پاک، بزرگوار و اهل بهشت بود. پیامبر این همسرش را ستایش می کرد و بر دیگر زنان مؤمن رجحان می داد.»

«عبدالرحمن بن جوزی»: «چون امر نبوت آشکار گردید، خدیجه بر گرویدن به پیامبر، از دیگران سبقت گرفت. همه ی فرزندان پیامبر به جز ابراهیم از خدیجه اند.»

بانویی مظلوم

پیام آیت الله صافی به همایش بزرگداشت حضرت خدیجه کبری(س)

جایگاه و مقام حضرت خدیجه(س) در بیان آیت الله جوادی آملی

قطعه های ادبی

چراغ خانه من، این چنین ناتوان سوسو نزن!

با چشمانی خسته و قامتی که در تمام تندبادها شانه به شانه ام می ایستادی، اکنون رنگ پریده و رنجور نفس می کشی.

نگاه هایت به رنگ وداعند؛ گویی در هر پلک زدنی، از من دورتر می شوی!

این بسترِ ناخوشی را رها کن! برخیز و دیگر بار، محرم دردهای دل من باش تا آن هنگام که از مصائب رسالت آسمانی خویش، کمر خم می کنم، مثل گذشته های صبورت، دست های خسته ام را در دست بگیری و دلآرام اندوه های من باشی.

بانوی مهربان من! محمد صلی الله علیه و آله بی تو، دنیای خاکی را چگونه تاب بیاورد؟!

همراه خوشی ها و ناخوشی های پیامبر صلی الله علیه و آله

هرچند آنچه از سادگی و صداقت با خود داشتی، در وجود گل نوپای زندگی ام به یادگار گذاشتی؛ اما جز تو چه کسی اشک هایم را از دیده بروبد و چه کسی نهانخانه قلب محمد را در بکوبد؟

مرا ببخش

عصمت آفتاب

همراه ترین بانو

کودکانه به دنبال نور

وقتی خدیجه نیست...

خدیجه! شب پرواز می رسد

وفات حضرت خديجه عليها السلام(1) (2) (3) (4) (5)

کتابشناسی

خدیجه؛ مروارید حجاز

خلاصه کتاب همسر آفتاب

داستان زندگی حضرت خدیجه در «یوما»

مأخذ شناسی توصیفی زندگی حضرت خدیجه(س)

لینکهای مرتبط

دانشنامه: حضرت خدیجه علیها السلام

 

منبع حوزه نت

یکشنبه, 10 ارديبهشت 1396 07:50

شناسنامه امام سجاد علیه السلام

حضرت علی بن حسین(ع) ملقب به «زین العابدین» و «سید السجادین» در پنجم شعبان سال ۳۸ هجری در مدینه به دنیا آمد. مادر گرامی ایشان شهربانو دختر یزدْگِرد (آخرین پادشاه ساسانی) است.

امام سجاد (ع) دوران رشد خود را در عهد امامت امام مجتبی (ع) و پدر خود حسین بن علی (ع) سپری کرد. در کربلا حاضر شد، اما به دلیل بیماری نتوانست در جنگ شرکت کند. پس از آن قریب سی و چهار سال، یعنی تا سال 94 قمری، رهبری شیعه را بر عهده داشت.

ابوالحسن و ابومحمد از کنیه های مشهور امام سجاد(ع) است و القاب مشهوره آن حضرت: زین العابدین و سید الساجدین و العابدین و زکی و امین و سجّاد و ذوالثّفنات و نـقـش نـگـیـن آن جناب به روایت حضرت صادق(ع) «اَلْحَمْدُللّهِ الْعَلِی» بوده و به روایت امام محمد باقر(ع) «اَلْعِزَّةُ لِلِّه» و به روایت حضرت ابوالحسن موسی کاظم(ع)، «خَزِی وَ شَقِی قاتِلُ الْحُسَینِ بْنِ عَلی علیه السلام» بوده است.

امام سجاد (ع) در سال 94 ق. به تحریک ولید بن عبد الملک مسموم گردید و به شهادت رسید و در کنار امام مجتبی (ع) در بقیع مدفون شد.

زین العابدین (ع)

ولادت حضرت امام سجاد(ع)

ولادت حضرت امام سجاد علیه السلام

چرا به امام سجاد(ع) «ابن الخیرتین» می گویند؟

شهربانو سلام الله علیها، مادر امام علی بن الحسین علیهما السلام

مادر امام زین العابدین علیه السلام شهربانو، ملکه ایران، دختر یزدگرد است که دست تقدیر او را از ایران دست به دست به مدینه رسانید. این بانوی ایرانی و ملکه اسلامی در دوران زندگانی زناشویی بسیار معزّز و محترم و مورد علاقه خاندان ولایت و مکتب امامت بود و یگانه فرزندی که از او به دنیا آمد، همانا حضرت علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام است.

از امام باقر علیه السلام روایت می کنند که چون فاتحان ایران، دختر یزدگرد را اسیر کرده به نزد عمر آوردند، این ملکه عفیفه در گوشه ای قرار گرفت و از شدت ناراحتی گفت: «اف بیروج باداهرمز». یعنی سیاه باد روز هرمز که اولادش چنین اسیر و دستگیر شده است. عمر گمان کرد او را دشنام می دهد، امر کرد او را اذیت کردند امیرالمؤمنین علیه السلام حاضر بود. فرمود: تو حق نداری او را اذیت کنی. او شاهزاده محترم است. او دشنام نمی دهد؛ بلکه می گوید سیاه باد روز هرمز که دخترش به چنین روزی افتاده است و بهتر آن است که او را آزاد بگذاری هر که را خواست، به شوهری انتخاب کند. با این پیشنهاد موافقت شد و این بانو سه بار اطرافِ مجلس گردش کرد تا گمشده خود را که در خواب هم چهره زیبای او را دیده بود، پیدا کرد و حسین بن علی علیه السلام را انتخاب کرد. امیرالمؤمنین علیه السلام در آنجا فرمود:

«حسینم! از این بانو برای تو بهترین مردانِ روی زمین متولّد خواهد شد.» و لذا علی بن الحسین را ابن الخیرتین گفتند.

شهربانو مادر حضرت سجاد علیه السلام

جستاری در زندگی حضرت شهربانو(س)

شهربانو، مادر نیایشها

برگی هایی از دفتر فضائل امام سجاد علیه السلام

امام سجاد(ع) در عین آن که زینت عبادت کنندگان، بزرگمرد عبادت، عرفان وسجده بود، مجاهد بزرگ فی سبیل الله بود، او در عین آن که کانون علم و اندیشه ومعرفت بود، تواضع ویژه ای داشت، و در عین آن که شکوه و جلال و ابهت خاصی داشت، دارای حلم و بردباری و سعه صدر مخصوصی بود، و در یک کلمه کانون همه کمالات انسانی و ارزش های والای معنوی بود.

آن حضرت با عنوان زین العابدین و سجاد خوانده می شود،چرا که او قبل از هر چیز بنده خالص و صالح خدا بود، و سجده های طولانی او، هربیننده را به سوی خدا و پرستش خدا جذب می کرد.

خداوند در حدیث لوح که آن نامه ای از سوی خدا به پیامبر اکرم(ص) است او راچنین معرفی کرده است: «سید العابدین و زین اولیائی الماضین؛ او آقای عبادت کنندگان و زینت اولیای پیشین من است.»

امام سجاد(ع) سرچشمه کمالات انسانی

شمه ای از فضائل و مناقب امام سجاد علیه السلام

امام زین العابدین(ع) و نماز و قرآن کریم

دانشمند نیایش گر

اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر امام سجاد علیه السلام

امام سجاد (ع) با شش خلیفه معاصر بود که هیچ یک بااهل بیت (علیهم السلام) مهر نورزیدند. این خلفا عبارتند از:

1.یزید بن معاویه

2.عبدالله بن زبیر

3.معاویه بن یزید

4.مروان بن حکم

5.عبدالملک بن مروان

6.ولیدبن عبدالملک

امام سجاد (ع) پس از شهادت پدر، درایام اسارت و در شرایط اختناق، امامت را به عهده گرفت. این شرایط سخت تا پایان امامت وی ادامه یافت. مسعودی نوشته است: «قام ابومحمد علی بن الحسین(ع) بالامر مستخفیا علی تقیه شدیده فی زمان صعب؛ حضرت سجاد(ع) امامت را به صورت مخفی و با تقیه شدید و درزمانی دشوار عهده دار گردید.»

زندگی و زمانه امام سجاد علیه السلام

مشکلات عصر امام سجاد علیه السلام

امام چهارم : علی بن حسین (ع)

امام سجاد علیه السلام در عصر شبگون و ظلمانی

سیره سیاسی امام سجاد علیه السلام

بیشترین دوران امامت حضرت سجاد (ع) مصادف بود با دوران خلافت عبدالملک بن مروان که مدت 21 سال طول کشید. با توجه به فضای سیاسی آن زمان که رعب و اختناق شدیدی در جامعه حکم فرما شده بود و با کنترل و تسلط شدیدی که حکومت جبار اموی برقرار ساخته بود، مسلّماً هرگونه جنبش و حرکت مسلّحانه، محکوم به شکست بود و لذا امام سجاد (ع) با تدبیری سنجیده کوشید احساسات سطحی مردم را مهار کند و سعی داشت تا ابتدا مقدمات لازم را فراهم آورد و عناصری صالح را برای شروع کاری بزرگ (تجدید حیات اسلام و بازآفرینی جامعه اسلامی) تأمین کند و جان خود و تعداد بسیار معدود یاران قابل اتکای خود را حراست نماید و میدان را در برابر حریف رها نکند. تا زنده است و تا از چشم جست وجوگر و هراسان دستگاه بنی امیّه پنهان است، به مبارزه ای بی امان، ولی پنهان مشغول باشد و آن گاه ادامه این راه را که بی گمان به سرمنزل مقصود بسیار نزدیک تر بود، به امام پس از خود بسپارد.

امام چهارم با یک سلسله برنامه های ارشادی و فرهنگی و تربیتی، مبارزات غیر مستقیم خود را آغاز کرد و امامت را به صورت مخفی و با تقیّه و در زمانی دشوار عهده دار گردید.

چرا امام سجاد (ع) به مبارزات سیاسی نپرداخت ؟

مبارزات سیاسی و اجتماعی امام سجاد (ع) در یک نگاه

سیاست و حکومت در سیره امام سجاد(ع)

امام سجاد علیه السلام و واقعة حرّه

امام سجاد و نهضت توّابین

امام سجاد علیه السلام و قیام مختار

سیره فرهنگی امام سجاد علیه السلام

حضرت امام سجاد علیه السلام را می توان احیاگر فقه و علوم آل محمد صلی الله علیه وآله و زمینه ساز و در واقع بنیان گذار مراکز علمی و مکاتب فرهنگی و فکری شیعه دانست؛ مکاتب و مراکزی که توسط شاگرد و فرزندش، امام باقر علیه السلام گسترش یافته، علوم اهل بیت علیهم السلام را در جهان آن عصر، منتشر کردند.

امام سجاد علیه السلام، با فقهای مذاهب مختلف اموی، عثمانی، زبیری و... جلسة مذاکره، مباحثه و مناظرة علمی برقرار می کرد و تعالیم حیات بخش اسلامی را برای آنان، بیان می کرد.

آن حضرت با ستایش علم و تکریم عالمان و تربیت آنها زمینه های نهضت علمی – فرهنگی، معرفتی امام باقر و امام صادق علیهماالسلام را مهیا کرد.

نشر صحیح احکام و حلال و حرام های الهی، بیان معارف الهی، تربیت شاگردان و نیروهای عالم و شایسته، درس صبر و تحمل و مدارا، بی اعتنایی به دنیا، توجه به خداوند و راز و نیاز با خداوند، بخشی از معارف معرفتی و فرهنگی امام سجاد علیه السلام بوده است.

امام سجاد علیه السلام با بیان حلال ها و حرام های الهی، احیای مبانی دینی، اخلاق، دعا، تفسیر و تبیین قرآن و روایات پیامبر صلی الله علیه وآله، وظیفة فرهنگی و علمی و معرفتی خود را انجام داد.

سرچشمه دانش فقها

ابعاد مبارزات امام سجاد(ع)

چرایی شیوه مبارزه امام سجاد(ع)

منادی دین مداری در عصر دین ستیزی اموی

امام زین العابدین(ع)، تجسم معنویت و فضیلت

بصیرت آفرینی در سخن و سیره امام سجاد علیه السلام

امام سجاد علیه السلام و زنده نگه داشتن فرهنگ عاشورا

از آن جا که شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایش از منظر عمومی، آثار ویرانگری برای حکومت بنی امیه داشت و مشروعیت آن را زیر سؤال برده بود و نیز برای این که این تراژدی غم بار به دست فراموشی سپرده نشود، امام چهارم با گریه بر شهیدان نینوا و زنده نگهداشتن یاد و خاطره جانبازی آنان اهداف شهیدان کربلا را دنبال می کرد. ظمت حادثه کربلا و قیام جاودانه عاشورا به قدری دلخراش بود که شاهدان آن مصیبت عظیم تا زنده بودند آن را فراموش نکردند.

هر وقت امام می خواست آب بیاشامد، تا چشمش به آب می افتاد، اشک از چشمانش سرازیر می شد. هنگامی که سبب گریه آن حضرت را می پرسیدند می فرمود: «چگونه گریه نکنم، در حالی که یزیدیان آب را برای وحوش و درندگان بیابان آزاد گذاشتند ولی به روی پدرم بستند و او را تشنه به شهادت رساندند.»

بزرگ مبلغ قیام عاشورا، حضرت امام سجاد علیه السلام، با سخنرانی و خطبه های آتشین خود توانست نهضت حق طلبانه سالار شهیدان را از هجوم تحریف نجات بخشد. اینک بعد از گذشت پانزده قرن همچنان این قیام، پرشکوه و جاودانه است.

امام سجاد علیه السلام از کربلا تا شهادت

گریه امام سجاد علیه السلام بر پدر بزرگوارش

بحرانی که امام سجاد (ع) آن را مدیریت کرد

خطبه تاریخی امام سجاد علیه السلام در کوفه

خطبه امام سجاد علیه السلام در مسجد شام(1) (2)

دعا و نیایش، استراتژی فرهنگی امام سجاد علیه السلام

امام† در شرایط خفقان اموی و مروانی می بایست شیوه ای نوین برای مبارزه در پیش گیرد تا بتواند آن محیط تاریک و ظلمانی و آن مردم غافل و بی خبر را از چنگ شهوات و نیز ازتسلّط دستگاه های اهریمنی خلاص کند؛ شیوه ای که هم بتواند مردم را با حقایق و معارف دین آشنا سازد و انقلابی در دنیای اسلام ایجاد کند و هم بهانه دست دشمن ندهد. این بود که برای بیان مفاهیم مورد نظرشان از دو شیوه استفاده کرد که عبارت اند از:

الف-شیوه دعا که در صحیفه سجّادیه متجلی است.

ب-شیوه موعظه که در قالب سخنان و روایات آن حضرت تبلور یافته است.

از میان این دو شیوه حکیمانه، بهره گیری از شیوه دعا طرحی نو در تبیین عقاید و معارف ناب اسلام و مبارزه ای نامرئی بر ضد دستگاه حاکم بود. با این شیوه مردم آرام آرام به بهترین شکل با اندیشه های ناب دینی آشنا شدند و یک مجموعه مؤمن، علاقه مند و صالح برای کارهای آینده به وجود آمد.

دعاهای امام† در عین اینکه حرکتی اخلاقی بود، مبارزه ای آرام در برابر قدرتهای اهریمنی، ولی ریشه کن کننده بود. او با این عمل و برنامه خود نشان داد که راه مبارزه در شمشیر منحصر نمی شود؛ زیرا در بعضی شرایط، شمشیر کارایی خود را به کلّی از دست می دهد و حتی نتیجه عکس می دهد.

از زلال صحیفه

نیایش‎های عاشورایی

همه دعاهای امام را جمع آوری کردیم

صحیفه سجادیه، مرکز اطلاع رسانی جهانی و الهی

صحیفه، استراتژی امام سجاد علیه السلام در رهبری امت

سیره اخلاقی امام سجاد علیه السلام

همه نشانه هایی را که برای بندگان کامل پروردگار «عباد الرحمن» معین شده در علی بن الحسین(ع) آشکار است. در چنان دوره تاریک برای جویندگان انسانیت به حقیقت چراغی روشن بود. با رفتار و گفتار خود سیرت فراموش شده جد و پدر و خاندان رسالت را زنده کرد.و مردمی که سالها با عصر نبوت فاصله داشتند نمونه تربیت اسلامی را بچشم خود دیدند. پرستش خدا، نرم خوئی، محاسبه نفس تا حد ریاضت. خود شکنی برای حق، دستگیری مستمندان، بخشش، پرهیزگاری. و...

جاحظ در رساله ای که در فضائل بنی هاشم نوشته در باره او گفته است:

«اما علی بن الحسین(ع)، در باره او خارجی را چون شیعه و شیعه را چون معتزلی و معتزلی را چون عامی و عامی را چون خاص دیدم و کسی را ندیدم که در فضیلت او شک داشته باشد و یا در مقدم بودن او سخنی گوید.»

اخلاق امام سجاد (ع)

امام سجاد علیه السلام و محبوبیت اجتماعی

سخنی پیرامون امام چهارم علی بن الحسین (علیه السّلام)

سیره تربیتی امام سجاد علیه السلام

هدف از تربیت؛ عبادت حق و در نتیجه شناخت خداوند متعال است. تربیت خلق فلسفه ی بعثت رسولان و مهمترین وظیفه اولیای الهی است. اهداف تربیتی دوران رهبری امام سجاد در سه محور خلاصه می شود:

1 هدایت به حق و تمیز حق از باطل؛ روشهای امام برای اجرای این مقصد متفاوت است. یک روز با خطابه ی علی گونه، روز دیگر با تعلیم دعا و موعظه، گاهی با پرورش اصحاب و یاران و همچنین با گریه بر امام حسین و شهدای کربلا.

2 اصلاح جامعه اسلامی و رسیدن به حیات طیبه؛ همان گونه که امام حسین(ع) بر این هدف تأکید می فرماید، امام سجاد نیز آن را از خداوند طلب می کند. امام پاکیزگی زندگی خویش و اصلاح امّت را در گرو عمل به اوامر و نواهی خداوند می داند.

3 توحید محوری؛ این هدف مشترک همه ی انبیا، اولیا و مربیان الهی است و امام سجاد به تربیت بر مدار توحید تأکید می فرماید و از همین رو بر مفاهیمی مثل عبودیت، معرفت خدا، ایمان و تقوا تکیه می کند. مقصود از روشهای تربیتی شیوه هایی است که برای رساندن متربّی به اهداف مورد نظر استفاده می شود.

روشهای تربیتی امام سجاد علیه السلام(1) (2) (3)

امام سجاد(ع)؛ طلایه دار سبک زندگی اسلامی بر اساس نیایش

امام سجاد(ع) و تربیت فرزند

امام سجاد احساس گناه را در دل مردم بر می افروخت

داستان هایی از امام سجاد علیه السلام

جلو در خانه رنگ و رو رفته ای می رسیم. امام دوروبرش را نگاه می کند و بعد درمی زند. پسرعموی امام در را باز می کند و با دیدن ما لبخند بر صورت لاغر و نحیفش می نشیند. امام با او دست می دهد و بعد پول ها را توی دستش می گذارد. من هم کیسه آردی را که برداشته بودیم، به او می دهم. او می گوید: امشب کمی دیرتر آمدید. خیلی وقت است منتظر شما هستم.

بعد از امام تشکر می کند و می گوید: ای مرد نیکوکار! خدا به تو خیر دهد! تو که یک غریبه هستی، به ما کمک می کنی، ولی پسرعمویم علی بن حسین با اینکه ادعای امامت می کند و حال و روز ما را می داند، باز خبری از حال ما نمی گیرد. خدا به او خیر ندهد!

نمی دانم در برابر یاوه های این مرد چه بگویم. رنگم عوض می شود و دندان هایم را از خشم روی هم می فشارم. امام که متوجه حالم می شود، دستم را آرام فشار می دهد؛ مبادا چیزی بگویم. مرد باز از امام تشکر می کند و بعد در را می بندد.

همان گونه که توی کوچه های تاریک قدم می زنیم، به این فکر می کنم که چرا امام به این مرد خودخواه و قدرنشناس کمک می کند.

دو تکه نان

شام و اسیر آزاده

قافله ای که به حج می رفت

در جستجوی خورشید 

امام سجاد(ع) و شناساندن اهل بیت(ع) به پیرمرد شامی

امام سجاد علیه السلام از نگاه دیگران

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «زمانی که قیامت برپا شود ندا دهنده ای در میان مردم حاضر در محشر با صدای بلند اعلام می کند که زینت عبادت کنندگان کجاست؟ در این لحظه فرزندم علی بن الحسین علیه السلام با کمال سرافرازی و شوکت و عظمت در صحنه محشر حاضر می شوند و در میان صفوف حرکت می نمایند».

امام علی بن ابی طالب علیه السلام از علی بن الحسین علیه السلام پیش از ولادتشان، تحت عنوان «خیرُ اَهلِ الارضِ؛ بهترین فرد روی زمین » یاد می کنند.

امام صادق علیه السلام در توصیف جدّ بزرگوارشان، امام زین العابدین علیه السلام ، می فرمایند: «از فرزندان امام امیرالمؤمنین علیه السلام در میان اهل بیت آن حضرت، در شیوه زندگی و پوشش و فقاهت و استنباط احکام شرعی، شبیه تر از علی بن الحسین علیه السلام به آن بزرگوار نمی باشد».

امام سجّاد علیه السلام در نگاه دیگران

علی، شبیه علی

درباره دعایی که رهبر انقلاب خواندن آن را توصیه کردند

زبور کجا و صحیفه سجادیه کجا!

صحیفه سجادیه وظیفه مسلمانان را در برابر ظالمان و مستکبران تبیین کرده است

امام زین العابدین، خیر العرب و خیر العجم بود

صحیفه سجادیه، زبور آل محمد علیهم السلام

دعاها و مناجات های این امام همام، به نام صحیفه سجادیه معروف است و پس از قرآن و نهج البلاغه، بزرگ ترین و غنی ترین گنجینه حقایق و معارف الهی به شمار می رود، به طوری که بزرگان شیعه آن را اخت القرآن، انجیل اهل بیت(ع) و زبور آل محمد(ص) نامیده اند.

مرحوم مجلسی در مورد دلیل نام گذاری صحیفه به زبور آل محمد(ص) و انجیل اهل بیت(ع) چنین می نگارد: «همان طور که زبور و انجیل از جانب خداوند متعال بر زبان داود(ع) و عیسی بن مریم(ع) جاری شد، صحیفه نیز از جانب خداوند متعال بر زبان سید ساجدین، علی بن الحسین زین العابدین(ع) جریان یافت».

برخی مباحث صحیفه به قرار زیر است:

1.مسائل اعتقادی: «توحید خالص، اسماء الله، نبوت و محبت به نبی مکرم(ص)، امامت، معاد»؛ 2. اسلام؛ 3. فرشتگان؛ 4. مباحث اخلاقی؛ 5. طاعات؛ 6. ذکر و دعا؛ 7. سیاست؛ 8. اقتصاد؛ 9. مسائلی درباره انسان و جهان؛ 10. مسائل اجتماعی؛ 11. علم؛ 12. تاریخ؛ 13. مسائل مربوط به بهداشت و سلامت جسم و آرامش روانی؛ 14. مسائل نظامی و یک سلسله مباحث دیگر.

آشنایی با کتاب صحیفه سجادیه

صحیفه سجادیه، زبور آل محمد (ص(

با صحیفه سجادیه، «زبور آل محمد» آشنا شویم

نگاهی به ترجمه های صحیفه سجادیه

مبانی، اصول، روش ها و اهداف تربیتی در صحیفه سجادیه

مبانی اخلاقی در صحیفه سجادیه

بررسی مباحث بلاغی در صحیفه سجادیه

نقش والای امام زین العابدین(ع) و صحیفه سجادیه در هدایت معنوی جامعه اسلامی

جرعه هایی از جام صحیفه سجادیه

بار خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و ایمانم را به کامل ترین ایمان برسان و باورم را بهترین یقین قرار ده و نیّتم را به نیکوترین نیّت ها و کردارم را به بهترین کردارها برسان.

بار خدایا! نیّت مرا به لطف خود کامل گردان و باورم را به رحمت خویش پابرجا نما و به قدرت و توانائیت آنچه از من از دست رفته اصلاح فرما.

بار خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست و بی نیازم کن از کاری که کوشیدن به آن مرا باز می دارد و وادار مرا به آن چه که فرد از آن سؤال و بازپرسی می نمایی و روزهای مرا در آن چه که برای آنم آفریده ای صرف نما و مرا بی نیاز فرما و روزیت را بر من گشایش ده، و به نگاه کردن گرفتارم مفرما، و عزیز و گرامی ام و به کبر و سربلندی دچارم مکن و مرا برای خود رام ساز و عبادتم را به عجب و خودپسندی تباه مگردان و خیر و نیکی برای مردم را به دست من روان ساز و آن را به منّت نهادن باطل مفرما و خوهای پسندیده را به من ببخش و مرا از به خود نازیدن نگهدار.

در زلال نیایش نیایش هایی از امام سجاد(ع)

نگاهی به دعای عرفه امام سجاد علیه السلام

درمان دل در پرتو هدایت قرآن

سیمای پیامبر اعظم(ص) در آیینه صحیفه سجادیه

تربیت فرزند و آثار و برکات آن برای والدین

خواسته های مادی و معنوی امام سجاد(ع) دربارة فرزند

جرعه ای از جام صحیفه (شرح موضوعی صحیفه سجادیه)حسادت، ناهنجاری روحی

راهبردهای پدافند غیرعامل در صحیفه سجادیه

عوامل آرامش روانی

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در صحیفه سجادیه

خداوندا به وسیله ولی خویش (آن امامی که در هر زمان است و زمان خالی از او نیست) کتاب و قوانین و شرایع و سنت های رسولت صلی الله علیه و آله را برپادار و به واسطة او آن چه را از نشانه های دینت که ستمکاران آن ها را نابود کرده اند، دوباره احیا کن و به واسطه او تعرض ستم پیشگان نسبت به راهت را از میان بردار و مشقت و سختی طریقت را توسط او برطرف ساز.

خداوندا درود فرست بر دوستان امامان که معترف به مقام والای آن هایند و راه آن ها را می پیمایند و در پی آثار آن ها می رورند. .. و در طاعت آن ها می کوشند و در انتظار روز حکومت آن ها هستند و چشم امید به سوی آنان دارند، درودهایی مبارک و پاک و فزاینده در بامداد و شامگاه.

آرمان امامت و مهدویت از منظر صحیفة سجادیه

سروش ولایت و انتظار در چشمه سار صحیفه سجادیه

امام زمان علیه السلام در کلمات و دعاهای امام سجاد علیه السلام(1) (2)

رساله حقوق امام سجاد علیه السلام

رساله حقوقیه حضرت امام سجاد علیه السلام به خاطر توجه به ماهیت حقیقی انسان در بردارنده نکاتی است که حقوق بشر امروزی به این دلیل که به ماهیت حقیقی انسان توجه نداشته اند از مسائلی که امام سجاد(ع) فرموده اند بسیار دور هستند و چنانچه رساله حقوقیه امام سجاد موردملاحظه قرار گیرد، این تفاوت را به خوبی احساس می کنید.

تفاوت مبنایی که ما در مباحث حقوق بشر با غر بی ها داریم در نوع نگاه ما به انسان است. در غرب انسان را موجودی مادی دانسته و اصالتی برای امور معنوی قائل نیستند که از لوازم این نوع نگاه صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر است و نسبت به مذهب و باور های دینی بی تفاوت می باشد، تنها مسائلی که در این اعلامیه جهانی مورد توجه شده جنبه مادی و حیوانی انسان را تعمیم می دهد.

برخی از موادی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر برای انسان ملاحظه شده در نگاه اسلام نه تنها برای انسان بلکه برای حیوانات هم لحاظ شده است؛ به این دلیل که انسان و حیوان برخی نیازهای مادی مشترک دارند که در این قسمت اشتراکات اعلامیه جهانی حقوق بشر با حقوقی که اسلام برای حیوانات ترسیم کرده فراوان است؛ اما اسلام می گوید علاوه بر این حقوقی که شما با نگاه حیوانی برای انسان ترسیم کرده اید باید جنبه انسانیت انسان را هم مد نظر داشته باشید و با توجه به آنها قوانین حقوق بشر را ترسیم کنید.

حقوق بشر را باید در رسالة الحقوق امام سجاد(ع) یافت

جلوه‌های حقوق بشر در رساله حقوق امام سجاد(ع)

انتشار رساله حقوق امام سجاد (ع) در اسپانیا

فصل هایی از رساله حقوق امام سجاد علیه السلام

خدایت بیامرزد! آگاه باش که پروردگار را بر تو حقوقی است که سراپای وجودت را فراگرفته است: در هر جنبش و آرامشت در هر جایگاهی که به آن درآیی و در هر اندامی که آن را حرکت دهی و در هر ابزاری که آن را به کارگیری، از او بر تو حقی واجب است.

برخی از این حقوق، بزرگتر از برخی دیگر است و ولاترین حقوق الهی، حق خود حضرت اوست که پاس داشت آن را بر تو واجب کرده است؛ و این حق، بن مایه دیگر حقوق است و هر حقی از آن ریشه می گیرد.

سپس حقوقی است که نسبت به اندامهای گوناگونت بر تو واجب کرده و از سرتا قدمت را فراگرفته است؛ چنانکه هریک از اندامهای هفتگانه چشم و گوش و زبان و دست و پا و شکم و آلت که کارها بدانها صورت می بندد، بر تو حقی دارد.

خداوند بزرگ، گذشته از اندامها برای کارهایت نیز حقوقی بر گردنت نهاده است، از این رو، نماز و روزه و صدقه و قربانی و دیگر کارهایت بر تو حقی دارد.

پس از اینها، حقوق دیگر حق مدارانی است که بر تو حق واجب دارند و از همه واجب تر، حقوق فرادستان توست، سپس حقوق فرودستان و پس از آن حقوق خویشاوندانت.

حقوق و وظایف انسان از منظر امام سجاد(ع)

تربیت فرزند از دیدگاه امام سجاد علیه السلام

حق مادر از نظر امام سجاد علیه السلام

امام سجاد (ع) و حقوق همسایگان

مدیریت زبان از نگاه امام چهارم(ع)

امام سجاد علیه السلام در شعر وادب

چون زد ایزد خیمه ی هفت آسمان را

آفرید اقلیم پیدا و نهان را

آفرید آن شاهد یکتای عالم

عالمی آیینه حسن جاودان را

در ازل شاهنشه ملک ابد خواند

آیت حق آن امام انس و جان را

سید سجاد و سلطان صفا را

شاه ایمان کشور کون و مکان را

در ستایش امام سجاد علیه السلام

اشک شهود/میلاد امام سجاد(ع)

طوبای صحیفه 

چهارمین اشراق

راز ماندگارترین دعاها

سجاده نشین محراب دل

امام سجاد (متن ادبی - شعر - داستان)

لینک های مرتبط

دانشنامه

فرهنگ كوثر - بهار 1382

پرسمان - ویژه نامه سجاده های مکتوب

 

منبع : حوزه نت

یکشنبه, 10 ارديبهشت 1396 07:33

فضیلت های ماه شعبان

در فضیلت بعضی از اوقات بر بعضی دیگر، هیچ تردیدی نیست. تمامیِ ماه مبارک رمضان، لیلـة القدر، شب مبعث پیامبر(ص)، عید سعید غدیر و ... در شمار این ایّام مبارک است.

امّا گذشته از شرافت ذاتیِ بعضی از ایّام، اهمیّت حاصل از بعضی از وقایع خاص نیز به شرافت آن ایّام می افزاید. ماه شعبان نیز در شمار شریف ترین ایّام سال قرار دارد که نه تنها خود شریف است، بلکه بستر ولادت ولیّ مطلق الهی، حضرت بقیةالله(ع) نیز هست. از این روست که در سخنان پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) نیز به وفور به اهمیّت این ماه اشاره شده است.

بنابر آنچه در شماری از متون روایی وارد شده، پیامبر اکرم(ص) در یکی از سال ها، به هنگام آغاز این ماه خطبه ای خواندند و مردم را نسبت به شرافت این ماه آگاه فرمودند. قسمت هایی از این خطبه چنین است:

«شعبان ماه شریفی است و آن ماه من است. حاملان عرش آن را بزرگ می شمارند و حقّ آن را می شناسند. آن ماهی است که در آن همچون ماه رمضان، روزی بندگان زیاد می گردد و در آن بهشت آذین بسته می شود. و این ماه را شعبان نامیده اند زیرا در آن ارزاق مؤمنان تقسیم می شود و آن ماهی است که عمل در آن چند برابر می شود و کار نیکو هفتاد برابر ثمره می دهد.»

اکسیر حیات

در محضر امام

معارف اسلامی ماه شعبان

شعبان دهلیز ماه رمضان

شعبان، ماه استقبال از ضیافت الهی

اعمال ماه شعبان

1-استغفار؛ در هر روز از روزهاى ماه شعبان هفتاد بار بگوید: «استغفر الله الَّذی لا اله الاّ هو الرحمن الرحیم، الحیّ القیّوم و اتوب الیه

2-هر روز صدبار صلوات بر محمد و آل محمد و صد بار «لا حول و لا قوَّة الا بالله» خوانده شود.

3-خواندن مناجات شعبانیه.

4-هر روز صلوات امام سجاد علیه السلام هنگام ظهر خوانده شود.

5-روزه؛ روزه گرفتن در این ماه هر اندازه که ممکن باشد، سفارش شده است.

6-صدقه؛ از امام ششم علیه السلام نقل شده است که: خداوند؛ صدقه ی این ماه را پرورش می دهد و روز قیامت مانند کوه احد دیده می شود.

7-معاشرت خوب با مردم و نیکی به پدر و مادر.

8-امر به معروف و نهی از منکر.

9-هزار مرتبه ذكر «لا اله الا اللّه ولا نعبد الاّ ایاه مخلصین له الدین و لو كره المشركون»، گفته شود.

10- به استقبال رمضان رفتن.

تقویم تبلیغی

فضیلت ماه شعبان

اعمال ماه شعبان(1) (2)

اعمال و فضایل ماه شعبان

فرصت پرواز

روزه ماه شعبان

امام صادق (ع) فرمود:

«من صام ثلاثه ایام من شعبان وجبت له الجنه و کان رسول الله صلی الله علیه و آله شفیعه یوم القیامه؛ هر که سه روز از ماه شعبان را روزه بدارد، بهشت برای او واجب گردد و رسول خدا درروز قیامت شفیعش خواهد بود.

در ماه شعبان امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع می کرد و می فرمود: یاران من! می دانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است که رسول خدا(ص) می فرمود: شعبان ماه من است، پس در آن روزه بگیریدبه خاطر محبت و دوستی پیامبرتان و برای تقرب به پروردگارتان،به همان خدایی که جان علی بن الحسین در دست اوست از پدرم حسین بن علی(ع) شنیدم که امیرالمومنین علیه السلام می فرمود: هر که به خاطر محبت پیامبر و برای تقرب به خدای عزوجل ماه شعبان راروزه بدارد، خداوند او را دوست خواهد داشت و به کرامتش در روزرستاخیز نزدیک خواهد کرد و بهشت را بر او واجب خواهد گردانید.

فضیلت های سه گانه

روزه شعبان

روزه شعبان

دعا و استغفار در ماه شعبان

امام صادق عليه السلام فرمود: كسي كه در هر روز از شعبان هفتاد بار بگويد «استغفر الله الذي لا اله الا هو الرحمن الرحيم الحي القيوم و اتوب اليه» در افق مبين نوشته مي شود راوي گويد عرض كردم افق مبين چيست؟ فرمود: جلگه اي است است در مقابل عرش و در آن نهرهايي است كه بعدد ستارگان جام در آن ها ريخته شده است.

درنگی در مفهوم دعا و مناجات

استغفار شعبانیه

صلوات شعبانیه

مناجات شعبانیه

مناجاتی که در ماه شعبان هست و من در نظر ندارم که در هیچ یک از ادعیه گفته شده باشد که ادعیه مال همه ائمه است؛ این دعای شعبان، مناجات شعبان، مناجات همه ائمه است و در این، مسائل بسیار هست؛ معارف بسیار هست و ادب این که انسان چه جور باید با خدای تبارک وتعالی مناجات کند. ما غافلیم از این معانی که وضع چی است. مسئله این است که در مقابل خدا ایستادند آنها. آنها می دانند که در مقابل چه عظمتی ایستادند. آنها معرفت دارند به خدای تبارک و تعالی و می دانند چه کنند و مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که اگر یک نفر انسان دل سوخته، یک عارف دل سوخته، نه از این عارف های لفظی – بخواهد این را شرح کند و شرح کند از برای دیگران، بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است.

مناجات شعبانیه

شعبان، ماه دعا، مناجات و توبه

یادداشت رهبر معظم انقلاب درباره مناجات شعبانیه

مناجات شعبانیه و سند آن

شرح مناجات شعبانیه

تمرین خوب خواستن

جایگاه درود بر پیامبر و خاندان وی در مناجات شعبانیه

اعیاد ماه شعبان

تنها ماهی که در آن، شهادت هیچ یک از معصومان واقع نشده، ماه شعبان است .ماهی سرتاسر شادی، خیر و برکت که مهم ترین آنان، تولد دو امام همام است.

چه راز و رمزی بین سالار شهیدان علیهم السلام و نهمین فرزندش وجود دارد؟ چرا باید در شب میلاد امام حسین علیهم السلام لحظه ها را با یاد و نام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چراغانی کرد؟ چرا باید برترین و بهترین عمل در شب نیمه شعبان،زیارت امام حسین علیهم السلام باشد؟ بارزترین پیوند این دو دردانه هستی چیست؟

یکی از اعمال سالروز میلاد امام حسین علیهم السلام دعایی است که در توقیع مبارک امام حسن عسکری علیهم السلام به قاسم بن علاء همدانی آمده است. در فرازی از این دعا عرضه می داریم:

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فِی هَذَا الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهَادَتِهِ قَبْلَ اسْتِهْلَالِهِ وَ وِلَادَتِهِ بَکَتْهُ السَّمَاءُ وَ مَنْ فِیهَا وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ عَلَیْهَا وَ لَمَّا یَطَأْ لَابَتَیْهَا قَتِیلِ الْعَبْرَةِ وَ سَیِّدِ الْأُسْرَةِ الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ یَوْمَ الْکَرَّةِ الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ وَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ وَ الْفَوْزَ مَعَهُ فِی أَوْبَتِهِ وَ الْأَوْصِیَاءَ مِنْ عِتْرَتِهِ بَعْدَ قَائِمِهِمْ وَ غَیْبَتِه.

پروردگارا! از تو می خواهم به حق مولود این روز؛ کسی که وعده و خبر شهادتش، قبل از تولدش داده شده و آسمان و هر کس در آن بود و زمین و هر کس روی آن بود، بر او گریستند. در عوض شهادتش، امامان از نسل او قرار داده شدند و شفا در تربت او جای گرفت و فوز و رستگاری با او مقرر شد، در روز رجوع و بازگشت او و اوصیای خاندان وی، بعد از قائم آنان و سپری شدن غیبت او.

سرّ میلاد

تقویم ماه شعبان

محورهای پژوهشی و تبلیغی شعبان المعظم

شب نیمه شعبان

نیمه شعبان، شب مبارکی است که در فضائل شباهت بسیاری به لیالی قدر دارد. نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: خداوند در شب نیمه شعبان به اندازة موی گوسفندان قبیلة بنی کلب بندگانش را می آمرزد؛ یغفر الله لیلة النصف من شعبان من خلقه بقدر شعر معزی بنی کلب و این سخن، کنایه از فراوانی آمرزیده شدگان در این شب مبارک است.

برای این شب عزیز و مبارک که میلاد سلطان عصر و قلوب است، اعمالی است:

1.غسل.

2.احیاء این شب به نماز و دعا واستغفار.

3.زیارت سالار شهیدان مولی الکونین ابا عبدالله الحسین علیه السلام که افضل اعمال این شب است.

که اقل زیارت این است که بر بامی برآید و به طرف راست و چپ نگاه کند پس سر به آسمان بلند کند و به این کلمات آن امام همام را زیارت کند:

«السلام علیک یا ابا عبدالله، السلام علیک و رحمة الله و برکاته».

4.خواندن دعای کمیل.

نیمة شعبان لیلة القدر اهل بیت علیهم السلام

فضیلت نیمه شعبان در آیات و روایات

دعای شب و آه سحر

اعمال نیمه شعبان

خورشید نیمه شعبان

آخرین وصی پیامبر خدا(ص)، دوازدهمین امام شیعه و چهاردهمین معصوم از خاندان رسالت، حضرت مهدی(ع) در سپیده دم نیمه شعبان سال 255 هجری در شهر سامرا دیده به جهان گشود. با تولد او انتظار تحقق مژده ای که پیامبر خدا(ص) و امامان(ع) از دو قرن پیشتر داده بودند سر آمد و گام او زمین را برکت بخشید.

نام آن حضرت، نام پیامبر(ص) و کنیه او کنیه رسول خداست. (محمد، ابوالقاسم) توصیه شده است که در عصر غیبت، از او به نامش یاد نشود، بلکه با القاب متعددی که دارد، مثل مهدی، منتظر، حجت، صاحب امر، صاحب الزمان، بقیة اللّه ، قائم، خلف صالح و ... نام برده شود.

پدرش امام عسگری(ع) و مادرش نرجس است که نام اصلی وی ملیکه، دختر یشوعا فرزند قیصر روم بود. وجود آن امام، مشخصات وی، مژده ظهورش، ویژگی اصحابش و چگونگی حکومتش، در روایات بسیار آمده است و طبق روایات عقیده به او مخصوص به شیعه نیست، بلکه روایات بسیار در کتاب های اهل سنت نیز درباره او نقل شده است.

خورشید نیمه شعبان

نگاهی به تولد و زندگی امام زمان

نیمه شعبان سالروز تولّد منجی عالم بشریّت حضرت مهدی(عج)

خلاصه ای از سخنرانی آیة الله امامی کاشانی به مناسبت نیمه شعبان در مسجد جمکران

بایسته های بزرگداشت نیمه شعبان

ایام بزرگ داشت ائمه اطهار به ویژه تولد امام زمان (علیه السلام) بستر و زمینه ای است که افراد جامعه علاوه بر اظهار شادی و شعف از تولد امام و ایجاد رابطه عاطفی و روحی با ائمه اطهار، با بهره مندی از چشمه سار معارف ناب اهل بیت، از ناحیه فکر و اندیشه خود را به امام گره می زند و این دو ارتباط عاطفی و فکری، خود زمینه ارتباط عملی و رفتاری می شود. از سوی دیگر انجام عبادات و اعمال سفارش شده در شب و روز عید، تمرین عبودیت و بندگی در برابر ذات باری تعالی است. علاوه بر این، عزم عمومی و همکاری افراد جامعه در برقراری مراسم جشن و شادی در این ایام، روابط اجتماعی او را تحت تأثیر قرار داده و وارد مرحله جدیدی می کند.

بنابراین گرچه مراسم تولد امام زمان از لحاظ زمانی محدود به یک روز است و فراهم کردن لوازم آن در طول یک یا دو هفته انجام می گیرد، اما از نظر وسعت و عمق تأثیرگذاری بسیار وسیع و عمیق بوده و ایجاد ارتباط فکری، عاطفی وعملی با امام، ارتباطات فرد با جامعه و هم نوعان خود را به زیبا ترین نحو ممکن سامان داده و از همه مهم تر با انجام اعمال، ارتباط او را با خداوند تنظیم می کند و در واقع تمرین عبودیت و بندگی در کلاس درسی است که مربی آن امام زمان (علیه السلام) است.

در نیمه شعبان چه باید کرد؟

کارکردهای تربیتی بزرگ داشت پانزده شعبان

احکام منتظران: نیمه شعبان، اعمال و احکام

یادداشتی درباره جشن های نیمه شعبان

نبایدهای چراغانی نیمه شعبان

روزهای پایانی ماه شعبان

ابوالصلت هروی گوید: در آخرین جمعه از ماه شعبان خدمت امام هشتم علیه السلام مشرف شدم. حضرت فرمود:

ای ابا الصلت! ماه شعبان بیشترش گذشت و اینک جمعه آخرش فرارسیده پس تلافی کن در این چند روز آخر، آنچه از تقصیرهایت دراین ماه گذشته است و روآور به آنچه برای تو سودمند است وبسیار دعا کن و از خدا طلب آمرزش گناهانت نما و قرآن را بسیارتلاوت کن و از گناهانت توبه کن تا چون ماه مبارک رمضان فرا رسدخود را برای خدا خالص و آماده گردانیده باشی و امانت کسی رادر گردن خود نگذار جز آنکه آن را ادا کنی و کینه مومنی را دردل قرار نده جز آنکه بیرونش کنی و تقوای الهی داشته باش و براو در پنهان و آشکار توکل کن زیرا هر که بر خدا توکل کند، خدا او را بس است و در بقیه این ماه بسیار خدا را بخوان. و اما درفضیلت ماه رمضان آنقدر روایت از معصومین(ع) رسیده است که کتاب ها برای نوشتن لازم است، همین بس که در این ماه خدا، درهای بهشت گشوده و درهای جهنم بسته می شود و پاداش کارهای خیر مضاعف و دو برابر می گردد؛ پس باید بسیار تلاش کرد که خدای نخواسته درهای جهنم بر رویمان باز نشود.

درس اخلاق آیت الله تهرانی؛ ذکر ویژه هفته پایانی شعبان

متاسفانه ماه شعبان المعظم در حال اتمام است!

ماه شعبان در سیره و سخن بزرگان

آیت الحق مرحوم حاج میرزا علی قاضی طباطبائی درباره ماه های رجب، شعبان و رمضان فرمود:

هان! ای برادران عزیز و گرامیم؛ آگاه باشید! متوجّه و هشیار باشید که ما در قرقگاه زمانی (ماه های رجب، شعبان و رمضان) داخل شده ایم!

و همان گونه که در زمین های حرم باید از محرّمات اجتناب نمود و ارتکاب یک سلسله اعمالی که در جایی جرم نیست، امّا در حرم جرم محسوب می شود، در این ماه ها هم که قرقگاه زمانی محسوب می شوند، چنین است و باید با هشیاری و مواظبت در آن وارد شد و به همان نحو که در قرقگاه مکانی که حرم است، انسان به کعبه نزدیک می شود، در این ماه ها هم که قرقگاه زمانی است، انسان به مقام قرب خداوند می رسد. پس چقدر نعمت های پروردگار بر ما بزرگ و تمام است؟! و او هرگونه نعمتی را بر ما تمام نموده است.

دستورات آیت الله قاضی در ماه های رجب و شعبان

بهار سالک (نگاهی به سیره عبادی امام راحل قدس سره)

توصیه های عملی حضرت آیت الله خامنه ای برای ماه رجب و ماه شعبان

رسیدن به شهادت با مناجات شعبانیه

ماه شعبان در شعر و ادب

ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید

از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد

رجب، آغاز سلوک است و شعبان نیمه راه و رمضان پایانه سیر. از این پس، شب های ما در جویبار نورِ ماهی تن می شوید که اشارت ها به دور پیاله شوق دارد. با «سجّاد» و «حسین» و «عبّاس» آغاز می شود، به آسمان موعود سر می کشد و دست در دست رمضان می گذارد.

شگفتا از ماه خورشید وشی که آسمان ها در خود پروریده است. شگفتا از این روز فرخنده که به استقبال سجده و شهادت و جوانمردی می رود و هنوز این سه را بدرود نگفته است که در آغوش وعده یزدان می غلتد.

این چه ماه دلربایی است که هر گاه آسمان بخت امّت احمدی را می نوازد، زمین، ولادتگاه سجّاد، حسین، عباس و موعود علیهم السلام می شود؟

حلول ماه شعبان

بلوغ حقیقت

نیمه ی شعبان ولادت امام زمان(عج)

پیامک های نیمه شعبان

نگارخانه

مناجات شعبانیه با صدای حاج مهدی سماواتی

برداشت های مختلف از انتظار فرج

شوق دیدار

دعای فرج

لینک های مرتبط

دانشنامه امام زمان، مهدی موعود (عج)

امام مهدی(ع) ذخیره امامت

امان - مرداد و شهریور ماه 1387

 

منبع : حوزه نت

پنج شنبه, 24 فروردين 1396 12:05

شناسنامه حضرت زینب علیها السلام

حضرت زینب علیها السلام در پنجم جمادی الاولی سال پنجم هجرت در مدینه منوره چشم به جهان گشود. مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیها و پدرش امام علی علیه السلام بود.

پیامبر اکرم بعد از بازگشت از سفر، به محض شنیدن خبر تولد، سراسیمه به خانه علی علیه السلام رفت، نوزاد را در بغل گرفت و بوسید، آن گاه نام زینب (زین + اب) را که به معنای «زینت پدر» است‏ برای این دختر انتخاب نمود.

نیز او را ام کلثوم کبری، و صدیقه صغری می‏نامیدند. از القاب آن حضرت، محدثه، عالمه و فهیمه بود.

حضرت زینب در پنج‏ سالگی مادر خود را از دست داد و از همان دوران طفولیت ‏با مصیبت آشنا گردید. در دوران عمر با برکت ‏خویش، مشکلات و رنج‏های زیادی را متحمل شد، از شهادت پدر و مادر گرفته تا شهادت برادران و فرزندان، و حوادث تلخی چون اسارت و . . . را تحمل کرد . این سختی‏ها از او فردی صبور و بردبار ساخته بود 

زینب علیها السلام

زینب (ع)

ستاره ی مدینه

شکوه شکیبایی /مروری بر زندگی حضرت زینب(س)

فرازهایی از زندگی عقیله بنی هاشم حضرت زینب علیها السلام

زینب از دیدگاه بنت الشاطی

عقیله بنی هاشم و همسر و فرزندان

عبدالله از جمله خواستگارانی بود که به خانه علی علیه السلام رفت و آمد می کرد. و آرزو داشت با حضرت زینب علیها السلام دختر عموی خود ازدواج کند. اما شرم و حیا می کرد که خواسته خود راباعمویش مطرح کند. طولی نکشید که عبدالله قاصدی را به قصد خواستگاری به خانه علی علیه السلام فرستاد. قاصد به عرض رسانید: علی جان! شما خوب می دانید که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله به فرزندان جعفر علاقه فراوانی داشت، حتی یک روز خطاب به آنان فرمود:

«بناتنا لبنینا و بنونا لبناتنا»؛ دختران ما،متعلق به پسران ما و پسران ما، متعلق به دختران ما می باشند. پیشنهاد می کنم و شایسته خواهد بود که دختر گرامی خود، زینب علیها السلام را به ازدواج عبدالله، فرزند برادر خویش در آوری و مهریه را هم مانند مهریه مادرش، فاطمه علیها السلام قرار دهی.

حضرت علی علیه السلام هم که غیر از جهت خویشاوندی و اصالت خانوادگی، در وجود عبدالله اخلاق و فضیلت و ارزش های انسانی و معنوی زیادی سراغ داشت، خواستگاری راپذیرفت. و حضرت زینب علیها السلام، دختر والاگهر خویش را در حالی که سن او ده سال ازعبدالله کم تر بود، به ازدواج وی در آورد. ثمره این ازدواج، سه پسر و یک دختر بود.

عبدالله بن جعفر طیار همسر زینب علیها السلام

محمد بن عبدالله جعفر

عَون بن عبدالله بن جعفر

حضرت زینب در واقعه کربلا

از جمله حوادث خونبار و دردناک اجتماعی ـ سیاسی تاریخ اسلام، حادثه جانسوز کربلاست که از سویی نشان دهنده نقطه اوج روح و تعالی انسان است و از سوی دیگر نمایانگر فرود روح آدمی در پَست ترین دَرکات. نهضت عاشورا یک نهضت ارزشی بر علیه ضد ارزشها بود که اگر به وقوع نمی پیوست، با طرحهایی که بنی امیه ریخته بودند، دیگر اثری از ارزشهای اسلامی و انسانی باقی نمی ماند.

در این رویداد عظیم، همه گونه طبقات اجتماعی از آزاد و بنده، پیر و جوان و کودک، و مرد و زن سهیم بوده و هر کدام نقش به سزایی ایفا کرده اند. در این میان، نقش برخی از زنان به خصوص حضرت زینب علیهاالسلام بسیار حسّاس و مهم بوده است. زینب علیهاالسلام از همان ابتدای ورود به کربلا حضوری فعّال و سازنده داشت، امّا آنچه که به این حضور، جلوه دیگری می بخشد و آن را پُر رنگ تر می سازد نقش ویژه آن حضرت بعد از واقعه عاشورا است که به همراه زنان دیگر در دو مرحله رهبری کاروان اُسرا و تبلیغ دین و ترویج عاشورا به تصویر کشیده شده است.

زینب علیهاالسلام ، رهبر کاروان اسیران کربلا

زینب(س) پیامبر عاشورا

رسالت در اسارت

اگر زینب نبود

زینب علیها السلام الگوی حضور

زینب کبری علیها السلام، الگوی صابران

شیوه های تبلیغی حضرت زینب (س)

خطبه های حضرت زینب

حضرت زینب(س) با احاطه کامل بر جریان های سیاسی، فرهنگی و تبلیغی منجر به سلطه و استبداد امویان، عمدتاً مشغول آگاهی بخشی مردم و رسوا کردن این خاندان بود. او این رویارویی اسلام اصیل و اسلام دروغین را مواجهه اسلام و کفر می دانست و در این منظر، حقایق تاریخی را آشکار و روشن می کرد. از نگاه حضرت زینب(س) حوادث بزرگی مثل جنگ صفین، شهادت امام علی، امام حسن و امام حسین(ع) و اسارت خاندان نبوی همگی جز محصول عقده گشایی و خواری و حقارت خانواده ابوسفیان نیست؛ زیرا این خاندان، ضربه های مهلکی از آموزه های نظام اسلام خورده اند. آنان گرفتار انتقام کور تاریخی شده اند. به همین دلیل حضرت زینب(س) در شیوه تبلیغی خود، به ویژه در خطبه هایش می کوشد ضمن بیان افتخار و عزت اسلام و خاندان نبوت، پرده از نفاق امویان بردارد و با استنادهای تاریخی خود، خاندان اموی را رسوا و ادعاهای پوچ و بی اساس آنها را در تاریخ برملا کند. حضرت زینب(س) تباهی، فساد و فسق آن خاندان را که به نوعی تداوم روحیه ها و هویت جاهلی است، آشکار می کند.

خطابه در کوفه

اصول مبارزه عاشورایی در خطبه حضرت زینب(س)

راه سبز/خطبه حضرت زینب کبری سلام اللّه علیها در مجلس

خطابه زینب(س)، حماسه جاودانه شام

تاریخ وفات و مرقد مطهر حضرت زینب

نظر معروف این است که آن حضرت پس از شهادت امام حسین علیه‏السلام بیش از یک سال و نیم زندگی نکرد و در 15 رجب سال 62 هجری قمری، در 56 سالگی از دنیا رفت و مرقد مطهر ایشان در سوریه می باشد.

محل دفن حضرت زینب علیها السلام

مرقد حضرت زینب، کنکاشی دوباره

فضایل و مناقب حضرت زینب

گوشه هایی از فضایل حضرت زینب علیها السلام عبارتند از:

شجاعت: در مقابل یزید خیره سر، و دهن کجی‏ها و بد زبانی‏های او، شجاعت ‏حیدری را به نمایش گذارده، چنین می‏گوید: «لئن جرت علی الدواهی مخاطبتک انی لاستصغر قدرک واستعظم تقریعک واستکبر توبیخک»: «اگر فشارهای روزگار مرابه سخن گفتن با تو واداشته [بدان که] من قدر و مقدار تو را کوچک پنداشته و سرزنش تو را بزرگ شمرده و توبیخ کردن تو را بزرگ می‏دانم .»

فصاحت و بلاغت: سخنان زینب علیها السلام چنان بود که وجدان خفته مردم را بیدار کرد و صدای گریه از زن و مرد و پیر و جوان و خردسال بلند شد.  

فضایل و مناقب حضرت زینب علیها السلام

زینت پدر (بررسی شخصیت و مقام حضرت زینب (علیهاالسلام))

زینب ترجمان حقیقت­ها

حضرت زینب(س)پاسدار بزرگ ارزشها

عبادت و بندگی

امام سجاد علیه السلام در مورد حضرت زینب فرمودند: «ان عمتی زینب کانت تؤدی صلواتها، من قیام الفرائض و النوافل عند مسیرنا من الکوفة الی الشام و فی بعض منازل کانت تصلی من جلوس لشدة الجوع و الضعف ؛ عمه ‏ام زینب در مسیر کوفه تا شام همه نمازهای واجب و مستحب را اقامه می‏نمود و در بعضی منازل به خاطر شدت گرسنگی و ضعف، نشسته ادای تکلیف می‏کرد.»

تحلیلی بر کلام حضرت زینب (ع) که فرمود: «ما رایت الا جمیلا» / جز زیبا چیزی ندیدم

علم و دانش

مقام علمی زینب کبری آنچنان واضح و روشن است که سخن حضرت سجاد(ع) برای درک عظمت آن بانوی دانشمند کافی است. حضرت سجاد(ع) در مورد جایگاه علمی آن بزرگوار فرمود: «انت بحمداللّه عالمةٌ غیر معلّمةٍ و فهمةٌ غیر مفهمّةٍ»: «عمه جان! به لطف الهی تو دانشوری هستی که از گنجینه وحی علم آموخته ای و کسی به تو آموزش نداده و اندیشمندی هستی که بدون معلم می فهمی و تعقل و تدبّر داری!.»

در مقام تعقّل و اندیشه و هوشمندی آنچنان اوج گرفته بود که حضرتش را به عقیله بنی هاشم موسوم گردانیدند.ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبین و در ذیل شرح حال عون بن عبداللّه می گوید: مادر عون، زینب عقیله، دختر علی بن ابی طالب (ع) است. زینب همان بانوئی است که ابن عباس خطبه فدک فاطمه(س) را از او روایت کرده است. ابن عباس در آغاز نقل خطبه می گوید: عقیله ما (بنی هاشم) زینب دختر علی (ع) این خطبه را گزارش نموده است.

درسهائی از عقیله خاندان وحی

بانوی عشق و صبر

نظری بر سیمای روایی حضرت زینب سلام الله علیها

نقش آفرینی بانوان در تبلیغ دین(3)روزگار امام

سیره اخلاقی حضرت زینب سلام الله علیها

زینب علیها السلام که حضور هفت معصوم را درک کرده، در تمامی ابعاد ولایت مداری (معرفت امام، تسلیم بی چون و چرا بودن، معرفی و شناساندن ولایت، فداکاری در راه آن و) . . . سر آمد است . زینب علیها السلام به خوبی درس ولایت مداری را از مادر فرا گرفت و آن را به زیبایی در کربلا به عرصه ظهور رساند

او پیوسته یاور غمدیدگان و پناه اسیران بود، او حتی تسلی بخش دل امام سجاد علیه السلام بود، آن جا که می‏گفت: «لا یجز عنک ما تری، فو الله ان ذلک لعهد من رسول الله الی جدک وابیک وعمک: [ای پسر برادر!] آن چه می‏بینی (شهادت پدر) تو را بی تاب نسازد. به خدا سوگند! این عهد رسول خدا از جد و پدر و عمویت می‏باشد .»

او سختی‏ها و تازیانه‏ ها را به جان خود می‏خرید و نمی‏گذاشت ‏بر بازوی کودکان اصابت کند.

زینب علیه السلام در آیینه خاطرات (1)

زینب علیهاالسلام در آیینه خاطرات (2)

عفت و پاکدامنی

زینب کبری عفت ‏خویش را حتی در سخت‏ترین شرایط به نمایش گذاشت . او در دوران اسارت و در حرکت از کربلا تا شام سخت ‏بر عفت‏ خویش پای می‏فشرد . مورخین نوشته‏ اند: «وهی تستر وجهها بکفها، لان قناعها قد اخذ منها»: «او صورت خود را با دستش می‏پوشاند چون پوشیه اش از او گرفته شده بود.»

زینب علیها السلام بانوی حیا، پاسدار عفت و پاکدامنی

زینب (س) آموزگار حیا و پاکدامنی

زینب آموزگار حیا و پاکدامنی

صبر

زینب (س) در پرتو عنایت و توجه آل عبا بر دشواری ها و سختی ها صبر کرد، رنج ها و مصیبت هایی را تحمل نمود که «اگر بر کوه های استوار و راسخ نازل می شد از هم فرو می پاشید.»

صبر زینب از نوع صبری نبود که هر فرد زبون و ناتوانی به آن تن می دهد بلکه صبری خداپسندانه و هدفدار و اندیشیده بود. وی می دانست این نوع صبر با ایمان رابطه تنگاتنگ دارد و مؤمنی که صابر نباشد پیوسته ایمان و تقوایش متزلزل خواهد بود و انسان تا صبور نباشد نمی تواند در بندگی خدا، ایستادگی کند و در برابر شیطان و هواهای نفسانی و گریز از گناه و استواری در برابر تنگی ها ثابت قدم باشد. او از پدرش علی (ع) این سخن را شنیده بود که: «انسان حقیقت ایمان را درک نمی کند مگر این که سه ویژگی در او باشد: آگاهی به دین، صبر بر دشواری ها و تدبیری نیکو در امور زندگی .»

درس صبر و استقامت در مکتب زینب علیها السلام

زینب علیهاالسلام ، پیروز تمام امتحانات

امام زمان عجل الله فرجه و حضرت زینب سلام الله علیها

مصیبت اسیری زینب سلام الله علیها

خاطره ها - حضرت مهدی علیه السلام در زینبیه

حضرت زینب سلام الله علیها در آینه شعر و ادب

آی آینه تمام نمای صبر و ایثار! تو را چه بخوانم که نامت یادآور حماسه عاشورا و یادآور اسارت و غربت یتیمان کربلاست. تو را چه بخوانم که نامت گره خورده در رنج و محنت است. مرغ جانت دیگر در کالبد تن نمی­گنجد و دل طلب می­کند که به برادر بپیوندی. چشم برهم می­نهی و بلندترین نغمه وصال را سر می­دهی.

سلام بر تو که وارث مظلومیت سترگی بودی که در خاندان طاهرت نسل به نسل به ارث رسید.

سلام بر تو روزی که عارفانه و عاشقانه عروج کردی و سلام بر خاندان پاکت باد.

در وصف عقیلة العرب حضرت زینب علیها السلام

روح بلند صبر

تجلی صبر

لینکهای مرتبط

دانشنامه امام حسین علیه السلام

حضرت زینب علیها السلام، پیام رسان كربلا

عقیله (نرم افزار ویژه حضرت زینب سلام الله علیها)

 

 منبع : حوزه نت

دوشنبه, 07 تیر 1395 15:42

شخصیت عظیم و گسترده امیر مؤمنان، علی(ع)، وسیع تر و متنوع تر از آن است که یک مرد بتواند در همه جوانب و نواحی آن وارد شود و توسن اندیشه را به جولان آورد. حداکثر آنچه برای یک فرد میسر است، پرداختن به یک یا چند ناحیه محدود و معین است. یکی از نواحی و جوانب وجود این شخصیت عظیم، از نظر تأثیر او بر روی انسان ها به شکل مثبت یا منفی است. به عبارت دیگر، «جاذبه و دافعه» نیرومند آن حضرت است.

شخصیت افراد از نظر عکس العمل سازی در روح ها و جان ها یکسان نیست؛ به هر نسبت که شخصیت حقیر تر است، کمتر اندیشه ها را به خود مشغول می دارد و در دل ها هیجان و موج ایجاد می کند و هرچه عظیم تر و نیرومندتر است، عکس العمل سازتر! شخصیت های این گونه، زیاد سر زبان ها می افتند، موضوع مشاجره ها و مجادله ها می شوند، سوژه شعر و نقاشی و هنرهای دیگر واقع می شوند و قهرمان نوشته ها می گردند. این ها چیزهایی است که درباره امام علی(ع) به حد اعلا وجود دارد و او از این نظر، بی رقیب یا بسیار کم رقیب است.

امتیاز اساسی امام علی(ع) و دیگر مردانی که از پرتو حق روشن بوده اند، این است که افزون بر مشغول داشتن خاطره ها و سرگرم کردن اندیشه ها، به دل ها و روح ها، نور و حرارت، عشق و نشاط و ایمان و استحکام می بخشند.

فیلسوفانی مانند سقراط، افلاطون، ارسطو، بوعلی و دکارت هم قهرمان تسخیر اندیشه هایند. رهبران انقلاب های اجتماعی و مشایخ عرفان نیز پیروانی گرد خود جمع و گاه آنها را وارد مرحله تسلیم می کنند، اما فیلسوفان، شاگرد می سازند، نه پیرو، رهبران اجتماعی، پیروان متعصب می سازند، انسان های مهذّب، اقطاب و مشایخ عرفان، ارباب تسلیم می سازند، نه مؤمن مجاهد فعال.

در حضرت علی(ع)، هم خاصیت فیلسوف است و هم خاصیت رهبر انقلابی و هم خاصیت پیر طریقت و هم خاصیتی از نوع خاصیت پیامبران. مکتب او، هم مکتب عقل و اندیشه است و هم مکتبی انقلابی و هم مکتب تسلیم و هم مکتب حسن و زیبایی و جذبه و حرکت.

حضرت علی(ع) پیش از آنکه امام عادل برای دیگران باشد و درباره دیگران به عدل رفتار کند، خود، شخصاً موجودی متعادل و متوازن بود. کمالات انسانیت را با هم جمع کرده بود. هم اندیشه ای عمیق و دور رس داشت و هم عواطفی رقیق و سرشار. کمال جسم و کمال روح را توأم داشت. شب، هنگام عبادت، از ماسوی می برید و روز، در متن اجتماع فعالیت می کرد.

روزها، چشم انسان ها، مواسات و ازخودگذشتگی های او را می دید و گوش هایشان، اندرزها و گفتارهای حکیمانه اش را می شنید و شب، چشم ستارگان، اشک های عابدانه اش را می دید و گوش آسمان، مناجات های عاشقانه اش را می شنید. هم مفتی بود و هم حکیم. هم عارف بود و هم رهبر اجتماعی. هم زاهد بود و هم سرباز. هم قاضی بود و هم کارگر. هم خطیب بود و هم نویسنده. حضرت علی(ع) به تمام معنا یک انسان کامل بود با همه زیبایی هایش.

وصیت نامه امیر مؤمنان، علی(ع)[2]

شما دو تن (حسن و حسین(ع)) را به تقوای الهی سفارش می کنم. در جست وجوی دنیا نباشید، اگرچه دنیا در جست وجوی شما باشد. بر چیزی از دنیا که از دست شما می رود، دریغ مخورید. جز حق نگویید و برای پاداش [برای آخرت] کار کنید. دشمن ستمگر و یاور مظلوم و ستمدیده باشید.

شما دو تن و همه فرزندان و خانواده ام و هرکس را که وصیت نامه ام به دست او می رسد به تقوای الهی و رعایت نظم در کارها و اصلاح میان خودتان سفارش می کنم. از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرمود: «اصلاح میان مردم، برتر از تمام نماز و روزه است و دشمنی نکنید که باعث زوال دین است».

به خویشان خود بنگرید و با آنها رفت و آمد کنید که خدا محاسبه را بر شما سبک می کند.

خدا را، خدا را! در مورد یتیمان، رعایت کنید، گرسنه شان نگه ندارید و در محضر شما، در رنج و خواری نیفتند. از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرمود: «هر کس یتیمی را سرپرستی کند تا بی نیاز شود، خداوند بهشت را بر او واجب می گرداند».

خدا را، خدا را! در مورد قرآن، مبادا دیگران در عمل بدان از شما پیشی گیرند.

خدا را، خدا را! در مورد همسایگان، پیش نظر داشته باشید که سفارش شدگان پیامبرتان هستند.

خدا را، خدا را! در مورد نماز، رعایت کنید که آن، بهتر کردارها و ستون دین شماست.

خدا را، خدا را! در مورد خانه پروردگارتان، تا زمانی که باقی هستید، نباید از وجود شما خالی باشد که اگر متروک شود، نمی توانید همتایی برای آن قرار دهید و کوچک ترین چیز برای کسی که از آن برمی گردد، آمرزش تمام گناهانی است که پیش از آن مرتکب شده است.

خدا را، خدا را! درباره زکات که آن، خشم پروردگارتان را فرو می نشاند.

خدا را، خدا را! درباره جهاد، در راه خدا با مال ها و جان هایتان جهاد کنید. جز این نیست که دو تن در راه خدا جهاد می کنند: پیشوای هدایت کننده و کسی که مطیع او و پیرو هدایت اوست.

خدا را، خدا را! درباره ذریه پیامبرتان، رعایت کنید مبادا پیش روی شما به آن ستم کنند.

خدا را، خدا را! درباره مستمندان و مسکینان پیش چشم آورید. پس آنان را در زندگی خود سهیم کنید.

با مردم به نیکویی سخن بگویید، چنان که خداوند شما را بدان فرموده است، و امر به معروف و نهی از منکر را کنار نگذارید که در این صورت، خدا بدانِ شما را بر شما حاکم می کند، دعا می کنید، ولی اجابت نمی شود.

در کار نیک و پرهیزکاری، یار همدیگر باشید و بر گناه و ستم، همدلی نکنید.

حکومت علوی

سید حسین ذاکرزاده

اصول حکومت حضرت علی(ع)، مختص او بود و به روش هیچ کدام از خلفای پیشین، شباهتی نداشت. اصول حکومت وی، از اصل حق محوری، اصل عدالت خواهی، اصل صداقت در سیاست و اصل سازش ناپذیری تشکیل یافته بود، اما طبیعی است که اجرای این اصول، با موانعی روبه رو خواهد شد که از آن جمله، عدم شناخت امام بود؛ زیرا مردم، جایگاه حضرت علی(ع) را به عنوان امام نمی شناختند که اگر این گونه بود، انتخاب وی را 25 سال به تأخیر نمی انداختند، اینکه انتخاب امام را به مردم واگذار می کنند، بدین خاطر است که مَثَل امام، مَثَل کعبه است. پس او به دنبال مردم نمی رود، بلکه مردم باید به سراغ او بیایند و او را برگزینند. مانع دیگر، کارشکنی خواص و افراد شاخصی مانند طلحه، زیبر، عبدالله بن عمر و معاویه بود که البته، این امری طبیعی بود؛ زیرا با وجود حکومت حق محور علی(ع)، دیگر جایی برای ویژه خواری و بالانشینی وجود نداشت. افزون بر آن، حسادت و قدرت طلبی عده ای که امام علی(ع) آنها را سزاوار قدرت نمی دید، آنها را وادار به مخالفت با حضرت می کرد.

مانع دیگر، وضع نابسامان جامعه آن روز، پس از 25 سال دوری از حقیقت بود؛ چراکه دنیاپرستی، فراموشی سنت های پیامبر، انحطاط اخلاقی و بدعت های بی شمار در دین، کار را برای اصلاح، سخت دشوار کرده بود. مانع دیگر، کمبود یاران و افراد برجسته ای مانند مالک اشتر، عمار یاسر، محمد بن ابی بکر، هاشم مرقال، عبدالله بدیل، زید بن صوحان، ابن تیهان و خزیمة بن ثابت بود؛ زیرا هنگامی که امام هرکدام از این افراد را از دست می داد، دیگر جایگزینی برای آنان پیدا نمی کرد. ازاین رو، بعد از مدت کوتاهی، عَلَم ناسازگاری ها بالا رفت و مردمی که تحمل عدالت حضرت علی(ع) برایشان دشوار بود و سال ها بود رسم الهی استقامت و صبر به خاطر حق را فراموش کرده بودند، دچار لغزش شدند.

آنانی که دست امیرمؤمنان، علی(ع) را فشرده بودند و قول داده بودند مردانه در کنارش ایستادگی کنند، حالا یکی یکی از اطراف حضرت علی(ع) به بهانه های مختلف پراکنده می شدند و رد پای بعضی از آنها، در قصر سبز معاویه در شام مشاهده می شد.

سه گروه مخالف سرسخت، هرکدام به بهانه ای، امیرمؤمنان(ع) را در تنگنا قرار دادند و حضرت مجبور شد با آنها بجنگد. ناکثین (بیعت شکنان)، قاسطین (منحرفان از دین) و مارقین (خوارج)، سه جنگ بزرگ جمل، صفین و نهروان را برپا کردند.

بدین ترتیب فرصت پنج ساله حکومت امام علی(ع) به جای اینکه صرف اصلاح جامعه و تقویت دین و پیشرفت اسلام شود، صرف جنگ با این عده شد و متأسفانه، بهترین یاران حضرت، در این جنگ ها به شهادت رسیدند و حضرت علی(ع) بیش از پیش تنها شد.

بالاخره حضرت امیرمؤمنان، علی بن ابی طالب(ع) به دست همین عده (خوارج)، در شب 19 رمضان سال 40 هجری قمری، در محراب مسجد کوفه، به ضربت شمشیر ابن ملجم مرادی، مجروح شد و در شب 21 رمضان، در 63 سالگی، همان طور که از پیامبر شنیده بود، به دست بدترین و شقی ترینِ مردم به شهادت رسید.

امیرمؤمنان(ع) در هنگام ضربت خوردن، این جمله را بیان فرمود: «بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله فزتُ و رَبِّ الکعبه؛ به نام خدا و برای خدا و بر دین رسول خدا، به خدای کعبه که رستگار شدم».[3]

گفتار مجری

لحظه شماری وقایع از ضربت تا شهادت حضرت

فاطره ذبیح زاده

در روایتی از جابر بن عبدالله انصاری آمده است که پیامبر به حضرت علی(ع) فرمود: «تو جانشین منی و تو را خواهند کشت و سرانجام محاسنت به خون سرت خضاب خواهد شد».

امام علی(ع) یک عمر بی صبرانه در انتظار شهادت بود و در آخرین رمضان عمرش، حال وهوای دیگری داشت. این روزها، بارها از شهادت خود خبر داد. گویا هر روز که موعد وصال نزدیک تر می شد، مولا برای رفتن، بی تاب تر و بی قرارتر می شد.

ای تیغ زهرآلود، مجنون تو هستم

چشم انتظارت هر شب اینجا می نشستم

ای تیغ، من لب تشنه دیدار بودم

شب ها برای دیدنت بیدار بودم

عمری به راهت چشم حسرت دوختم من

با آتش دل ساختم من سوختم من

وقتی آسمان و زمین به تلاطم درآمد و ندای جبرئیل پشت عالم را لرزاند، مردم کوفه فهمیدند که محراب، با خون علی(ع) رنگین شد. حسنین(ع) به سمت مسجد دویدند. عده ای از مردم خواستند امام را بلند کنند تا به نمازش ادامه دهد، اما آن حضرت، توان ایستادن نداشت. نماز را نشسته تمام کرد و از شدت زخم و زهر بی هوش شد. امام را در گلیمی خواباندند و حسن و حسین(ع) گوشه های گلیم را گرفتند و حضرت را به منزل رساندند.

آن شب به داغ مولا، مهتاب گریه می کرد تصویر ماه در آب، بی تاب گریه می کرد

شد چهره عدالت، گلگون ز تیغ فتنه پیش نگاه مسجد، محراب گریه می کرد

ابن ملجم را نزد امام آوردند. حضرت به صورت او نگاه کرد و با صدای ضعیفی گفت: آیا من امام بدی برای تو بودم؟ آیا در حق تو لطف و احسان نکردم؟ با آنکه می دانستم تو مرا خواهی کشت، خواستم با این کار، مانع آن شوم که شقی ترین افراد باشی و از گمراهی بیرون بیایی ...». ابن ملجم گریست. امام سفارش او را به فرزندش، حسن(ع) کرد: «پسرم، با او مدارا کن! نمی بینی که چگونه چشمانش از ترس در حدقه می چرخد و دلش مضطرب است». امام حسن(ع) فرمود: «پدر جان! او تو را کشت و تو مرا امر به مدارا می کنی؟!» امام فرمود: «ما اهل بیت رحمتیم. به او از غذا و آشامیدنی خودت بخوران! اگر از دنیا رفتم، او را قصاص کن وگرنه خودم داناترم که با او چه کنم و من به عفو کردن اولی هستم».

صبح روز بیستم ماه رمضان، مردم به عیادت امام رفتند. شاید این همان روزی است که یتیمان کوفه، پس از مدت ها، پدر مهربان و غم خوار خود را شناختند؛ پدری که هر شب، ناشناس به خانه هایشان سرکشی می کرد و از آنها دلجویی می نمود. محمد حنفیه می گوید: مردم وارد می شدند و به پدرم سلام می کردند. پدرم جواب می داد و می فرمود: «از من سؤال کنید قبل از آنکه دیگر مرا نیابید، اما به خاطر آسیبی که به امامتان رسیده، پرسش های خود را کوتاه نمایید» و با این سخن، ناله از جمعیت برخاست.

اصبغ بن نباته می گوید: وارد خانه علی(ع) شدم، دیدم بر سر مبارک آن حضرت، پارچه زردی بسته اند و خون، مرتب از سر حضرت می ریزد. چهره امام به قدری زرد بود که میان رنگ پارچه و صورت را تشخیص نمی دادم. ناله ای کردم و خود را به دامن حضرت انداختم، او را می بوسیدم و اشک می ریختم. حضرت به من فرمود: «گریه نکن اصبغ، قسم به خداوند، من در آستانه بهشتم». آنگاه به دخترشان که به شدت اشک می ریخت، فرمود: «اگر آنچه را پدرت می بیند، می دیدی، گریه نمی کردی، ملائکه و انبیای عظام را می بینم که صف کشیده اند و همه منتظرند تا من بروم!»

برای معالجه آن حضرت، اطبای کوفه را جمع کردند. عالم ترین آنها، زخم آن حضرت را معاینه کرد و به آن حضرت عرض کرد: وصیت کنید که این ضربت، کار خود را کرده است و دیگر تدبیری نمی توان کرد:

طبیبا وا مکن زخم سرم را مسوزان قلب زینب، دخترم را

ببند آن گونه زخمم را که در قبر نبیند فاطمه زخم سرم را

محمد حنفیه می گوید: وقتی شب 21 رمضان شد، پدرم فرزندان و اهل بیت خود را جمع و با آنها وداع کرد. ]سپس[ وصیت کرد که ملازم ایمان و احکام الهی باشیم». اندکی قبل از شهادت، حضرت فرمود: «مرگ برای من، مهمان ناخوانده و ناشناس نیست، مَثَل من و مرگ، مَثَل لب تشنه ای است که بعد از مدت ها به آب برسد و همانند کسی است که گم شده ای ارزشمند را بعد از مدت ها بیابد.» سرانجام به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر گواهی داد و به سوی رضوان خداوند پر کشید.

آن حضرت را پس از غسل و کفن بر تابوتی گذاشتند و طبق وصیت پدر، حسن و حسین(ع) عقب تابوت را گرفتند، در حالی که جلوی تابوت آن حضرت را جبرئیل و میکائیل گرفته بودند.

به سفارش آن حضرت، کسی از مردم در تشییع جنازه حاضر نشد. وقتی جنازه به محل بلندی رسید، جلوی تابوت به سمت زمین فرود آمد. پس زمین را کندند و در آنجا قبر و سنگ و خشتی یافتند و نوشته ای با خط سریانی دیدند که: «این قبری است که نوح پیامبر، هفت صد سال پیش از طوفان، برای وصی محمد(ص) حفر کرده است.» زمانی که پیکر پاک حضرت را داخل قبر گذاردند، ندایی برخاست که: «فرود آوردید و منزل دهید او را به خاک پاک که دوست، مشتاق دوست خود است».

بعد از دفن حضرت، امام حسن(ع) به میان مردم آمد، بر فراز منبر رفت و درحالی که اشک از دیدگانش سرازیر بود و بغض، گلویش را می فشرد، فرمود: «در شبی که گذشت، مردی از جهان رخت بربست که در میان پیشتازان اسلام هیچ فردی جز رسول خدا بر او سبقت نگرفت. او در کنار پیامبر جهاد کرد و پرچم پیامبر را بر دوش کشید، درحالی که جبرئیل و میکائیل از او حمایت می کردند. در شبی به جوار رحمت الهی رفت که قرآن در آن شب بر رسول خدا(ص) فرود آمد و عیسی بن مریم(ع) به آسمان عروج کرد و یوشع بن نون به شهادت رسید... . پدر من از اموال و دارایی دنیا، دینار و درهمی نگذارد، مگر هفت صد درهمی که برای خانواده کنار گذاشت...».

جواد محدثی

در خاطر مولا نیست یک خاطر شاد امشب

آن قامت همچون سرو، از پای فتاد امشب

بر فرق سر عالم، خاک غم و ماتم ریخت

از ضربت شمشیر فرزند مراد، امشب

در کوفه زخم آلود، هرجا که یتیمی بود

باری ز غم و حسرت، بر دوش نهاد امشب

سخن بزرگان

حضرت علی(ع) از زبان دیگران

1. جاحظ (از بزرگان اهل سنت)

«سخن گفتن درباره علی(ع) ممکن نیست؛ اگر قرار است حق علی(ع) ادا شود، گویند غلو است و اگر حق او ادا نشود، درباره علی(ع) ظلم است».[4]

2. خلیل غوی (از بزرگان اهل سنت)

«چه بگویم درباره کسی که دوست و دشمن فضایل او را انکار نمودند؛ دوست به واسطه ترس و دشمن به واسطه حسد. مع الوصف، عالم از فضایل او پر شد».[5]

3. قاسم حبیب جابر (از علمای اهل سنت)

این عالم اهل سنت در عنوان کتابش، الاهداء می نویسد:

این کتاب را به رهبری تقدیم می کنم که نرمی و خشونت و رحمت و سخت گیری را جمع کرد...، به اسلام عظمت بخشید و راهش را روشن ساخت...، به مبادی حق و عدل و نیکی و دوستی پایبند ماند...، بالاخره به امیر مؤمنان، علی بن ابی طالب(ع)...، شهید حق تقدیم می کنم.[6]

4. ابن ابی الحدید

«علی(ع) مانند خورشید تابان بود که با کف دست پوشیده نمی شود و مثل روز روشن است که اگر یک تن آن را ببیند، دیدگان دیگران خواهد دید... . علی سرآمد همه فضایل و سرچشمه آنهاست».[7]

5. توماس کارلایل (فیلسوف انگلیسی)

«علی(ع) به سبب شدت عدالتش به شهادت رسید».

6. اقبال لاهوری

«علی(ع) سِرّ نبوت پیامبر است».[8]

11. جرجی زیدان (دانشمند مسیحی)

«علی(ع) همچون آفتاب نیمروز می درخشد».[9]

متن ادبی

خسوف

فاطره ذبیح زاده

آن شب، ماه در خسوف غم فرو رفته بود و اشکِ دیده ستارگان، در آستانه فروچکیدن بود. مسجد کوفه سه شب بود که انتظار زاهد هر شبه اش را می کشید؛ گویا گرمی خونی که به صورت محراب شتَک زده بود، در باورش نمی گنجید.

این روزها، یتیم بچگان کوفه می دانستند نباید سراغ پدر را از مادرانشان بگیرند؛ حالا معمای آن مرد ناشناس با کوله نان و خرمایش، برای آنها هم فاش شده بود، اما هنوز روزنه امیدی در دل های کوچکشان سوسو می زد، مثل کوچه های تاریک و محزون کوفه که هنوز منتظر رد پای آرام و پرصلابت مولا بر شانه های خود بودند.

کودکی به اصرار، کاسه شیری از مادرش گرفت و به امید شفای پدر، سایه های تاریک شب را پشت سر گذاشت. با خود می گفت: امشب به عیادت پدرم می روم و به او خواهم گفت هر شب برای شفایش دعا کرده ام...، اما پشت در خانه علی(ع) که رسید... .

چگونه باور کند این پیکر پاک عدالت است که بر دوش حسن و حسین حمل می شود! این همان علی(ع)، یکه تاز میدان نبرد و پدر مهربا ن یتیمان کوفه است! آیا این علی(ع) است که می رود! مگر شانه هایش از ردّ انبان نان و خرما خسته اند یا مگر الفت یتیمان و بیچارگان را با نگاه مهربان و لبخند پرمهرش از یاد برده است!

نمی دانم کوفه پس از آن شب چگونه تاب ماندن داشت! نمی دانم مردمانش چگونه نفس کشیدند و سیاهی این عزا و ماتم بزرگ را به سپیدی صبح آمیختند! آیا زمین تاب آن داشت که با مناجات های پرسوز علی(ع) وداع کند! آیا آزادگان عالم توانستند تجسم عدالت محض را در زیر خاک کنند! عرشیان حق دارند این شب غریب را به دیده حیرت بنگرند؛ چگونه اهل زمین گوهر نایاب نسل آدم را در خاک غفلت و جهل خویش مدفون می سازند!

نمی دانم با علی(ع) چه کردند که می گفت: «خدایا! مرا از آنها بگیر و حاکم بدی را به جای من بر آنها بگمار!» این روزهای آخر، لحظه شماری مولا برای رفتن، فرزندانش را بی تاب می کرد. حساب هر شب ماه رمضان را داشت و می فرمود نزدیک است که این محاسن سپید، به خون سرم رنگین شوند.

گویا از راه و رسم مردم زمانه اش به تنگ آمده بود؛ اینکه بر منبر برود، خطبه بخواند و مردمان را به جنگ با دشمنان خدا دعوت کند و آنها به بهانه زمستان و تابستان، دور و برش را خالی کنند.

25 سال سکوت، حادثه بزرگی است، اما غریبانه تر آن است که دوران کوتاه مدت حکومتش، مدام به جنگ و درگیری گذشت. انگار به قدری دیر گرد علی(ع) جمع شدند که معنای اسلام حقیقی از ذهن ها رخت بربست. عدالت چیز عجیبی شده بود!

اینک، اخلاص و برای خدا کارکردن، مفهوم گنگی دارد. حالا، وقتی علی(ع) دم از عدالت می زند، بساط جنگ جمل برپا می شود و نارضایتی از تقسیم بیت المال، ورد زبان ها می گردد. وقتی دم از صلاحیت حاکمان می زند، فتنه قاسطین علم می شود و قرآن های سرنیزه! وقتی روشنایی اندیشه و دوری از جمود و خشک مغزی را گوشزد می کند، سپاه نهروان در مقابلش صف می کشد.

آن روز برای بیعت با علی(ع)، جامه می دریدند و یکدیگر را زیر دست و پا له می کردند، روزی بود و امروز که به هر بهانه، راه خود را از علی(ع) جدا می کنند، روز دیگری است!

گرچه حکومت عادلانه امیر مؤمنان(ع) حلاوت روزهای حضور پیامبر را زنده می کرد، ولی چه بسیار کینه ها و عقده های قدیمی با اسلام و پیامبر که اینک به بهانه علی(ع)، مجال سر برآوردن یافته اند!

باید پرسید علی کیست؟ علی معیار حق و باطل است. آن قدر عیارش بالاست که زبان دوست و دشمن، از ثنا و ستایش او لبریز شده است.

زهد با علی(ع) معنا می شود، وقتی در سفره هر روزش، جز نان جو و نمک نمی یابی!

معیار عدالت، علی(ع) است، وقتی دانشمند مسیحی می گوید: «علی(ع) به سبب شدت عدالتش به شهادت رسید». علی(ع) جمع اضداد است.

به شام تیره غربت، پناهگاه یتیم

به روز معرکه، سردار جنگ و نام آور

علی(ع) همان است که روزی به اعجاز دستانش، خیبرشکن می شود و روزی به اعجاز صبر بی مانندش، اول مظلوم عالم!

علی(ع)، یکه تاز میدان خطابه و وعظ است؛ سحر کلامش در جان ها نفوذ می کرد تا آنجا که در وصفش گفتند: «مادون کلام خالق و مافوق کلام بشر!»

کسی است که پیامبر، او و پیروانش را به زیور کلام خویش آراست: «قسم به آنکه جانم در دست اوست، علی و شیعیان او، رستگاران روز قیامتند».

علی(ع) دریایی است که تنها به اندازه معرفتت از آن برمی گیری! علی ساقی است؛ پیمانه ات را بزرگ تر کن تا از شراب صافی عشق او، خوب سیراب شوی!

زبان علم و خرد الکن از فضائل اوست

که کس علی نشناسد به غیر پیغمبر

من و این کاسه شیر

سیدحسین ذاکرزاده

اینک این کاسه شیر من است که نیمه شب سراغ تو آمده است؛ درست مثل مهربانی تو که همیشه نیمه شبان به سراغمان می آمد. اینجا پشت در خانه ات، دستان لرزان زیادی، میزبان کاسه های شیری است که دیگر ناامیدانه دارند به سختی زمین هجرت می کنند. تا طلوع صبح چقدر راه مانده، نمی دانم؛ من که همیشه آمدن صبح را از طنین گام های تو تخمین می زدم، اما حالا که دو روز است مهمان نیمه شب بیغوله دل ما نشدی، حساب و کتاب زمان از دستم خارج شده، مثل رمق تو از بدنت. ما را به خانه ات راه نمی دهند، می گویند مولا توان دیدار کسی را ندارد؛ می دانم که تو این را نخواسته ای.

من خودم مدام کسانی را می بینم که به خانه ات آمد و شد می کنند؛ کسانی که مثل چراغ خانه همسایه، نورانی و روشن اند، ولی چهره هایی غمگین و گرفته دارند. من که باورم نمی شود تو با یک ضربت شمشیر این گونه بیمار شده باشی. بارها از مادربزرگم قصه جنگ خیبر و در قلعه را شنیده ام، همین طور جریان نبرد تو را با عمربن عبدود در جنگ خندق، ولی مادربزرگم می گوید تو دیگر آن علی نیستی خصوصاً بعد از رفتن رسول خدا(ص) و دخترش. مادربزرگم آن روزها در مدینه تو را دیده است که چگونه از غم دختر رسول خدا(ص)، توان راه رفتن نداشته ای. مادرم همیشه از تو بد می گفت. هر وقت یاد پدرم می افتاد و یواشکی گریه می کرد، می گفت این ها زیر سر علی است، اما حالا که جریان را فهمیده، مدام گریه می کند و از خدا و تو می خواهد که او را ببخشید. من هم از تو می خواهم که او را به خاطر من و خواهر کوچکم که او را بر پشتت سوار می کردی، ببخشی.

حالا من هم آمده ام اینجا پشت در خانه تو و این کاسه شیر را هم از همسایه برای تو قرض گرفته ام. من اینجا تنها نیستم، این پیرمرد نابینا هم با آن دستان لرزانش، سر به دیوار خانه گذاشته، می نالد و مدام تو را صدا می زند و آن زن سال خورده ای که بُهت از نگاهش با قطره های اشک پایین می آید و آن کودک یتیم و آن مرد جذامی و آن دیگری... . پس من آن قدر به انتظارت می ایستم تا خود بیایی و این کاسه شیر را از دستم بستانی و بنوشی. من اینجا منتظر ایستاده ام تا بیایی؛ درست همین جا.

شعر

خبر

حاج علی انسانی

کنار من، صدف دیده پرگهر نکنید

به پیش چشم یتیمان، پدر پدر نکنید

توان دیدن اشک یتیم در من نیست

نثار خرمن جان علی، شرر نکنید

اگرچه قاتل من کرده سخت بی مهری

به چشم خشم، به مهمان من نظر نکنید

اگرچه بال و پر کودکان کوفه شکست

شما چو مرغ، سر خود به زیر پر نکنید

از آن خرابه که شب ها گذرگه من بود

بدون سفره خرما و نان گذر نکنید

به پیرمرد جذامی سلام من ببرید

ولی ز مرگ من او را شما خبر نکنید

خداحافظی

محمد نعیمی

مسجد کوفه، دگر وقت خداحافظی است

که اجابت شده ذکر سحر و یا رب من

دگر ای ماه تو را همدم و همرازی نیست

آمد از کثرت اندوه، نفس بر لب من

سینه ام تنگ شد و بغض گلویم نشکست

کس نفهمید ز اسرار دل و مطلب من

منِ مظلوم دگر بار سفر می بندم

که رسیده است به پایان همه تاب و تب من

بگذارید که با پای خودم خانه روم

تا نبیند به چنین حال مرا زینب من

وه چه شب ها که غذا بردم و نفرین دیدم

ناشناسانه گشودند زبان بر سب من

ای حسین! ای حسن! این است وصیت ز پدر

فقرا را برسانید سلام از لب من

چشم ویرانه نشینان عرب در همه شب

منتظر مانده به راه من و نان شب من

نگذارید شود حق ضعیفان پامال

که حرامست به فتوای من و مذهب من

زخم

سید محمدجواد شرافت

تیغی فرود آمد و فرقت شکست، آه!

فرقت شکست و موی تو در خون نشست، آه!

خون قطره قطره از تب پیشانی ات گذشت

چشم تو را در آن سحر تیره بست، آه!

دوران تلخ ساغر عمرت به سر رسید

دیگر خمار مرگ شد آن چشم مست، آه!

زخم سرت عمیق شد، اما تو را نکشت

آری تو را که طاقت این درد هست، آه!

زخم دل تو سر زد و جان تو را گرفت

زخمی که برنداشت دمی از تو دست، آه!

حالا دوباره همدم زهرای خود شدی

دیگر بس است گریه و دیگر بس است آه

ماتم مولا

سیدمحمد بابامیری

درون سینه کوفه چه ماتمی برپاست

که این چنین ز هیاهوی ناله ها غوغاست؟

دوباره آتش کینه به پا شده ا ست آری!

زمانه در تب و تشویش ماتم مولاست

برای وسعت این غم، دلیل لازم نیست

که عمق فاجعه در بغض آسمان پیداست

به بهت مأذنه پیوست، چشم زخمی صبح

چقدر، دل نگران اذانِ فرداهاست

دل خرابه نشینی، اسیر دست غم است

در انتظار کسی با سکوتْ در نجواست

و حیف، مردم کوفه چه دیر فهمیدند

هنوز، اصل درختِ نفاق پابرجاست

هنوز بعد هزاروچهارصد پاییز

برای غربت آیینه ، چشم ها دریاست

تنها

امیر کوفه سوی ناکجا بود

و قلب شهر، خالی از وفا بود

کسی مفهوم «مولا» را نفهمید

علی تنهاترین مرد خدا بود

عدالت ناشناس

سودابه مهیّجی

شب های گرسنگی شان را

وقتی

با کوله باری از تبرک

پاورچین می گذشتی

عدالت ناشناس نان و خرما

پشت درخانه هایشان

بی دریغ در تولد بود

اما رد پایت را

تاریکی بخیل با خود می برد

و هنوز نفرین هایشان

سهم بلندبالایی ات...

به جان گریه های هزارویک شبت مولا

بگو حلالشان کردی؟

آبروی زمین

سودابه مهیّجی

شب است و ماه نشسته است در گلوی زمین

شب است و حادثه بُق کرده روبه روی زمین

کنار خواب فراموش و سرد نخلستان

کسی نشسته به ترویج آبروی زمین

کسی که پیچ وخم کوچه ها بلد هستند

عبور نیمه شبش را ز چارسوی زمین

کسی که زخم به دوشِ گناهِ خلق جهان

امام این همه مردان بی وضوی زمین،

هنوز دست به کار دعای باران است...

هنوز مرهم هر زخم تو به توی زمین

به جان فاطمه نفرینشان نکن مولا!

دوباره آمین شو رو به آرزوی زمین...

زیرنویس

فاطره ذبیح زاده

شانه های زخمی علی(ع) به انبان نان و خرما، الفتی دیرینه داشت و ایتام و بی پناهان، با طنین گام های او مأنوس بودند.

ضربت ابن ملجم، حقیرتر از آن است که فرق اسطوره ای چون علی(ع) را بشکافد! آن زخم عمیق که سینه عاشقان علی(ع) را هزار پاره می کند، جهل و جمودی است که علی(ع) را مظلوم عالم کرده است.

امیرمؤمنان، علی(ع) جامع اضداد است؛ فرمانروایی است پرصلابت، درعین حال بردبار، در میدان جنگ، دلاوری کم نظیر و در محراب عبادت، عابدی گریان، با دشمنان قاطع و با یتیمان و بیوه زنان رقیق القلب، سخاوتمندی بی مانند و ساده پوشی کارگر و کشاورز، حاکمی دانا، قاضی ای دادگر و دقیق النظر.

مولا علی(ع) دریایی است از خصایص عالی بشری و جامع صفات ممتاز یک انسان برتر و به حقیقت انسانی کامل.

طه حسین درباره حضرت علی(ع) می گوید: «من پس از وحی و سخن خدا، سخنی پرجلال تر و شیواتر از سخن ایشان ندیده و نمی شناسم».

جبران خلیل جبران می گوید: «دو طایفه، شیفته روش علی(ع) بودند: یکی خردمندان پاک دل و دیگری نیکوسرشتان باذوق».

کتابستان

1.عبدالهی، محمدحسن، اصلاحات علوی، تهیه کننده: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، دفتر عقل، 1385.

این کتاب نفیس که در هشت فصل تدوین یافته است، به بررسی اصلاحات و اصول حاکم بر اصلاحات حکومت حضرت امیر مؤمنان، علی(ع) می پردازد.

مؤلف در پیشگفتار این کتاب می نویسد: «دوران کوتاه حکومت امیرالمؤمنین، علی(ع)، تنها دورانی است که منصب حکومت جامعه اسلامی پس از رسول گرامی اسلام، در دست امام معصوم قرار داشته است. آن حضرت با شعار اصلاحگری، به فعالیت های گسترده ای برای اصلاح جامعه اسلامی و از میان برداشتن مفاسد موجود دست زد.

این دوران، بهترین الگو برای شناخت اصلاح و فساد و مناسب ترین راهنما برای اصلاح طلبان واقعی است... . در این نوشتار، نخست، مفاسد موجود در هریک از محورهای اصلاحات امام علی(ع) را بررسی می کنیم، سپس با تبیین عوامل و زمینه های رشد و گستردگی آن، با توجه به شواهد متعدد تاریخی، روش برخورد امیرالمؤمنین، علی(ع) را با هریک از انواع مفاسد ارزیابی خواهیم کرد. سرانجام، اصول حاکم بر اصلاحات مورد نظر امام علی(ع) و موانع فراروی اصلاحات یادشده را برمی شماریم».

این کتاب، 191 صفحه دارد و در چاپ اول در 1385، 14000 ریال به فروش رسیده است.

2. صبوری، شعبان، مشاهدات امیرالمؤمنین علی(ع)، نشر الهادی.

مؤلف در پیشگفتار کتاب می نویسد: «در کتاب حاضر، به گردآوری سخنان و کلماتی پرداخته که از نوع مشاهده و خاطره است. متکلم وحده در این مجموعه،

بر حسب نقل روایات، شخص امیرالمؤمنین، علی(ع) است. حضرتش، گاه در ضمن خطبه و گاه در جمع خواص و احیاناً در حضور دانشوران ادیان و مذاهب و گاهی در حضور فرزندان خود و یا در حین نگارش نامه و بالاخره هرجا که فرصتی دست داده، به نقل پاره ای از این خاطرات و مشاهدات پرداخته و در خلال آن، از حوادث تلخ و شیرین زندگی و دوران سراسر حادثه خود یاد کرده است. گوشه هایی از مجاهدت ها و رشادت های خود را بیان کرده و اندکی از انبوه غم ها و غصه های خود را برشمرده است.» این کتاب در دو جلد به چاپ رسیده است و مجموعاً 400 صفحه دارد.

3. مصباح یزدی، محمدتقی، پیام مولا از بستر شهادت، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).

این کتاب نفیس دارای ده جلسه است که در هر جلسه، به موضوعی اخلاقی طبق فرمایش های مولا علی(ع) می پردازد. ناشر در مقدمه کتاب می نویسد: «هدف اصلی کتاب، ارائه وصایای محبوب ترین خلق خدا، امیر مؤمنان، علی(ع)، برای شیعیان و همه دوستداران آن حضرت است که به حق باید این وصایا را جزء ناب ترین و گران سنگ ترین گوهرهای عالم به حساب آورد.» این کتاب در واقع مجموعه مباحثی است که حضرت آیت الله مصباح در ایام ضربت خوردن و شهادت حضرت علی(ع) در شرح آخرین وصیت آن حضرت، ایراد فرموده اند و آقای محمدمهدی نادری قمی، آن را تدوین و نگارش کرده است. کتاب حاضر دارای 300 صفحه است و 20000 ریال قیمت گذاری شده است.

پی نوشت ها:

[1] . نک: مرتضی مطهری، جاذبه و دافعه علی(ع)، صص 9 13.

[2]. سید محسن امین، سیره معصومان، ج 3.

[3] . منتهی الآمال، ج 1، ص 128.

[4]. آیت الله مظاهری، چهارده معصوم(ع)، ص 42.

[5]. همان.

[6]. دکتر قاسم حبیب جابر، فلسفه الاعتزال فی نهج البلاغه، صفحه الاهداء.

[7]. ابن ابی الحدید، چهره درخشان اسلام، ترجمه: علی دوانی، ص 33.

3. «توصیه های اقبال جهت انعام مسلمانان»، کلام اسلامی، ش 36، ص 106.

[9]. جرجی زیدان، شهید رمضان، مقدمه.

 

منبع : حوزه نت

یکشنبه, 02 خرداد 1395 07:40

آخرین وصی پیامبر خدا(ص)، دوازدهمین امام شیعه و چهاردهمین معصوم از خاندان رسالت، حضرت مهدی(ع) در سپیده دم نیمه شعبان سال 255 هجری در شهر سامرا دیده به جهان گشود. با تولد او انتظار تحقق مژده ای که پیامبر خدا(ص) و امامان(ع) از دو قرن پیشتر داده بودند سر آمد و گام او زمین را برکت بخشید.

نام آن حضرت، نام پیامبر(ص) و کنیه او کنیه رسول خداست. (محمد، ابوالقاسم) توصیه شده است که در عصر غیبت، از او به نامش یاد نشود، بلکه با القاب متعددی که دارد، مثل مهدی، منتظر، حجت، صاحب امر، صاحب الزمان، بقیه اللّه ، قائم، خلف صالح و ... نام برده شود.

پدرش امام عسگری(ع) و مادرش نرجس است که نام اصلی وی ملیکه، دختر یشوعا فرزند قیصر روم بود. وجود آن امام، مشخصات وی، مژده ظهورش، ویژگی اصحابش و چگونگی حکومتش، در روایات بسیار آمده است و طبق روایات عقیده به او مخصوص به شیعه نیست، بلکه روایات بسیار در کتاب های اهل سنت نیز درباره او نقل شده است.

گذری بر زندگی امام مهدی علیه السلام

با مهدی (عج) در گذر تاریخ

خورشید نیمه شعبان

اسامی و القاب امام زمان عجل الله فرجه الشریف

مرحوم ثقه الاسلام نوری در بیان اسماء شریفه امام عصر علیه السلام، با استناد به آیات و روایات و کتب آسمانی پیشین و تعبیرات راویان و تاریخ نگاران تعداد یکصد و هشتاد و دو اسم و لقب برای حضرت مهدی علیه السلام ذکر می کند و مدّعی است که در این مقام، از استنباط های شخصی و استحسان های غیر قطعی خود داری نموده است که در غیر این صورت چندین برابر این اسماء و القاب، قابل استخراج از کتب مختلفه بود. که از آن جمله است: محمّد، احمد، عبداللّه، محمود، مهدی، برهان، حجّت، حامد، خلف صالح، داعی، شرید صاحب، غائب، قائم، منتظر و....

کنیه های آن حضرت عبارتند از: ابوالقاسم (هم کنیه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم) ابوعبداللّه، اباصالح که مرحوم نوری ابو ابراهیم، ابوالحسن و ابوتراب را نیز از کنیه های ایشان شمرده است.

اسامی و القاب حضرت مهدی علیه السلام

چهره امام مهدی علیه السلام در آیینه القاب(1) (2) (3)

چرا امام زمان (ع) را اباصالح می خوانیم؟

سیمای ظاهری امام زمان عجل الله فرجه الشریف

حضرت مهدی علیه السلام سیمایی چون سیمای پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم دارد، در رفتار و گفتار و سیرت نیز شبیه و همانند اوست.

پیشانی بلند و گشادهاش بر هیبت و وقار چهره زیبایش می افزاید، و چنان نوری بر چهره و جبین او پیداست که سیاهی موهای سر و محاسن شریفش را تحت الشعاع قرار می دهد.

قامتی نه دراز و بی اندازه و نه کوتاه بر زمین چسبیده دارد، بلکه اندامش معتدل و میانه است. خالی بر چهره دارد که بر گونه راستش همچون دانه مُشکی میان سفیدی صورتش می درخشد و خالی دیگر بین دو کتفش متمایل به جانب چپ بدن دارد.

آن حضرت رنگی سپید، که آمیختگی مختصری با رنگ سرخ دارد. از بیداری شب ها، چهره اش به زردی می گراید. چشمانش سیاه و ابروانش بهم پیوسته است و در وسط بینی او بر آمدگی کمی پیداست. میان دندان هایش گشاده و گوشت صورتش کم است. میان دو کتفش عریض است و شکم و ساق او به امیرالمؤمنین علیه السلام شباهت دارد.

ویژگی های ظاهری حضرت مهدی علیه السلام

نشانه های ظاهری حضرت مهدی علیه السلام

سیمای ظاهری امام مهدی (ع)

طاوس بهشتیان

مادر امام زمان عجل الله فرجه الشریف

نرجس خاتون مادر امام دوازدهم، از نوادگان شمعون، وصی حضرت عیسی(ع) که از جمال ظاهری برخوردار بود از کودکی تحت تعلیم جدّش، قیصر روم قرار گرفت و با بهره گیری از اساتید چیره دست آن روزگار علوم و کمالات فراوان کسب کرد و با زبانهای مختلف آشنا گشت. او خود در پاسخ کسی که از او سؤال می کند: تو که رومی هستی چگونه با زبان عربی این چنین آشنایی داری؟ می گوید: جدم به تربیت من اهمیت زیادی می داد و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکرد و در همین راستا زنی را که به چند زبان تسلط داشت برگزید تا صبح و شام عربی را به من بیاموزد و من از این راه زبان عربی را به خوبی فرا گرفتم.

امام هادی(ع) در اولین ملاقات به وی فرمود: «تو را به فرزندی بشارت می دهم که شرق و غرب عالم را مالک شود و جهان را از عدل و داد پر کند در آن هنگام که از ظلم و ستم پر شده باشد.»

نرجس عرض می کند: «این فرزند از کیست؟» «امام هادی(ع) می فرماید: از همان کسی که در عالم رؤیا تو را به عقد او در آوردند. آیا اگر او را ببینی می شناسی؟ پاسخ داد: «از آن شبی که به محضر حضرت زهرا(س) رسیدم تا کنون شبی نیست که او را در عالم رؤیا ملاقات نکنم.»

نرگس، گلی که بوی مهدی(عج) می دهد

برگ هایی ازتاریخ روم مادر امام زمان علیه السلام

ولادت امام زمان عجل الله فرجه الشریف

روایتی که در این زمینه از «حکیمه» دختر بزرگوار امام جواد علیه السلام و عمه امام حسن عسکری علیه السلام نقل شده، شنیدنی است . شیخ صدوق (م 381 ق). در کتاب کمال الدین روایت کرده است که:

ابو محمد حسن بن علی علیه السلام به دنبال من فرستاد و فرمود: ای عمه! امشب روزه ات را با ما افطار کن زیرا امشب شب نیمه شعبان است و خداوند در این شب آن حجتی را که حجت او در زمین است آشکار می سازد . پرسیدم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس، عرض کردم: خدا مرا فدای شما گرداند، به خدا قسم در او هیچ اثری از حاملگی نیست! فرمود: موضوع این چنین است که می گویم.

...دقایقی کوتاه خواب به سراغ من آمد و در همین موقع بود که حالت زایمان به نرجس دست داد و من به سبب حرکت نوزاد بیدار شدم، جامه را از روی او کنار زدم و دیدم که او اعضای سجده را به زمین گذاشته و در حال سجده است، او را در آغوش گرفتم و با تعجب دیدم که او کاملا پاکیزه است و از آثار ولادت چیزی بر او نمانده است. در این هنگام ابومحمد [امام حسن عسکری] علیه السلام ندا برآورد که: ای عمه! پسرم را نزد من بیاور. نوزاد را به سوی او بردم، آن حضرت دستانش را زیر ران ها و کمر او قرار داد و پاهای او را برسینه خود گذاشت، آنگاه زبانش را در دهان او کرد و دستانش را بر چشم ها و گوش ها و مفاصل او کشید و بعد از آن گفت: پسرم! سخن بگو و آن نوزاد زبان گشود و گفت: شهادت می دهم که خدایی جز خدای یکتا نیست و هیچ شریکی برای او وجود ندارد و شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله فرستاده خداست. آنگاه بر امیرمؤمنان علیه السلام و سایر امامان درود فرستاد تا به نام پدرش رسید...

شرایط اجتماعی عصر میلاد

میلاد موعود

ولادت امام مهدی(عج) در دیدگاه شیعه و اهل سنّت

میلاد حضرت مهدی (عج) در ادبیات اهل سنت

درآمدی بر ولادت و غیبت امام مهدی (عج)

غیبت صغرای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

غیبت صغرا از هنگام شهادت ابومحمد، امام حسن عسکری(ع) و آغاز سفارت اوّلین سفیر امام مهدی(ع)، «عثمان بن سعید عمری» از تاریخ هشتم ربیع الاوّل سال (260ق.) آغاز شد و این دوره تا تاریخ پانزدهم شعبان سال (329ق.) هنگام درگذشت آخرین نایب خاص حضرت، «علی بن محمد سمری» به مدت 69 سال و اندی ادامه داشت.

بعد از شهادت امام عسکری(ع) کم کم این خبر پخش شد که از آن امام(ع) پسری متولد شده و او امام دوازدهم و «مهدی موعود» است.

پخش این خبر موجب هراس در بین عباسیان شد؛ چرا که معلوم شد از «ابو محمد»، پسری به جا مانده است. از این رو، به دستور «معتمد» عباسی عده ای از مأموران وارد منزل امام(ع) شدند و اثاثیه منزل آن حضرت را بازرسی و سپس مهر و موم کردند و درصدد یافتن فرزندش برآمدند، ولی موفق نشدند.

«معتمد» دستور داد که عده ای از قابله ها، زنان و کنیزان آن حضرت [امام عسکری(ع)] را معاینه کنند و اگر اثری از حمل در آنان مشاهده کردند، به خلیفه گزارش دهند.

نگاهی به عصر غیبت

... و غیبت آغاز شد

فلسفه غیبت صغرا

با چهار نایب حضرت مهدی(عج) آشنا شویم

نشان امامت

غیبت کبرای امام زمان عجل الله فرجه الشریف

امام مهدی(ع) چرا غایب است و علّت و جهتش چیست؟ پاسخ این مسئله بسیار مشکل است زیرا که مسئله ای عقلی نیست تا با براهین عقلی پاسخ داده شود و نیز عرفی هم نیست تا عرف و عقلا آن را درک کنند، بلکه این موضوع تعبّدی است و باید پاسخ آن از منابع وحی؛ رسول خدا و اهل بیت طاهرینش(ع) اخذ شود. وقتی که به اخبار آل محمد(ع) مراجعه می کنیم می بینیم که اختلاف نظر بسیار در این باره وجود دارد. روایت ها دلیل غیبت را این امور دانسته اند: خوف و ترس، فرار از بیعت، تطابق با سایر پیامبران، اتمام نقمت بر کافران، امتحان و آزمایش مردم، رشد عقل ها، افشای اسرار توسط شیعیان، از اسرار الهی بودن غیبت.

در جلد 13 کتاب بحارالانوار از پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد، صلی الله علیه وآله، اینگونه نقل گردیده است:

سوگند به خدایی که مرا به نبوت برگزیده مردم از نور رهبری او در دوران غیبتش بهره می گیرند. همانگونه که از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها.

اشعه نامرئی وجود مقدس امام زمان، عجل الله تعالی فرجه، به هنگامی که در پشت ابرهای غیبت نهان است، دارای آثار گوناگون و متعددی است که برخی از آنها بدین قرار است: امید بخشیدن به جامعه، پاسداری از دین خدا و آئین حق، تربیت گروه شایستگان، نفوذ گسترده معنوی، ترسیم اهداف آفرینش، نظارت بر اعمال شیعیان.

راز غیبت

چگونگی غیبت امام زمان (ع)

منافع وجود امام عصر(ع) در عصر غیبت

هدایت های حضرت مهدی (عج)

از پشت ابرهای غیبت

غیبت کبرا و نیابت عام

خانه مهدی(ع) کجاست؟

مهدویت و منجی گرایی در ادیان

ظهور منجی موعود، در عصر پایانی جهان ـ معروف به آخرالزمان ـ پس از فراگیر شدن ظلم و بیداد، واقعیتی است که مورد توافق جمله ادیان و آیین های الهی و وحیانی می باشد. پیامبران و فرستادگان الهی، نوید فرا رسیدن روزگاری آکنده از عدل و محبت را به پیروان خود می داده اند. هر چند شاید هیچ یک از کتاب های آسمانی پیامبران پیشین از گزند تحریف به دور نمانده، اما این حقیقت ریشه دار همچنان در میان بسیاری از آنها به چشم می خورد. مطلب جالب توجه آنکه، برخی از این بشارت ها به قدری از جامعیت برخوردار است، که حتی نسب و نام آن موعود نجات بخش را نیز بیان نموده؛ همان که در آخرین کتاب و کامل ترین آنها به نحو مبسوط معرفی شده است.

با نگاهی کلّی به بشارت های منجی قیام کننده آخرالزمان ـ که از سوی پیامبران الهی، یا بزرگانی که در میان پیروان مذاهب و ملل جهان، به دارا بودن کتاب آسمانی معروف اند، بیان شده ـ می توان آنها را به چهار بخش دسته بندی نمود:

دسته اول، آیات و بشاراتی که به ویژگی های ظهور و قیام آن نجات بخش موعود می پردازد و به ویژه، فراگیر بودن و بین المللی بودن آن را بیان می کند. دسته دوم، آیاتی که به معرفی شخص منجی و نسب و خاندانش، به ویژه انتساب وی به خاندان پیامبر آخرالزمان می پردازد؛ دسته سوم، آیاتی که ویژگی ها و مشخصات دوران ظهور و چگونگی آن را بیان می کند، دسته چهارم، آیاتی که به انتظار کشیدن برای ظهور منجی، توصیه و دعوت می نماید. این چهار گروه، بشارت هایی است که در میان مجموعه آیات کتاب های آسمانی وجود دارد.

منجی گرایی در ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی

بشارت های پیامبران به امام مهدی(ع)

جهانی سازی، پایان تاریخ و مهدویت

مهدویت در اسلام

همه ی مسلمانان، جز اندکی، بر این که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به وجود «مهدی» خبر و نوید داده اند و برای آن حضرت، اسماء و صفاتی را ذکر فرموده اند، اتفاق دارند. روایات شیعه و اهل سنت، در این موضوع، بیش از حد تواتر است. بنابراین، جامعه ی اسلامی، همگی، بر این باورند و هرگاه کسی بعد از شناخت از چنین اخباری، اصل این عقیده را تکذیب کند، در حقیقت، سخنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) را دروغ شمرده است.

اخبار نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) درباره ی این موضوع، در کتاب های معتبر شیعه و نیز در صحاح و سنن و مجامیع اهل سنت، موجود است.

نیز از سوی علمای شیعه و سنی، کتاب هایی جداگانه درباره ی حضرت مهدی (عج) تدوین شده است. علاوه بر احادیث، آیات بسیاری از قرآن مجید هم به امام مهدی (عج) تاویل شده است. مشهورترین تدوین کنندگان احادیث امام مهدی، از اهل سنت، اینان اند:

ابوبکر بن ابی خیثمة (وفات 279 ه)، نعیم بن حماد المروزی (وفات 288 ه)، ابوحسین بن المنادی (وفات 336 ه)، ابونعیم اصفهانی (وفات 430 ه)، ابوالعلاء عطار همدانی (وفات 569 ه)، عبدالغنی مقدسی (وفات 600 ه)، ابن عربی اندلسی (وفات 638 ه)، سعدالدین الطمویی (وفات 650 ه)، ابوعبدالله کنجی شافعی (وفات 658)، یوسف بن یحیی المقدسی (وفات 658)، ابن قیم جوزیه (وفات 685 ه)، ابن کثیر دمشقی (وفات 774 ه)، جلال الدین سیوطی (وفات 911 ه)، شهاب الدین ابن حجر مکی (وفات 974 ه)، علی بن حسام الدین متقی هندی (وفات 975 ه)، نورالدین علی قاری هروی (وفات 1014 ه)، محمد بن علی شوکانی (وفات 1250 ه)، احمد بن صدیق غماری (وفات 1380 ه)

مهدی در آینه ی روایات

گفتگوی درباره مهدی (ع)

کاوشی در احادیث مهدوی

مهدی; حقیقتی انکار ناپذیر

مهدویت در منابع اهل سنت

امام مهدی علیه السلام در روایات اهل سنت

بررسی تطبیقی روایات حضرت مهدی(عج) در صحاح سته و منابع شیعه

امام زمان عجل الله فرجه الشریف در روایات معصومین علیهم السلام

بر اساس گواهی مفسران شیعه و سنی و مورخان اسلام شناس، آیاتی بسیار در قرآن مجید وجود دارد که به مسئله مهم مهدویت و موعودگرایی اشاره دارد. آیات ذیل نیز بر همین مسئله تأکید دارند. به علاوه در این زمینه، یک حدیث قدسی را نقل می کنیم.

«وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ ما می خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم».

امام علی (ع) در توضیح این آیه فرموده است: «لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْیا عَلَیْنا بَعْدَ شِماسِهَا عَطْفَ الضَّرُوس عَلَی وَلَدِها؛ دنیا پس از سرکشی به ما روی می کند، چونان شتر ماده بدخو که به بچه خود مهربان گردد». سپس این آیه را تلاوت کرد.»

نیز آن امام همام در تفسیر این آیه فرمود: «هُمْ آلِ مُحمّد یَبْعَثَ اللّهُ مَهْدِیهِمْ بَعدَ جُهْدِهِمْ، فَیَعِزُّهُمْ وَ یُذِلُّ عَدُوِّهِمْ؛ این گروه آل محمد(ص) هستند. خداوند مهدیِ آنها را بعد از زحمت و فشاری که بر آنان وارد می شود، بر می انگیزد و به آنها عزت می دهد و دشمنانشان را ذلیل و خوار می کند».

مهدی در قرآن

مهدی گل هستی

سیمای حضرت مهدی (ع) در کلام نبوی

مهدی صاحب الزمان علیه السلام در کلام امیرمؤمنان علیه السلام(2)

گلزار حدیث سیمای حضرت مهدی در آیینه ی احادیث

حضرت مهدی علیه السلام محبوب پاکان

امام زمان عجل الله فرجه الشریف در کلام علما و اندیشمندان

در زمان ظهور مهدی موعود ـ سلام الله علیه ـ که خداوند ذخیره کرده است او را از باب اینکه هیچ کس در اولین و آخرین، این قدرت برایش نبوده است و فقط برای حضرت مهدی موعود بوده است که عدالت را در تمام عالم گسترش بدهد، و آن چیزی که انبیا موفق نشدند به آن با این که برای آن خدمت آمده بودند، خدای تبارک و تعالی ایشان را ذخیره کرده است که همان معنایی که همه انبیا آرزو داشتند؛ لکن موانع اسباب این شد که نتوانستند اجرا بکنند، و همة اولیا آرزو داشتند و موفق نشدند که اجرا بکنند، به دست این بزرگوار اجرا بشود.

... چه مسعود و مبارک است روزی که جهان از دغل بازی ها و فتنه انگیزی ها پاک شود و حکومت عدل الهی بر سراسر گیتی گسترش یابد و منافقان و حیله گران از صحنه خارج شوند و پرچم عدالت و رحمت حق تعالی بر بسیط زمین افراشته گردد و تنها قانون عدل اسلامی بر بشریت حاکم شود و کاخ های ستم و کنگره های بیداد فرو ریزد و آن چه غایت بعثت انبیا(ع) و حامیان اولیا(ع) بوده، تحقق یابد و برکات حق تعالی بر زمین نازل شود و قلم های ننگین و زبان های نفاق افکن شکسته و بریده شود و سلطان حق تعالی بر عالم پرتوافکن گردد و شیاطین و شیطان صفتان به انزوا گرایند.

اوصاف و خصوصیات امام عصر(ع) در کلام رهبرکبیر انقلاب اسلامی(ره)

عدالت مهدوی در اندیشه مقام معظم رهبری

بایدها و نبایدها از دیدگاه مراجع عظام تقلید

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در کلام آیت الله العظمی بهجت

نیمه شعبان لیله القدر اهل بیت(ع)

خلاصه ای از سخنرانی آیه الله امامی کاشانی به مناسبت نیمه شعبان در مسجد جمکران

آداب انتظار

مهمترین وظیفه ای که منتظران مهدی، علیه السلام، دارند آن است که انتظاری سازنده، صحیح، منطقی، و پویا برای خود ترسیم کنند. انتظاری که در بطن خود آمادگی و آماده کردن زمینه را برای ظهور آن امام فراهم کند.

حال باید دید: شاخصهای انتظار سازنده کدامند؟ و چگونه می توان امیدوار بود که انتظارمان سازنده است یا مورد نظر شرع نیست؟

از مهمترین مصادیق و شاخصهای انتظار سازنده، اقتدا به حضرت قائم، علیه السلام، و پیروی کردن از آن بزرگوار است. اصولا انتظار زمانی شکل می گیرد که تجانس روحی - ولو بالنسبة - میان «منتظر» و «منتظر» وجود داشته باشد و این تجانس زمانی که یک طرف قضیه امام باشد و طرف دیگر ماموم، در چارچوب تبعیت و پیروی، شکل می گیرد. به عبارت ساده تر، مامومین (منتظران) باید اهداف آینده امام (منتظر) را مورد نظر داشته باشند، از او پیروی کنند تا از رهگذر این اقتدا و پیروی، علاقه و تجانس روحی و انتظار قلبی و واقعی به وجود آید. در غیر این صورت «انتظار ظهور» از لقلقه زبان فراتر نخواهد رفت.

در متون روایی به مساله پیروزی از حضرت مهدی، علیه السلام، در زمان غیبت اشاره شده است. چنانکه رسول اکرم، صلی الله علیه وآله، فرمودند:

«خوشا به حال منتظرانی که به حضور قائم برسند، آنان که پیش از قیام او نیز پیرو او هستند. با دوست او عاشقانه دوست اند و با دشمن او خصمانه مخالف اند»

...تا دولت کریمه

بایسته های عصر چشم به راهی

انتظارات امام از گروه های اجتماعی

صدقه برای وجود مقدس ولی عصر(ع)

ارتباط معنوی با ساحت مقدس مهدوی (ع)

ابراز دوستی به حضرت مهدی علیه السلام وظیفه ای در عصر غیبت

چگونه می توان کودکان و نوجوانان را با وجود مبارک امام زمان (عج) مانوس کرد؟

«قیام » برای چیست؟

انقلاب اسلامی ایران، زمینه ساز ظهور

گرچه امام (ره ) دورانی را آغاز نمودند که رجعت دوباره مسلمانان به ارزش ها و آموزه های اسلامی و انزوای عقاید و افکار الحادی و ماتریالیستی در سطح جهان و حیات دوباره ادیان الهی و پیروان آنها و اسلام گرایی بی سابقه در میان مسیحیان دنیا به ویژه غربیان بخشی از ویژگی های منحصر به فرد آن می باشد، لیکن شواهد و دلائل متقن و متعدد حاکی از آن است که اینها «تمام مقصود» قیام الهی امام (ره ) نبوده، و امام کبیر ما با وقوف بر رسالت خطیر و الهی خود، غایت قُصوای انقلاب اسلامی و هدف نهایی آن را امری فراتر از موارد مذکور؛ یعنی زمینه سازی انقلاب جهانی اسلام و فراهم آوردن مقدمات ظهور منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر(عج) می دانستند، و بر اساس همین اعتقاد، امام بزرگوار به هدایت و رهبری انقلاب اسلامی و تحولات توفنده ناشی از آن پرداختند.

چنان که حضرت امام (ره) سال ها پیش از پیروزی انقلاب با هدف وقوف کامل یاران خود به اهداف بلند انقلاب اسلامی و افزایش سطح آمادگی آنان، به توضیح مراحل مورد نظر به پیشروی پرداخته و تصریح نمودند که :

برپایی حکومت اسلامی در ایران و احیای مجدد اسلام در کشورهای اسلامی تنها بخشی از آرمان های مقدس و موردنظر می باشند، و زمینه سازی ظهور حضرت ولی الله الاعظم، ارواحنا فداه، هدف بلند و نهایی انقلاب اسلامی است.

حکومت زمینه ساز ظهور

کیفیت اداره جامعه در عصر غیبت

ضرورت حکومت یا ولایت فقها در عصر غیبت

عصر امام خمینی عصر ظهور حضرت ولی الله الاعظم (عج)

گروه «زمینه سازان» در منابع اسلامی

ریزش بعد از رویش

جهان در آستانه ظهور

نشانه های ظهور عبارتند از آن دسته از رخدادهایی که بر اساس پیش بینی معصومین علیهم السلام پیش و یا در آستانه ظهور حضرت مهدی علیه السلام پدید آمد، تحقق هر یک از آنها نویدی از نزدیک شدن آن قیام جهانی است؛ به گونه ای که با تحقق مجموعه رخدادهای پیش گویی شده و به دنبال آخرین نشانه، حضرت مهدی علیه السلام قیام خواهد کرد.

روشن است که درجه اعتبار و درستی همه این نشانه ها یکسان نیست؛ ولی این دلیل رد همه آنها نخواهد شد؛ همان گونه که پذیرش همه آنها به دور از تعقل است.

اگر چه تقسیمات متعددی از نشانه های ظهور شده، ولی آن چه از همه مهم تر می نماید، تقسیم این نشانه ها به حتمی و غیره حتمی است. نشانه های حتمی آنهایی هستند که پدیدار شدن آنها بدون هیچ قید و شرطی، قطعی و الزامی خواهد بود؛ بر خلاف نشانه های غیر حتمی. از روایات فراوانی که در میان آنها روایت صحیح نیز وجود دارد، حتمی بودن نشانه های پنج گانه ذیل استفاده می شود:

1 . خروج سفیانی؛ 2 . خروج یمانی؛ 3 . خسف به بیداء؛ 4 . قتل نفس زکیه؛ 5 . ندای آسمانی.

علایم و شرایط ظهور

نشانه های نوروز موعود

در انتظار خورشید (نشانه های ظهور)

خصوصیات ظهور حضرت مهدی علیه السلام

یاوران و دشمنان حضرت مهدی (عج) در بیت المقدس

مرگ شیطان

عصر طلایی ظهور

آن گاه که زمان ظهور فرا رسد و رهایی بخش جهان از پشت پرده غیبت بیرون آید و رخ نمایاند، خداوند متعال امر او را در یک شب اصلاح می کند و همه زیباییهای پس از ظهور، یک به یک آشکار می شود.

صبح ظهور وقتی بندگان خدا از خواب بیدار می شوند دستی بر سر آنها کشیده می شود. به خود می نگرند، به دانسته ها و قدرت فهم و دریافت عقلی خویش، ناگهان می بینند که نور ایمان در قلب آنان می تابد به درخشندگی خورشید.

پیش از این، بندگان خدا پراکنده بودند و هر یک در اندیشه ای متفاوت. پس از ظهور، دستی بر سرهای آنان کشیده می شود و عقلهای آنها را به یک سو جهت می دهد. افکار آشفته و متفرق جمع می شوند و گویی همه عقلها به یک عقل؛ آن هم «عقل کامل» تبدیل می شوند؛ چونان قطره هایی که از سرتاسر کره زمین جمع می شوند و به رودها می ریزند و راههای دراز را معجزه آسا می پیمایند تا به دریا ریزند. آنان دیگر قطره نیستند. نام شناسنامه ای آنها از قطره به دریا تغییر می کند و همه یک هویت می یابند؛ دریا، دریای بیکران.

عصر طلایی

سیره ی حکومتی

زنده کننده اسلام

خاتم انبیاء از خاتم اوصیاء سخن می گوید

ویژگیهای حکومت و کارگزاران حضرت مهدی(عج) در قرآن و حدیث

روش حکومت امام زمان علیه السلام

عدالت گستری در حکومت مهدوی

آرمانْ شهر مهدی

نیمه شعبان، لیلة القدر منتظران

شب نیمه شعبان، یادآور تولّد اولین و آخرین امید پیامبران و فرشتادگان الهی و منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر(عج) و دارای فضلیتی بس عظیم است و در روایات معصومین علیهم السلام بر احیای آن تاکید شده تا آن جا که نبی مکرم اسلام(ص) در فضیلت این شب نورانی فرموده است: «مَنْ أَحْیَا لَیْلَهَ النِّصْفِ‏ مِنْ شَعْبَانَ‏ لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ؛ هرکس شب نیمه شعبان را به شب زنده داری سپری کند، در روزی که دلها مرده است، دل او زنده است.»

بزرگان دین و علما به عنوان وارثان و ادامه دهندگان رسالت انبیاء الهی و مروجان حقیقی آموزه های غنی اهل بیت(ع) نیز علاوه بر آن که خود اهتمام ویژه ای به احیای شب نیمه شعبان داشته و دارند، عموم مومنین و منتظران و عاشقان امام عصر حضرت بقیه الله الاعظم(عج) را به احیای این شب عزیز و دعا برای سلامتی و تعجیل در ظهور ولی عصر(عج) دعوت کرده اند.

حضرت ولی عصر عجل الله فرجه و آخرین حجّت الهی که «خیر اهل الارض» زمان ماست، در سحرگاه نیمه شعبان سال ۲۵۵ ه. ق چشم به جهان گشودند و این شب مبارک که میلاد موفور السرور آن حضرت است، احتمال دارد شب قدر نیز باشد، همان گونه که به برخی اعمال لیالی قدر در این شب نیز سفارش گردیده است.

نیمه شعبان، لیلة القدر منتظران ظهور

فضیلت نیمه شعبان در آیات و روایات

اعمال نیمه شعبان

درس های مهم نیمه شعبان

در نیمه شعبان چه باید کرد؟

کارکردهای تربیتی بزرگ داشت پانزده شعبان

جشن ها و آئین های نیمه شعبان

میراث های معنوی سرمایه های فرهنگی ما هستند. اگر آثار باستانی و تاریخی مثل تخت جمشید و طاق بستان و... میراث تاریخی ماست و نشان از قدمت و عظمت تاریخی ما دارد، میراث معنوی عصاره ی فرهنگ و باورهای یک ملت است. میراث معنوی، باورها و افکار یک ملت را به جهانیان نشان می دهد. با مطالعه ی میراث معنوی می توان فهمید مردم یک کشور باورهایشان را به چه شکلی نشان می دهند و آداب و رسوم آن ها چه معنایی دارد.

یکی از آثار معنوی که در کشورمان ثبت شده، جشن نیمه ی شعبان است، جشنی که ریشه ی مذهبی و معنوی دارد و مثل نوروز فراگیر است و در نقاط مختلف کشورمان به شکل های مختلف دیده می شود.

نیمه ی شعبان، برای مردم کشور ما روز امید است. مردم در این روز علاوه بر جشن های مختلف، مراسم خاصی دارند که گاه از چند روز مانده به نیمه ی شعبان شروع می شود.

روزه گرفتن، آذین بندی، پخش نذورات، مولودی خوانی، اجرای موسیقی های محلی و زیارت اهل قبور، جزو برنامه هایی است که در نیمه ی شعبان انجام می شود و هر کدام از آن ها می تواند جداگانه، به عنوان مراسم و میراث معنوی ثبت شود، ولی اکنون فقط کلّیت نیمه ی شعبان ثبت شده تا درباره ی بخش های مختلف آن مطالعه و مراسم روز امید ایرانیان برای آیندگان ثبت شود.

نیمه ی شعبان در فهرست میراث معنوی

چراغ برات روشن می شود

گفت وگو با حاج احمد تهرانی

نیمه ی شعبان در سراسر جهان

احکام منتظران: نیمه شعبان، اعمال و احکام

یادداشتی درباره جشن های نیمه شعبان

نبایدهای چراغانی نیمه شعبان

میعادگاه منتظران

مسجد مقدس جمکران یکی از مهم­ترین پایگاه­های شیعیان و عاشقان دل سوخته حضرت بقیة الله ارواحنا فداه است که در شش کیلومتری شهر مذهبی قم واقع شده امروزه با گسترش شهر قم وتوجه به این مکان مقدس، این مسجد به شهر قم وصل است و مطابق آمار، همه ساله، بیش از میلیون ها عاشق دل باخته، از سراسر میهن اسلامی و جهان، در این پایگاه معنوی گرد می آیند و نماز تحیت مسجد و نماز حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه را در این مکان مقدس به جای می آوردند و با استمداد از خداوند متعالی وتوسل به حضرت درصدد برآورده شدن حاجات و رفع مشکلات خویش برمی­آیند و برای ظهور حضرت نیز دعا می کنند.

اقامتگاه دلدار (آشنایی با مسجد سهله)

مسجد کوفه مرکز خلافت علوی و حکومت مهدوی

سرداب سامرا

تاریخچه بنای مسجد جمکران

مسجد جمکران از منظر بزرگان دین

آسیب شناسی مهدویت

هر امر مهمی به نسبت اهمیتش، در معرض خطرها و آسیب هایی است. مقوله مهم مهدویت هم با اثرات بسیار حیاتبخش و بهجت زای خود که کمترین آن ها، امید به آینده و سر فرو نیاوردن در مقابل حوادث، ستم ها و سختی هاست، از این قاعده مستنثی نیست.

این آسیب ها به قرار ذیل اند: برداشت هایی انحرافی از مقوله انتظار فرج، افراط و تفریط در ارائه چهره مهر و قهر از امام عصر(عج)، طرح مباحث غیرضروری، شتابزدگی و تعجیل، توقیت و تعیین وقت ظهور، تطبیق نادرست نشانه های ظهور، افراط و تفریط در تبیین مفهوم غیبت، ملاقات گرایی، آرزوگرایان بی عمل، عاشق نمایان دنیاخواه، مدعیان دروغین مهدویت و نیابت خاصه و عامه، عدم پیروی از ولایت فقیه و نواب عام، فعالیت های غرب و مستشرقان.

اندیشه مهدویت و آسیب ها

مدعیان دروغین مهدویت

هشدارهای استاد

کنکاشی در شناسایی یمانی و مدعیان دروغین آن

هالیوود و مهدویت؛ گفت وگو با حسن بلخاری

مهدویت غرب و بازی های رایانه ای

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در شعر

بی تو ای راحت جان! خسته دل و جان من است

روز روشن ز غمت چون شب هجران من است

ز آتش هجر تو پروانه صفت می سوزم

شاهد سوز نهان دیده گریان من است

همچو یعقوب همه دیده به ره دوخته ایم

چون که روی مه تو یوسف کنعان من است

صبح امید وصالت ز چه طالع نشود

این هم از تیرگی گردش دوران من است

در ره وصل تو آرام ندارد دل من

مرغ شب تا به سحر ناظر افغان من است

تجلی جمال حضرت مهدی(عج) در آیینه شعر فارسی

گلبانگ

کسی می آید

آفتاب شرقی

فیض عمر

ترانه انتظار

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در متن ادبی

دلم، بهارانه می بارد، جانم، شقایق وار می شکفد و هستی ام با تو بودن را زمزمه می کند؛ باغ اندیشه ام لبریز از صدای حضورت و پرچین های شوق، ملتهب دیدارت و انتظار، دریچه قلبش را به سویت گشوده است. دعا، چادر سبزش را بر دروازه شهر آرزوها بر پا کرده و نیاز و نیایش، دست به سوی آسمان بلند کرده اند و تا سحر، ستاره می شمارند و آمدنت را چشم به راهند.

ای بهاری ترین آینه هستی، ای آرزوی زمان، قلب ها آذین بسته اند حضورت را و چشم ها دامن دامن گل بر جاده انتظار، می افشانند. کاش زودتر بیایی و خلوت سرد سکوت را بشکنی، تا دلم به زلال آرامش برسد!

هر سپده دم، گل های «الغوث» می کارم و غنچه های «ادرکنی» می بویم و در سایه سار «الساعه» آرام می گیرم و در چشمه سار «العجل» وضو می سازم؛ سجاده امید، بر چمنزار آرزو پهن می کنم و دو رکعت نماز «رجا» می گزارم؛ شکوفه های نیاز به دست نسیم استجابت می سپارم و بر آورده شدن را به انتظار می نشینم، که انتظار، تعلق خاطری است به جاودانگی.

می دانم که خواهی آمد و مرا از عشق لبریز خواهی کرد و پر از نور ظهور خواهم شد.

تو را من چشم در راهم

سلام ای طلوع تماشا

حدیث عشق و انتظار

به آستان حضرت ولی عصر

احساس انتظار

ایه های انتظار

نگارخانه

اسلاید میلاد امام زمان علیه السلام

اسلاید غیبت امام رمان علیه السلام

برداشت های مختلف از انتظار فرج

شوق دیدار

دعای فرج

لینک های مرتبط

دانشنامه: امام زمان، مهدی موعود (عج)

کتابخانه: امام مهدی(ع) ذخیره امامت

ویژه نامه: آغاز امامت و ولایت امام زمان(عج)

منبع : حوزه نت

سه شنبه, 29 دی 1394 07:53

هشتم ربیع الثانی سال 232 ه . ق، خورشید مدینه طلوع دیگرگونه ای داشت. خانه امام هادی علیه السلام غرق شادی و نور بود و فرشتگان برای طواف دور گهواره امام حسن عسکری علیه السلام صف کشیده بودند. آن امام والامقام، پس از پدربزرگوارش، در 22 سالگی به امامت رسید و پس از شش سال امامت، در 28 سالگی شربت شهادت نوشید. مادر امام حسن عسکری علیه السلام حُدَیث، حُدَیثه، سوسن و به قولی سلیل نام داشت. او از زنان پرهیزکار روزگار و دارای عالی ترین فضیلت ها بود. در روایت آمده است که وقتی مادر امام حسن عسکری علیه السلام نزد امام هادی علیه السلام آمد، ایشان فرمود: «سلیل، از آفت ها، پلیدی ها و ناپاکی ها محفوظ است.» سپس رو به او کرد و ادامه داد: «به همین زودی، خداوند حجت خود را به تو عطا می کند».

سلاله  سلیل

میلاد امام حسن عسکری علیه السلام

پیامهایی به مناسبت ولادت امام حسن عسگری علیه السلام

تاریخ زندگی امام حسن عسکری علیه السلام

پس از حضرت موسی بن جعفر(ع) سالهای بسیار در سیاهچالهای هارون به سربرد، چنان می نماید که امام دیگری جز امام حسن عسکری(ع) به این سرنوشت دچارنشد. امام عسکری(ع) از سال 254 تا 260 سخت ترین روزهای زندگی اش را زیر نظر سه خلیفه غاصب (معتز و مهتدی و معتمد) گذراند. آنان هرگز به زندان بسنده نکردند؛ بلکه بارها اندیشه پلید از میان بردن حضرت در سر پروراندند و در پرتو قدرت الهی که با خلع از خلافت، قتل و یا دیگرمشکلات روبرو شدند.

امام عسکری و زمامداران معاصر

امام حسن عسکری علیه السلام

مسائل فکری و سیاسی عصر امام حسن عسگری

نقش سیاسی و اجتماعی حضرات حدیث و نرجس خاتون

مهدی موعود، فرزند امام حسن عسکری علیه السلام

با توجه به شرایط و موقعیتی که حضرت امام حسن عسکری، علیه السلام، در آن قرار داشت، روشن است که موضوع تعیین و انتخاب جانشین آن حضرت، یعنی آخرین امام از نسل پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، که بر اساس روایات تردید ناپذیر بنیاد ظلم و بیداد را برخواهد کند، تا چه درجه از اهمیت و حساسیت برخوردار است. اگر دشمنان اهل بیت، علیهم السلام، کوچکترین رد پایی از فرزند امام حسن عسکری، علیه السلام، و جانشین ایشان به دست می آوردند، قطعا در پی نابودی آن حضرت برمی آمدند و اجازه نمی دادند که سلسله امامت استمرار پیدا کند. بنابراین چاره ای جز مخفی نگهداشتن موضوع تولد آخرین حجت حق نبود، و این پنهان کاری تا حدی بود که تا لحظه تولد ایشان نزدیکترین خویشاوندان حضرت عسکری، علیه السلام، نیز هیچ اطلاعی از این موضوع نداشتند.

برگ هایی ازتاریخ روم مادر امام زمان علیه السلام

مهدی موعود در روایات اسلامی، فرزند امام حسن عسکری علیهما السلام

چشمه سار جاری امامت

سخنی درباره امام حسن عسکری علیه السلام

سیره هدایتی امام حسن عسکری علیه السلام

حضرت عسکری علیه السلام با وجود همه آن فشارها و کنترلها و مراقبتهای بی وقفه حکومت عباسی، یک سری فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و علمی در جهت حفظ اسلام و تشیع و مبارزه با افکار ضد اسلامی و ضد شیعی انجام داد که اهم کوششها و تلاشهای علمی ـ فرهنگی آن حضرت عبارت است از:

تربیت شاگردان: گرچه حضرت عسکری علیه السلام بر اثر نامساعد بودن زمان و محدودیت بسیار شدید که حکومت عباسی اعمال می کرد، موفق به گسترش دانش دامنه دار خود در سطح کل جامعه نشد، ولی در تربیت شاگردانی که هر کدام به سهم خود در نشر و گسترش معارف ناب تشیع و رفع شبهات دشمنان شیعه نقش مهم و به سزایی داشتند، موفق گشت.

تشویق نویسندگان: حضرت عسکری علیه السلام در کنار تربیت شاگردان از تشویق نویسندگان غافل نبود؛ از جمله داود بن قاسم جعفری می گوید: کتاب «یوم و لیلة» از یونس آل یقطین را به حضرت عسکری علیه السلام عرضه داشتم. امام فرمود: «تَصْنیفُ مَنْ هذا؛ نوشته چه کسی است؟» گفتم: نوشته یونس است. آن گاه فرمود: «اَعْطاهُ اللّهُ بِکُلِّ حَرْفٍ نُورا یَوْمَ الْقِیامَةِ؛ خداوند در مقابل هر حرف، نوری به او در روز قیامت عطا فرماید.»

تألیف: حضرت عسکری علیه السلام علاوه بر تربیت شاگردان و تشویق نویسندگان، خود نیز دست به قلم برده و کتب و نامه های فراوانی را برای توسعه علم و دانش و هدایت و راهنمایی جامعه از خود به یادگار گذاشته است

پاسخ به شبهات: وجود پرسش و طرح شبهه می تواند باعث بالندگی و رشد جامعه شود، به شرطی که به آن پاسخ صحیح و هدایتگر داده شود. گاه ممکن است در جامعه شبهات ویرانگری به وجود آید که اگر درست جواب داده نشود، کل جامعه اسلامی را می تواند با خطر مواجه کند. یکی از مهم ترین فعالیتهای علمی حضرت عسکری علیه السلام شبهه زدایی بود

برخورد با انحرافات و تحریفات: از دیگر فعالیتهای علمی و فرهنگی امام عسکری علیه السلام برخورد با بدعتها، تحریفات و انحرافاتی بود که در جامعه پیش می آمد؛ مخصوصا اگر این انحرافات از ناحیه اهل قلم و دانشمندان و علما سر می زد، حضرت نسبت به آن خیلی حساس بود، و این خود درس بزرگی است برای علما که در مقابل انحرافات و تحریفات و بدعتهایی که در جامعه ایجاد می شود، سکوت اختیار نکنند.

جلوه های هدایت در سیره و سخن امام حسن عسکری علیه السلام

جلوه های هدایت در سیره وسخن امام حسن عسگری  علیه السلام

گوشه هایی از تلاش علمی امام حسن عسگری علیه السلام

امام حسن عسکری علیه السلام و منحرفان فکری

امام عسکری علیه السلام و تصوّف

سرور سامرا

سیمای امام حسن عسکری علیه السلام

احمد بن عبیداللّه بن خاقان ـ که پدرش از مهره های مهمّ دستگاه خلافتِ ستم پیشه بنی عبّاس و از وزیران آن به شمار می رفت و خود نیز از مخالفان و معاندانِ سرسخت امامان علیهم السلام بود و که در برهه ای، از طرف حکومت، مسئولیت گرفتن مالیات را در قم، به عهده داشت ـ می گوید: من در سامرّا ندیدم و نشناختم مردی را در میان علویّان، همانند حسن بن علی. وی از جهت وقار، عفاف، بزرگواری و بخشندگی، در میان علویّان، فرماندهان ارشد نظامی، وزراء و همه مردم، «نمونه و الگو» بود. و با هر کس سخن می گفتی، او را می ستود و به نیکی یاد می کرد. روزی ابو محمّد بر پدرم عبید اللّه بن خاقان وارد شد، من او را نگریستم؛ آثار بزرگی و عزّت و جلالت از سیمای او پیدا بود. پدرم، مقدم او را گرامی داشت و او را بسیار تکریم کرد. من از این روش پدرم، ناراحت و عصبانی شدم، از او سبب این بزرگداشت را پرسیدم، و خواستم که آن شخصیّت را به من معرّفی کند، پدرم گفت: «او پیشوای شیعیان و بزرگ خاندان بنی هاشم است. او کسی است که شایستگی پیشوایی امّت را دارد، چون خصلت های برجسته ای دارد؛ همچون: فضیلت، پاکی، وقار و متانت، صیانت نفس، زهد و بی رغبتی به دنیا، عبادت، اخلاق نیکو، صلاح و تقوا.»

امام عسکری علیه السلام نماد فضیلت ها

طرحی از سیمای عسکری علیه السلام

معجزات و کرامات امام عسکری علیه السلام

تکرار مباهله

یازدهمین شمشاد ولایت

سیری در سیره فردی و اجتماعی امام حسن عسکری علیه السلام

نهضت خدمت رسانی به مردم در سیره امام حسن عسکری علیه السلام

رشحاتی از کلام نورانی امام حسن عسکری علیه السلام

امام همام حضرت امام حسن عسگری، علیه السلام،درباره فرزند دلبند خویش، نور آل محمد، امام عصر، علیه السلام،فرمودند:«...والله لیغیبن غیبة لاینجوفیها الا من ثبته الله عز و جل علی القول بامامته و وفقه للدعاء بتعجیل فرجه»به خدا سوگند مهدی آن گونه نهان خواهد گشت که هیچ کس در زمان غیبت او از گمراهی و هلاکت نجات نخواهد یافت; مگر آنان که خدای عزوجل بر اعتقاد به امامت آن حضرت پایدارشان دارد و در دعا برای تعجیل فرج مقدسش، موفقشان فرماید. در این حدیث شریف، دعا برای تعجیل در فرج عدالت گستر جهان، «توفیق خاص» از جانب خداوندبزرگ، و عامل هدایت و نجات ازضلالت و گمراهی در زمان غیبت به شمار رفته است و اگر به مفهوم انحصار در آن توجه شود، اهمیت این عمل بیش از پیش آشکار خواهدگشت. به بیان روشنتر، در این روایت فقط نجات و رستگاری کسی درزمان غیبت تضمین شده است که بالطف الهی، به دو امر توفیق یابد: یکی اعتقاد به امامت و ولایت امام عصر، ارواحنافداه. و دیگر توفیق برای دعای تعجیل در فرج آن حضرت.

نقش امام حسن عسکری علیه السلام  در تفسیر قرآن

فاطمه(س) در نگاه امام عسکری علیه السلام

یک سبو عطش

سخنان گوهربار حضرت امام حسن عسگری علیه السلام

برخی انتظارات امام حسن عسکری علیه السلام از شیعیان

امام حسن عسکری علیه السلام در شعر و ادب

آفتاب سامرا

بهاری در خزان

در ستایش نور

در ستایش حضرت امام حسن عسگری علیه السلام

ولادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام

امام خوبی ها

زیباترین تصویر خلقت

آئینه جمال موعود

امام آینه و عشق

اصحاب و یاران امام حسن عسکری علیه السلام

مکتب تربیتی امام عسکری علیه السلام در دوران خفقان عباسیان شکل گرفت و به یمن وجود امام، برکات ارزنده ای را برای جامعة اسلامی تا به امروز به جای گذارد و دانشمندان و کتابهای پرباری را امروز از آن گرامی به یادگار داریم. از جمله دانشمندان و فقهایی که از مکتب علمی و تربیتی ایشان بهره گرفتند و حتی آن حضرت، برخی از آنها را وکیل خویش معرفی فرمود، عبارت اند از: احمد بن اسحاق اشعری قمی، حسن بن شکیب مروزی، احمد بن ادریس قمی معلم، حفص بن عمرو العمری، حسن بن موسی خشاب، سعد بن عبدالله قمی، سید عبدالعظیم حسنی، علی بن جعفر خزایی، عبدالله بن جعفر حمیری، عثمان بن سعید عمری، محمد بن حسن صفّار، علی بن بلال و فضل بن شاذان نیشابوری. شیخ طوسی، نام یکصد و سه نفر از این دانشمندان را در باب اصحاب امام آورده است. با توجه به محدودیت شدید آن حضرت و مراقبت ویژة نظامیان حکومت، اهمیت این آمار روشن می شود و این، غیر از کسانی است که در شهرهای مختلف اسلامی با پیک و نامه و یا به صورت شفاهی از آن بزرگوار استفاده برده اند.

فضل ابن شاذان از خواص یاران امام عسکری علیه السلام

ابن بابویه قمی ، علی بن حسین بن موسی

احمد بن اسحاق، نماینده ویژه امام عسکری علیه السلام

نقش امام حسن عسکری علیه السلام و اصحاب ایشان در حدیث امامیه

کتابشناسی امام حسن عسکری علیه السلام

کتاب شناسی امام عسکری علیه السلام

موسوعة الامام العسکری علیه السلام

فرهنگ جامع سخنان امام حسن عسکری علیه السلام

تفسیرامام حسن علیه السلاماز نگاه بزرگان

ترجمه تفسیر منسوب به امام عسکری علیه السلام

نگاهی به قرآن منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام

لینک های مرتبط

دانشنامه امام حسن عسکری علیه السلام

فرهنگ كوثر - زمستان 1382، شماره

منبع : حوزه نت