* امام رضا عليه السلام :لَيسَ مِن دَواءٍ اِلاّ و َهُوَ يُهيجُ داءً؛دارويى نيست مگر اين كه بيمارى ديگرى را تحريك مى كند.كافي (ط - الإسلامية) ج‏8، ص 273 ، ح409 * امام رضا عليه السلام :اِثنانِ عَليلانِ أَبَدا : صَحيحٌ مُحتَمٍ و َعَليلٌ مُخَلِّط؛دوگروه هميشه مريضند، سالمى كه پرهيز میكند و مريضى كه پرهيز نمیكند. فقه الرضا ص 340 * * امام رضا عليه السلام :لَيسَ مِن دَواءٍ اِلاّ و َهُوَ يُهيجُ داءً؛دارويى نيست مگر اين كه بيمارى ديگرى را تحريك مى كند.كافي (ط - الإسلامية) ج‏8، ص 273 ، ح409 *

ویژه نامه روز مباهله ویژه

  • چهارشنبه, مهر 15 1394
  • نوشته شده توسط 
  • اندازه نوع خط کاهش اندازه نوع خط افزایش اندازه نوع خط

 

معنای لغوی و اصطلاحی مباهله

مباهله در اصل از «بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است. اما مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است. کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند.

شرح مختصر واقعه مباهله

مباهله پیامبر با مسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم طی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد. وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.

موقعیت جغرافیایی

بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی از بت پرستی دست کشیده و به آیین مسیح علیه السلام گرویده بودند.

دعوت به اسلام

پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم برای گزاردن رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. هم چنین نامه ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت فرمود.

نامه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم به اسقف نجران

مشروح نامه پیامبر به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب. [این نامه ایست] از محمد، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش می کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می خوانم. شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید [تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند] و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود».

عکس العمل نجرانی ها

نمایندگان پیامبر که حامل نامه دعوت به اسلام از جانب پیامبر بودند، وارد نجران شدند و نامه را به اسقف نجران دادند. او نیز شورایی تشکیل داد و با آنان به مشورت پرداخت. یکی از آنان که به عقل و درایت مشهور بود گفت: «ما بارها از پیشوایان خود شنیده ایم که روزی منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که محمد ـ که از اولاد اسماعیل است ـ همان پیامبر موعود باشد». بنابراین شورا نظر داد که گروهی به عنوان هیئت نمایندگان نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با محمد صلی الله علیه و آله وسلم تماس گرفته، دلایل نبوت او را بررسی کنند.

گفتگوی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با هیئت نجرانی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مذاکره ای که با هیئت نجرانی در مدینه به انجام رسانید آنان را به پرستش خدای واحد دعوت کرد. امّا آنان بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی علیه السلام بدون واسطه پدر می دانستند. در این هنگام فرشته وحی نازل شد و این سخن خدا را بر قلب پیامبر جاری ساخت: «به درستی که مَثَل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید». در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی علیه السلام و حضرت آدم علیه السلام ، یادآوری می کند که آدم را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیح فرزند خداست، پس حضرت آدم برای این منصب شایسته تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر. اما با وجود گفتن این دلیل، آنان قانع نشدند و خداوند به پیامبر خود، دستور مباهله داد تا حقیقت آشکار و دروغ گو رسوا شود.

مباهله، آخرین حربه

خداوند پیش از نازل کردن آیه مباهله، در آیاتی چند به چگونگی تولد عیسی علیه السلام می پردازد و مسیحیان را با منطق عقل و استدلال روبرو می کند و از آنان می خواهد که عاقلانه به موضوع بنگرند. بنابراین پیامبر، در ابتدا سعی کرد با دلایل روشن و قاطع آنان را آگاه کند، اما چون استدلال موجب تنبّه آنان نشد و با لجاجت و ستیز آنان مواجه گشت، به امر الهی به مباهله پرداخت. خداوند در آیه 61 سوره آل عمران می فرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم».

دیدگاه بزرگان نجران درباره مباهله

در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند. نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظه ای روان شناسانه سرچشمه می گرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جاروجنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است.

در میعادگاه چه گذشت؟

طبق توافق قبلی، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و نمایندگان نجران برای مباهله به محل قرار رفتند. ناگاه نمایندگان نجران دیدند که پیامبر فرزندش حسین علیه السلام را در آغوش دارد، دست حسن علیه السلام را در دست گرفته و علی و زهرا علیهماالسلام همراه اویند و به آنها سفارش می کند هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید. مسیحیان، هنگامی که این صحنه را مشاهد کردند، سخت به وحشت افتادند و از این که پیامبر، عزیزترین و نزدیک ترین کسانِ خود را به میدان مباهله آورده بود، دریافتند که او نسبت به ادعای خود ایمان راسخ دارد؛ زیرا در غیر این صورت، عزیزان خود را در معرض خطر آسمانی و الهی قرار نمی داد. بنابراین از اقدام به مباهله خودداری کردند و حاضر به مصالحه شدند.

سخنان ابوحارثه درباره مصالحه

هنگامی که هیئت نجرانی پیامبر را در اجرای مباهله مصمّم دیدند، سخت به وحشت افتادند. ابوحارثه که بزرگ ترین و داناترین آنان و اسقف اعظم نجران بود گفت: «اگر محمد بر حق نمی بود چنین بر مباهله جرئت نمی کرد. اگر با ما مباهله کند، پیش از آن که سال بر ما بگذرد یک نصرانی بر روی زمین باقی نخواهد ماند». و به روایت دیگر گفت: «من چهره هایی را می بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوه ها را از جای خود بکند، هر آینه خواهد کَند. پس مباهله نکنید که در آن صورت هلاک می شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند».

سرانجام مباهله

ابوحارثه، بزرگ گروه، به خدمت حضرت آمد و گفت: «ای ابوالقاسم، از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت بر ادای آن داشته باشیم». پس حضرت با ایشان مصالحه نمود که هرسال دوهزار حُلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد و بر آنان که اگر جنگی روی دهد، سی زره و سی نیزه و سی اسب به عاریه بدهند.

مباهله، اثبات صدق دعوت پیامبر

مباهله پیامبر با نصرانیان نجران، از دو جنبه نشان درستی و صداقت اوست. اوّلاً، محض پیشنهاد مباهله از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم خود گواه این مدعاست؛ زیرا تا کسی به صداقت و حقانیّت خود ایمان راسخ نداشته باشد پا در این ره نمی نهد. نتیجه مباهله، بسیار سخت و هولناک است و چه بسا به از بین رفتن و نابودی دروغ گو بینجامد. از طرف دیگر، پیامبر کسانی را با خود به میدان مباهله آورد که عزیزترین افراد و جگرگوشه های او بودند. این خود، نشان عمق ایمان و اعتقاد پیامبر به درستی دعوتش می باشد که با جرأت تمام، نه تنها خود، بلکه خانواده اش را در معرض خطر قرار می دهد.

مباهله، سند عظمت اهل بیت

مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر نازل شده است و پیامبر تنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی علیهم السلام بودند. بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین علیهماالسلام هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه علیهاالسلام و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی علیه السلام بوده است. این آیه هم چنین به این نکته لطیف اشاره دارد که علی علیه السلام در منزلت جان و نفس پیامبر است.

دو روایت در شأن اهل بیت

در کتاب عیون اخبار الرّضا درباره مجلس بحثی که مأمون در دربار خود تشکیل داده بود، چنین آمده است: امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: «خداوند پاکان بندگان خود را در آیه مباهله مشخص ساخته است و به دنبال نزول این آیه، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را با خود به مباهله برد. این مزیّتی است که هیچ کس در آن بر اهل بیت پیشی نگرفته و فضیلتی است که هیچ انسانی به آن نرسیده و شرفی است که قبل از آن، هیچ کس از آن برخوردار نبوده است».

در کتاب غایة المرام به نقل از صحیح مسلم آمده است: روزی معاویه به سعد بن ابی وقاص گفت: چرا ابوتراب را دشنام نمی گویی؟ گفت: از آن وقت که به یاد سه چیز افتادم که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم درباره علی فرمود، از این کار صرف نظر کردم. یکی آن بود که وقتی آیه مباهله نازل شد پیغمبر تنها از فاطمه و حسن و حسین و علی دعوت کرد و سپس فرمود: «اللهم هؤلاء اهلی؛ خدایا، اینها خاصّان منند»...

نزول آیه تطهیر در روز مباهله

روزی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم قصد مباهله کرد، قبل از آن عبا بر دوش مبارک انداخت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را در زیر عبای مبارک جمع کرد و گفت: «پروردگارا، هر پیغمبری را اهل بیتی بوده است که مخصوص ترینِ خلق به او بوده اند. خداوندا، اینها اهل بیت منند. پس شک و گناه را از ایشان برطرف کن و ایشان را پاکِ پاک کن.» در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شأن ایشان فرود آورد: «همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بیت پلیدی را برطرف فرماید و شما را پاکِ پاک کند.

اعمال روز مباهله

روز بیست و چهارم ذی الحجّه، روز مباهله پیامبر با مسیحیان نجران است که در نزد مسلمانان، اهمیت خاصّی دارد؛ چرا که گواه حقانیت و درستی دعوت پیامبر و عظمت شأن اهل بیت مکرّم اوست. در کتاب شریف مفاتیح الجنان، اعمال مخصوصی بدین شرح برای این روز ذکر شده است:

اول: غسل، که نشان پالایش ظاهر از هر آلودگی و آمادگی برای آرایش جان و صفای باطن است؛

دوم: روزه، که سبب شادابی درون است؛

سوم: دو رکعت نماز؛

چهارم: دعای مخصوص این روز که به دعای مباهله معروف است و شبیه دعای سحر ماه رمضان می باشد.

هم چنین در این روز خواندن زیارت امیرالمؤمنین به ویژه زیارت جامعه روایت شده است. احسان به فقرا و محرومان به تأسّی از مولی الموحدین علی علیه السلام که در رکوع نمازش به نیازمند احسان فرمود، سفارش شده است.

بخش هایی از دعای روز مباهله

خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست و به من شادی و خرّمی، استقامت و گشایش، عافیت و سلامت و کرامت، روزی پاک و فراوان، و هر نعمت و وسعت که نازل شده یا از آسمان به زمین نازل می شود، قسمت کن.

خداوندا، اگر گناهان چهره مرا نزد تو فرسوده اند و میان من و تو حایل شده اند و حالم را نزد تو دگرگون کرده اند، از تو درخواست می کنم به نور آبرویت که خاموش نشود و به آبروی حبیبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم و به آبروی وصیّت علّی مرتضی علیه السلام و به حق اولیائت که آنها را برگزیدی که بر محمد و آل محمد درود بفرستی و هر گناه که کرده ام بیامرزی و مرا در باقی مانده عمرم حفاظت کنی.

خداوندا، من مطیع توام، پس از من خشنود باش. عملم را ختم به خیر کن و ثواب آن را برایم در بهشت مقرّر دار و آنچه خود سزاوار آنی برای من انجام ده، ای سزاوار تقوا و آمرزش. رحمت فرست بر محمد و آل محمد و به رحمت خود به من رحم کن، ای مهربان ترینِ مهربانان.

 

 

اعمال و دعاى روز مباهله

روز بیست و چهارم بنابر اَشْهر روزى است که مُباهَلَه کرد رسول خدا صَلَّىاللَّهِ عَلِیهِ وَاله با نصاراى نجران و پیش از آنکه خواست مُباهله کند عبا بردُوش مبارک گرفت و حضرت امیرالمؤ منین و فاطمه و حَسَن و حسین عَلیهمُ السلام راداخل در زیر عبا نمود و گفت پروردگارا هر پیغمبرى را اهل بیتى بوده است که مخصوصترین خلق بوده اند به او خداوندا اینها اهل بیت منند پس از ایشان برطرف کن شک وگناه را و پاک کن ایشان را پاک کردنى پس جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر در شاءن ایشانآورد پس حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله آن چهار بزرگوار را بیرون برد ازبراى مباهله چون نگاه نصارى بر ایشان افتاد و حقّیّت آن حضرت و آثار نزول عذابمشاهده کردند جُراءَت مُباهله ننمودند واستدعاى مصالحه و قبول جزیه نمودند و در اینروز نیز حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام در حال رکوع انگشترى خود را به سائل داد وآیه اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ در شانش نازل شد و بالجمله این روز روز شریفى است ودر آن چند عمل وارد است :

اوّل : غسل

دوّم : روزه

سوّم:دو رکعت نماز و آن مثل روز عید غدیر است در وقت وکیفیّت و ثواب و آیة الکرسى که در نماز مباهله است تا هُمْ فیها خالِدُونَ است

چهارم :خواندن دعاى مباهله که شبیه به دعاى سحرهاى ماهرمضان است و شیخ و سیّد هر دو نقل کرده اند لکن مابین روایات آن دو بزرگوار اختلافکثیر است و من اختیار مى کنم روایت شیخ را در مصباح فرموده دعاء روز مباهله روایتشده با فضیلت آن از حضرت صادق علیه السلام مى گویى :

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ بَهاَّئِکَ بِاَبْهاهُ وَکُلُّ بَهاَّئِکَبَهِىُّ

خدایا از تو خواهم از درخشنده ترین مراتب درخشندگیت و همه مراتب آن درخشندهاست

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِبَهاَّئِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَمِنْ جَلالِکَ

خدایا از تو خواهم به تمام مراتب درخشندگیت خدایا از تو خواهم از باشوکت ترینمراتب

بِاَجَلِّهِ وَکُلُّ جَلالِکَ جَلیلٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِجَلالِکَکُلِّهِ

جلالت و تمام مراتب جلال تو شوکتمند است خدایا از تو خواهم به همه مراتبجلالت

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاَجْمَلِهِ وَکُلُّ جَمالِکَجَمیلٌ اَللّهُمَّ

خدایا از تو خواهم از زیباترین مراتب جمال تو و همه مراتب جمالت زیباستخدایا

اِنّى اَسْئَلُکَ بِجَمالِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَمااَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ

از تو خواهم به همه مراتب جمالت خدایا تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس دعایمرا به اجابت رسان

لى کَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ عَظَمَتِکَ بِاَعْظَمِهاوَکُلُّ

چنانچه وعده ام دادى خدایا از تو خواهم از بزرگترین مراتب عظمتت و همه

عَظَمَتِکَ عَظَیمَةٌ اَللّهُمَّ اِنّىاَسْئَلُکَ بِعَظَمَتِکَ کُلِّهااَللّهُمَّ اِنّى اَسَئَلُکَ

مراتب آن بزرگ است خدایا از تو خواهم به همه عظمتت خدایا از تو خواهم

مِنْ نُورِکَ بِاَنْوَرِهِ وَکُلُّ نُورِکَ نَیِّرٌ اَللّهُمَّ اِنّىاَسْئَلُکَ بِنُورِکَ کُلِّهِ

از تابنده ترین مراتب روشنیت و همه مراتب آن تابنده است خدایا از تو خواهم بهتمام مراتب روشنیت

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ رَحْمَتِکَ بِاَوْسَعِها وَکُلُّ رَحْمَتِکَواسِعَةٌ

خدایا از تو خواهم از وسیع ترین مراتب رحمتت و همه رحمت تو وسیع است

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَکَما اَمَرْتَنى

خدایا از تو خواهم به همه مراتب رحمتت خدایا تو را مى خوانم همچنانکه دستورمدادى

فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ کَمالِکَبِاَکْمَلِهِ

پس اجابت کن دعایم را چنانچه وعده فرمودى خدایا از تو خواهم از کاملترین مراتبکمالت

وَکُلُّ کَمالِکَ کامِلٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکَمالِکَ کُلِّهِاَللّهُمَّ اِنّى

و تمام مراتب آن کامل است خدایا از تو خواهم به تمام مراتب کمالت خدایا ازتو

اَسْئَلُکَ مِنْ کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها وَکُلُّ کَلِماتِکَ تاَّمَّةٌاَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ

خواهم از تمامترین کلمات و سخنانت و تمام کلماتت تام و تمام است خدایا از توخواهم

بِکَلِماتِکَ کُلِّهَا اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ اَسْماَّئِکَبِاَکْبَرِها وَکُلُّ

به کلماتت همگى خدایا از تو خواهم به بزرگترین نامهایت و همه

اَسْماَّئِکَ کَبیرَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاَسْماَّئِکَ کُلِّهااَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ

نامهایت بزرگ است خدایا از تو خواهم به نامهایت همگى خدایا من تو را مىخوانم

کَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَمِنْ

چنانچه به من دستور دادى پس به اجابت رسان دعایم را چنانچه وعده ام فرمودىخدایا از تو خواهم به

عِزَّتِکَ باَعَزِّها وَکُلُّ عِزَّتِکَ عَزیزَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَبِعِزَّتِکَ کُلِّها

عزیزترین مراتب عزتت و همه مراتب تو عزیز است خدایا از تو خواهم به همه مراتبعزتت

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ مَشِیَّتِکَ بِاَمْضاها وَکُلُّ مَشِیَّتِکَماضِیَةٌ

خدایا از تو خواهم به گذراترین اراده و خواستت و همه مراتب اراده توگذراست

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِمَشِیَّتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّىاَسْئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ الَّتىِ

خدایا از تو خواهم به تمام مراتب اراده و خواستت خدایا از تو خواهم بدان قدرتتکه بوسیله آن بر همه چیز

اسْتَطَلْتَ بِها عَلى کُلِّشَىْءٍ وَکُلُّ قُدْرَتِکَ مُسْتَطیلَةٌ اَللّهُمَّاِنّى

برترى گرفتى گرچه تمام مراتب قدرتت برترى گیرنده است خدایا از تو

اَسْئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنىفَاسْتَجِبْ لى

خواهم به تمام مراتب قدرتت خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى تو هماجابتم کن چنانچه

کَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ عِلْمِکَ بِاَنْفَذِهِوَکُلُّ عِلْمِکَ نافِذٌ

وعده فرمودى خدایا از تو خواهم از نافذترین مراتب دانشت با این که تمام مراتبدانشت نافذ است

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعِلْمِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَمِنْ قَوْلِکَ بِاَرْضاهُ

خدایا از تو خواهم به مراتب دانشت همگى خدایا از تو خواهم از پسندیده ترینگفتارت

وَکُلُّ قَوْلِکَ رَضِىُّ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِقَوْلِکَ کُلِّهِاَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ

و تمام گفتار تو پسندیده است خدایا از تو خواهم به همه گفتارت خدایا از توخواهم

مِنْ مَساَّئِلِکَ بِاَحَبِّهاَّ وَکُلُّها اِلَیْکَ حَبیبَةٌ اَللّهُمَّ اِنّىاَسْئَلُکَ بِمَساَّئِلِکَ

به محبوبترین چیزى که از تو درخواست شده و همه آنها پیش تو محبوب است خدایا ازتو خواهم به تمام آنچه از تو

کُلِّها اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لى کَماوَعَدْتَنى

درخواست شده خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابتم کن چنانچه وعدهام فرمودى

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ شَرَفِکَ بِاَشْرَفِهِ وَکُلُّ شَرَفِکَشَریفٌ اَللّهُمَّ

خدایا از تو خواهم به شریفترین مراتب شرفت و تمامى مراتب شرف تو شریف استخدایا

اِنّى اَسْئَلُکَ بِشَرَفِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْسُلْطانِکَ بِاَدْوَمِهِ

از تو خواهم به مراتب شرفت همگى خدایا از تو خواهم به حق بادوامترین مراتبسلطنتت

وَکُلُّ سُلطانِکَ داَّئِمٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِسُلْطانِکَ کُلِّهِاَللّهُمَّ اِنّى

و تمام مراتب آن دائمى است خدایا از تو خواهم به مراتب سلطنتت همگى خدایا ازتو

اَسْئَلُکَ مِنْ مُلْکِکَ بِاَفْخَرِهِ وَکُلُّ مُلْکِکَ فاخِرٌ اَللّهُمَّاِنّى اَسْئَلُکَ

خواهم به گرانمایه ترین مراتب فرمانرواییت و تمام مراتب فرمانرواییت گرانمایهاست خدایا از تو خواهم

بِمُلْکِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لىکَما

به تمام مراتب فرمانرواییت خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابتمکن چنانچه

وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ عَلاَّئِکَ بِاَعْلا هُ وَکُلُّعَلاَّئِکَ ع الٍ

وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم به والاترین مراتب بلندیت و تمام مراتب بلندىتو والا است

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعَلاَّئِکَ کُلِّهِ اَللّ- هُمَّ اِنّىاَسْئَلُکَ مِنْ ای اتِکَ

خدایا از تو خواهم به والاترین مراتب بلندیت همگى خدایا از تو خواهمبه

بِاَعْجَبِها وَکُلُّ ایاتِکَ عَجیبَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِایاتِکَکُلِّها اَللّهُمَّ

شگفت ترین آیات و نشانه هایت و همه آیات تو شگفت است خدایا از تو خواهم بهآیاتت همگى خدایا

اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ مَنِّکَ بِاَقْدَمِهِ وَکُلُّ مَنِّکَ قَدیمٌ اَللّهُمَّاِنّى اَسْئَلُکَ

از تو خواهم به قدیمترین نعمتت و همه نعمتهایت قدیم است خدایا از توخواهم

بِمَنِّکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لىکَما

به همه اقسام نعمتت خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابت کن دعایمرا چنانچه

وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِما اَنْتَ فیهِ مِنَ الشُّؤُنِوَالْجَبَرُوتِ

وعده فرمودى خدایا و من از تو خواهم به آنچه تو در آنى از مقامات و قدرت وعظمتت

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکُلِّ شَاءْنٍ وَکُلِّ جَبَرُوتٍ اَللّهُمَّاِنّى اَسْئَلُکَ بِما

خدایا از تو خواهم به حق هر مقام و هر قدرت و عظمتى که دارى خدایا و من از توخواهم بدانچه

تُجیبُنى بِهِ حینَ اَسْئَلُکَ یا اَللّهُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَسْئَلُکَبِبَهآءِ لا اِلهَ

اجابتم کنى بدان هنگامى که تورا خوانم اى خدا اى که معبودى جز تو نیست از توخواهم به درخشندگى (یا ارجمندى ) کلمه

اِلاّ اَنْتَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَسْئَلُکَ بِجَلالِ لا اِلهَ اِلاّاَنْتَ یا لا اِلهَ اِلاّ

((لااله الا انت )) اى که نیست معبودى جز تو از تو خواهم به جلال و شوکت کلمه ((لا اله الا انت )) اى که معبودى جز تو نیست

اَنْتَ اَسْئَلُکَ بِلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَمااَمَرْتَنى

از تو خواهم به کلمه ((لااله الاانت )) خدایا تو را خوانم چنانچه دستورم دادىپس اجابت کن دعایم را

فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ رِزْقِکَباَعَمِّهِ

چنانچه وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم از عمومى ترین اقسام روزیت

وَکُلُّ رِزْقِکَ عآمُّ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِرِزْقِکَ کُلِّهِاَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ

و تمام اقسام روزى تو عمومى است خدایا از تو خواهم به تمام اقسام روزى تو خدایااز تو خواهم

مِنْ عَطآئِکَ بِاَهْنَاِهِ وَکُلُّ عَطآئِکَ هَنیئٌ اَللّهُمَّ اِنّىاَسْئَلُکَ بِعَطآئِکَ

از گواراترین عطایاى تو و تمام عطاهایت گوارا است خدایا از تو خواهم به تمامعطایایت

کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ خَیْرِکَ باَعْجَلِهِ وَکُلُّخَیْرِکَ عاجِلٌ اَللّهُمَّ

خدایا از تو خواهم به فورى ترین خیر و نیکیت و تمام نیکیهاى تو فورى استخدایا

اِنّى اَسْئَلُکَ بِخَیْرِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْفَضْلِکَ بِاَفْضَلِهِ وَکُلُّ

از تو خواهم به تمام نیکیهایت خدایا از تو خواهم به فزونترین فضل تو وهمه

فَضْلِکَ فاضِلٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِفَضْلِکَ کُلِّهِ اَللّهُمَّاِنّى اَدْعُوکَ

فضل تو فزون است خدایا از تو خواهم به فضل تو همگى خدایا تو را خوانم

کَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ صَلِّ عَلىمُحَمَّدٍ

چنانچه دستورم دادى پس اجابتم کن چنانچه وعده ام فرمودى خدایا درود فرست برمحمد

وَ الِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْنى عَلَى الاِْیمانِ بِکَ وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِکَعَلَیْهِ

و آل محمد و برانگیز مرا با داشتن ایمان به خودت و تصدیق به رسولت - که درود براو

وَ الِهِ السَّلامُ وَالْوِلایَةِ لِعَلِىِّ بْنِ اَبیطالِبٍ وَالْبَرائَةِمِنْ عَدُوِّهِ

و آلش باد - و ولایت على بن ابیطالب و بیزارى از دشمنش

وَالاْیتِمامِ بِالاْئِمَّةِ مِنْ الِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ فَاِنّىقَدْ رَضیتُ

و اقتدا به امامان از آل محمد علیهم السلام زیرا که من خوشنودم

بِذلِکَ یا رَبِّ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ فِىالاْوَّلینَ

بدین اى پروردگار من خدایا درود فرست بر محمد بنده و رسولت در زمرهاولین

وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ فِى الاْخِرینَ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ فِىالْمَلاَءِ

و درود فرست بر محمد در زمره آخرین و درود فرست بر محمد در عالم

الاْعْلى وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ فِى الْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ اَعْطِمُحَمَّدا

بالا و درود فرست بر محمد در زمره مرسلین خدایا عطا کن به محمد مقام

الْوَسیلَةَ وَالشَّرَفَ وَالْفَضیلَةَ وَالدَّرَجَةَ الْکَبیرَةَ اَللّهُمَّصَلِّ عَلى

وسیله و شرف و فضیلت و درجه بزرگ را خدایا درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَقَنِّعْنى بِما رَزَقْتَنى وَبارِکْ لى فیمااتَیْتَنى

محمد و آل محمد و قانع کن مرا بدانچه روزیم کرده اى و برکت ده به من در آنچه بهمن داده اى

وَاحْفَظْنى فى غَیْبَتى وَکُلِّ غائِبٍ هُوَ لى اَللّهُمَّ صَلِّ عَلىمُحَمَّدٍ

و نگهدارى کن مرا در غیبتم و هر غائبى که مربوط به من است خدایا درود فرست برمحمد

وَ الِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْنى عَلىَ الاِْیمانِ بِکَ وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِکَاَللّهُمَّ

و آل محمد و برانگیزم بر ایمان به خودت و تصدیق به رسولت خدایا

صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَسْئَلُکَ خَیْرَ الْخَیْرِرِضْوانَکَ وَالْجَنَّةَ

درود فرست بر محمد و آل محمد و از تو خواهم خوبترین خوبها را که خوشنودى تو وبهشت باشد

وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ الشَرِّ سَخَطِکَ وَالنّارِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلىمُحَمَّدٍ

و پناه برم به تو از بدترین بدها که خشم تو و آتش دوزخ باشد خدایا درود فرست برمحمد

وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاحْفَظْنى مِنْ کُلِّ مُصیبَةٍ وَمِنْ کُلِّ بَلِیَّةٍوَمِنْ کُلِّ عُقُوبَةٍ

و آل محمد و محافظت کن مرا از هر پیش آمد ناگوار و از هر گرفتارى و از هرشکنجه

وَمِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ وَمِنْ کُلِّ بَلاَّءٍ وَمِنْ کُلِّ شَرٍّ وَمِنْ کُلِّمَکْرُوهٍ وَمِنْ کُلِّ

و از هر فتنه و از هر بلاء و از هر بدى و از هر ناراحتى و از هر مصیبت و ازهر

مُصیبَةٍ وَمِنْ کُلِّ افَةٍ نَزَلَتْ اَوْ تَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ اِلَىالاْرْضِ فى هذِهِ

آفتى که نازل شده یا بعد از این از آسمان بزمین نازل شود در این

السّاعَةِ وَفى هذِهِ اللّیْلَةِ وَفى هذَا الْیَومِ وَفى هذَا الشَّهْرِ وَفىهذِهِ

ساعت و در این شب و در این روز و در این ماه و در این

السَّنَةِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاقْسِمْ لى مِنْکُلِّ سُرُورٍ

سال خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و نصیبم کن از هر شادى

وَمِنْ کُلِّ بَهْجَةٍ وَمِنْ کُلِّ اسْتِقامَةٍ وَمِنْ کُلِّ فَرَجٍ وَمِنْکُلِّ عافِیَةٍ وَمِنْ

و از هر خوشحالى و از هر پایدارى و از هر گشایشى و از هر تندرستى و از

کُلِّ سَلامَةٍ وَمِنْ کُلِّ کَرامَةٍ وَمِنْ کُلِّ رِزْقٍ واسِعٍ حَلالٍطَیِّبٍ وَمِنْ

هر سلامتى و از هر کرامت و از هر روزى فراخ حلال پاکى و از

کُلِّ نِعْمَةٍ وِمَنْ کُلِّ سَعَةٍ نَزَلَتْ اَوْ تَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِاِلَى الاْرْضِ فى

هر نعمتى و از هر وسعتى که نازل شده یا بعد از این نازل شود از آسمان به زمیندر

هذِهِ السّاعَةِ وَفى هذِهِ اللّیْلَةِ وَفى هذَا الْیَوْمِ وَفى هذَاالشَّهْرِ وَفى

این ساعت و در این شب و در این روز و در این ماه و در

هذِهِ السَّنَةِ اَللّهُمَّ اِنْ کانَتْ ذُنُوبى قَدْ اَخْلَقَتْ وَجْهىعِنْدَکَ وَحالَتْ

این سال خدایا اگر چنانچه گناهانم شرمنده کرده است چهره ام را پیش تو و حائلشد

بَیْنى وَبَیْنَکَ وَغَیَّرَتْ حالى عِنْدَکَ فَاِنّى اَسْئَلُکَ بِنُورِوَجْهِکَ الَّذى

میان من و تو و حالم را پیش تو تغییر داده پس از تو خواهم به حق نور ذاتتکه

لا یُطْفَأُ وَبِوجْهِ مُحَمَّدٍ حَبیبِکَ الْمُصْطَفى وَبِوجْهِ وَلِیِّکَعَلِىٍّ

خاموش نشود و به آبروى محمد مصطفى حبیب تو و به آبروى ولى تو على

الْمُرْتَضى وَبِحَقِّ اَوْلِیآئِکَ الِّذینَ انْتَجَبْتَهُمْ اَنْ تُصَلِّىَعَلى مُحَمَّدٍ

مرتضى و به حق اولیائت که برگزیدى آنها را که درود فرستى بر محمد

وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَغْفِرَ لى ما مَضى مِنْ ذُنُوبى وَاَنْ تَعْصِمَنىفیما

و آل محمد و بیامرزى برایم گذشته هاى از گناهانم را و نگاهم دارى در

بَقِىَ مِنْ عُمْرى وَاَعُوذُ بِکَ اللّهُمَّ اَنْ اَعُودَ فى شَىْءٍ مِنْمَعاصیکَ

آینده عمرم و پناه مى برم به تو خدایا از اینکه بازگردم به یکى از گناهان ونافرمانیهایت

اَبَداً مااَبْقَیْتَنى حَتّى تَتَوَفّانى وَاَنَا لَکَ مُطیعٌ وَاَنْتَ عَنّىراضٍ وَاَنْ

هرگز تا زنده ام (یعنى ) تا آنگاه که مرا بمیرانى و من فرمانبردار تو باشم و تواز من خوشنود باشى و

تَخْتِمَ لى عَمَلى بِاَحْسَنِهِ وَتَجْعَلَ لى ثَوابَهُ الْجَنَّةَ وَاَنْتَفْعَلَ بى ما

به انجام رسانى عمل مرا به نیکوترین آن و پاداش آنرا برایم بهشت مقرر دارى وانجام دهى درباره من آنچه را

اَنْتَ اَهْلُهُ یا اَهْلَ التَّقْوى وَیا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ صَلِّ عَلىمُحَمَّدٍ وَ الِ

تو شایسته آنى اى اهل تقوى و اى شایسته آمرزش درود فرست بر محمد و آل

مُحَمَّدٍ وَارْحَمْنى بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

محمد و رحم کن به من به رحمت خویش اى مهربانترین مهربانان 

پنجم :بخواند دعایى کهشیخ وَ سَیّدروایت کرده اند بعد از دو رکعت نماز و هفتاد مرتبه استغفار و اوّل آن اَلْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ العالَمینَ است و شایسته است در این روز تصدّق بر فقراء به جهتتَاءسّى به مولاى هر مؤ من و مؤ منه امیر المؤ منین علیه السلام و زیارت کردن آنحضرت و انسب خواندن زیارت جامعه است

مشاهده 9711 مرتبه
رای دادن به این مورد
(0 رای)
منتشر شده در عناوین اصلی
برچسب زدن

ارسال نظر