قسمت اول شامل شش بخش
قسمت اول شامل شش بخش
- یکشنبه, مهر 05 1394
- بازدید: 7394
قسمت اول شامل شش بخش
1 - دستورهاى بهداشتى اسلام
2 - غذاشناسى اسلام (خوردنيها و آشاميدنيها)
3 - ميوه ها
4 - سبزيها
5 - گلها و روغنها
6 - عوامل مرگ تدريجى
اسلام براى پيشگيرى از بيماريها دستورات بهداشتى ارزنده اى در ضمن محرمات ، مكروهات ، و مستحبات بيان نموده كه گذشت قرنها، حقايق نهفته آنرا آشكار ساخته است .
الف - شراب
از چيزهايى كه آشاميدن آن ممنوع اعلام شده شراب است كه در قرآن چنين مى خوانيم :
انما يريد الشيطان ان يوقعبينكم العدواة و البغضاء فى الخمر و الميسر و يصدكم عن ذكر الله و عن الصلوة فهل انتم منتهون (19)
شيطان خصومت و دشمنى را به وسيله شراب و قمار در ميان شما قرار مى دهد، و شما را از نماز و ياد خدا باز مى دارد.
و در جاى ديگر مى فرمايد: ((شراب و قمار و بتها پليدند و از اعمال شيطانند از آن اجتناب كنيد))(20) زيانهاى همه جانبه شراب به قدرى زياد است نه :
رسول اكرم آنرا ريشه جنايات و زشتيها معرفى فرمودند.
قال رسول الله (ص ): الخمر ام الخبائب (21)
مردى به على (ع ) گفت به نظر شما معصيت شراب خورى از زنا و دزدى بيشتر است ؟ فرمود آرى ، زيرا زناكار ممكن است به همين گناه اكتفا كند، خود را بگناه ديگر آلوده نسازد ولى شراب خوار با آنكه به يك گناه آلوده شده به گناهان ديگرى نيز مانند زنا، دزدى ، آدم كشى و ترك نماز.... آلوده خواهد شد.
قيل لامير المومنين (ع ) انك تزعم ان شرب الخمر اشد من الزنا و السرقة ؟ فقال (ع ) نعم ، ان صاحب الزنا لعله لا يعدوه الى غيره و ان شارب الخمر اذا شرب الخمر زنى و سرق و قتل النفس التى حرم الله عزوجل و ترك الصلوة (22)
زيانهاى شراب منحصر به جنبه هاى بهداشتى نيست بلكه از جنبه هاى معنوى و اجتماعى قابل توجه است .
مردى از امام پنجم (ع ) علت حرام شدن شراب را سؤ ال مى كرد. آنحضرت اينطور فرمودند:
ان مدمن الخمر كعابد و ثن و يورثه الارتعاش ، و يهدم مروءته ، و تحمله على التجسر على المحارم ، منسفك الدماء و ركوب الزنا، حتى لايومن اذا سكر ان يثبت على حرمه ، وهو لا يعقل ذلك ، و الخمر لا تزيد شاربها الا كل شر(23)
دائم الخمر مانند بت پرست است شراب برايش رعشه بدن پديد مى آورد، مردانگى و انصاف و مروتش را نابود مى كند تشراب است كه كه شراب خوار را وادار بر جسارت بر نزديكان و اقوام و خويشان و خون ريزى و زنا مينمايد حتى از زناى با محارم ايمن نمى تواند بود او پس از مستى اين كار را بى توجه انجام مى دهد و خلاصه شراب وادار كننده به هر نوع شر و اعمال ضد انسانى است .
در اين روايت به يك قسمت از ضررهاى الك از نظر جنبه هاى جسمانى ، اخلاقى ، و اجتماعى تصريح شده است دانشمندان تعداد امراضى را كه عامل اصلى آنها شراب و عرق است تقريبا 11 نوع شمرده اند.
1 - امراض معدى :
الف - ((گاستريت )) ساده و مزمن كه بالاخره به ضعف و نابودى قوا منجر مى شود.
ب - ((فلگمن معده ))
ج - ((انتتريت )) سخت و اغلب ((اسفلگيت )) دل دردهاى مختلف و درد معده كه بيشتر در وقت اعتياد به وقوع مى رسد و درد دل هاى دايمى اثر ديگر آن در معده اتساع معدى است كه گاهى چنان اين عضو را بزرگ مى كند كه مانند كيسه اى شده و پنج برابر موقع عادى گنجايش پيدا ميكند يعنى ممكن است ده تا 12 ليتر آب بيشتر جا بگيرد.
بطور كلى الكل باعث التهاب جهاز هاضمه مى شود، در روده ها نيز تاءثير سخت نمود، باعث خراشيدگى جدار آنها، و دفع خون ، و ضعيف ساختن قوا ميشود، و بالاخره اسهال سخت توليد مى كند، و گاهى نيز يبوست مى آورد در اثر استعمال نوشابه ((قولون )) (روده بزرگ ) لطمه ديده ، يبوست و لينت پشت سر هم به وجود مى آورد.
الكل زبان را ضخيم و سخت مى كند و سلولهاى مخصوص ذائقه را ضعيف و بالاخره محو مى نمايد، بطوريكه شخص دائم الخمر ديگر طعم غذاها را درست حس نمى كند، و اين خود يكى از علل بى اشتهايى در شخص الكى مى باشد و بيشتر از همه باعث خرابى دستگاه هاضمه مى شود.
الكل ، شيره هاى دهان (بزاق ) و شيره هاى معدى و ساير شيره هاى بدن را كم كرده از بين مى برد.
2 - امراض دستگاه تنفس
الكل از بزرگترين علل ابتلاى به مرض سل ، مى باشد ريه ها در اثر الكل تورم يافته ؛ لكه هاى بنفش يا سفيدى روى آنها ظاهر مى گردد، و لخته هاى خون در خلط شرابخوار ظاهر ميشود كه نتيجه خرابى ريه است ، شرابخوار هر صبح در رختخواب مدتى سرفه مى كند خود مى اندازد و گاهى لخته هاى خون يا صفراء به حال تهوع از دهانش بيرون مى آيد و بدون استثنا در اشخاص الكلى عمل تنفس سخت و پر زحمت است .
3 - گردش خون
در اثر شراب مواد اصلى خون از جمله فيبرين و گلبولهاى قرمز و غيره خيلى كم شده و از دست رفته ، مايع خون ، آهكى و خراب شده است ، چون خون فاسد شود كليه بدن دچار اختلال و كم غذايى و ضعف مى گردد، گلبولهاى سرخ و سفيد را از بين برده شخص را آماده براى سكته مى نمايد.
هر نوع نوشابه الكلى ؛ از جمله آبجون ، رگها را سخت و شكننده مى كند و مرونت يا ارتجاع آنها را از دست مى دهد و موجب مى شود در در اثر جزئى فشار مانند عصبانيت ، كار زياد، سرما، يا گرماى فوق العاده پاره شده و سكته ناقص يا كامل بوجود آورد؛ عروق در اثر الكل ، تصلب و شريان ، تكلس پيدا مى كند.
4 - امراض قلب
در نتيجه خرابى خون ، عمل قلب مختل شده كم كم چربى و پيه دور آنرا مى گيرد، و آن را سنگين و بزرگ مى كند، و چون قلب در حين ضربان ، با قوت حركت مى كند سنگينى مزبور موجب كندى حركت و نامرتبى مى گردد، و روى اين اصل نبض اشخاص الكلى ، آهسته و نامرتب مى زند.
5 - بيماريهاى عصبى
الكل وضع اعصاب را فلج مى سازد اعصاب آخذ، و محركه ضعيف شده ، فلج و رعشه پيدا مى كند، در تمام بدن حالت خارشى به وجود مى آيد و الكى بدون سبب احساس حرارت مى كند، بدنش مخصوصا دستها و سر، مى لرزد سخنش نامفهوم و بى معنى مى شود، و علائم روحى ، عصبانيت ، حالت قيافه حيوانى ، ترس و سردرد، در او به وجود مى آيد.
در اثر ضعيف شدن اعصاب ، در معرض برخى امراض عصبى ، واقع مى شود، و راه براى سكته و خونريزى باز مى گردد.
الكل در اثر داخل كردن ((اسيد اوريك )) در خون توليد درد اعصاب و رماتيسم مى كند.
6 - بيماريهاى مغز
الكل در مغز اثر كرده و موجب خونريزى مى شود به اين معنى كه شريان پاره شده ، خون در مغز مى ريزد و شخص سكته ناقص يا كامل مى كند مريض يا فورى مى ميرد يا آنكه خونهاى ريخته ، لخته شده و جلو جريان خون را مى گيرد، و قسمتى از مغز بدون خون و نرم شده يا اعضاى مربوط به آن قسمت در بدن فلج مى شود يا اينكه موجب تشنج و صرع مى گردد.
الكل موجب آماس مغز، و فشار خون در سر مى شود، و گاهى نيز مغز را لاغر كرده ، توليد جنون وبله ، و ياكم عقلى مى نمايد.
7 - بيماريهاى كبد
بعد از معده اولين اثر شوم الكل بر كبد ظاهر مى شود، ساده ترين بيمارى كبد از اين جهت آن است كه سلولهايش كشته مى شوند و در اثر اجتماع سلولهاى مرده از حد معمولى بزرگتر مى گردد و گاه چنان رشد غير طبيعى پيدا مى كند كه شخص را مى كشد.
كبد چون مركز تصفيه بدن است ، سعى مى كند هر نوع سمى كه وارد بدن شود دفع نمايد الكل را هم كه نوعى سم است هر وقت وارد خون شود خارج مى كند ولى وقتى اين عمل زياد ادامه يابد؛ متورم شده و از حد معمول بزرگتر مى شود، صلابتى خارج از حد عادى پيدا مى كند.
در اين هنگام شخص الكلى در پهلوى راست خود احساس درد و تورم مى كند، در اين موقع ممكن است كه يرقان يعنى زردى به شخص دست بدهد و تمام بدن حتى سفيدى چشمش مانند زرد چوبه ، زرد شود كبد تمام اشخاص دائم الخمر آغشته به نوعى چربى و مواد كثيف است ، و اين نوع مرض به نام سيروز كبد مشهور است .
8 - امراض كليه
نوعى مرض كليه بنام ((سيستيت مزمن )) در اثر استعمال الكل تشديد مى شود خفقان بولى در كليتين نيز نتيجه الكل است .
طبق آمارى كه به دست آمده نزديك 90 درصد از امراض كليه ، در اثر الكل است .
9 - امراض جلدى
گاهى الكل در بدن قرمزى غير طبيعى و زشتى به وجود مى آورد، و مخصوصا بينى و گونه ها را به شكل نامطلوبى سرخ مى كند.
امراض جلدى ، مانند خارش هاى بى جهت ، اگزما، جوش صورت و چاقى بى مورد و خطرناك نيز از عوارض الكل است .
10 - حنجره و دستگاه صوت
حنجره التهاب پيدا مى كند، و صدا درشت و گرفته مى شود گاهى صداى گرفته و شبيه آن كه از دهان الكلى شنيده ميشود علامت خرابى ريه است .
11 - امراض مثانه
((شرب الكل مثانه را تحريك مى كند و علت آن بيشتر به واسطه افزايش ادرار و ماده سمى الكل است ، كه مخاط عضله مزبور را مى سايد و ضعيف مى سازد، الكل توليد ينگ مثانه مى نمايد و گاهى سبب بروز قند در ادرار مى شود))(24)
يك جرعه يا چند بطرى
بعضى خيال مى كنند اگر مشروبات الكلى كم مصرف شود، مضر كه نيست بلكه به حال اعصاب هم مفيد است .
ولى اسلام باتوجه به فسادها و مضرات همه جانبه آن يك جرعه بلكه كمتر از يك جرعه آن را حرام و نجس دانسته است و راه سوء استفاده را به روى همه بسته است .
امام هشتم (ع ) از قول پيامبر نقل مى فرمايد:
هر نوع آشاميدنى كه باعث تغيير عقل شود، كم و زيادش حرام است :
عن رسول الله ص : قال : كل شراب يتغير منه العقل كثيره و قليله حرام (25)
دانشمندن و غذاشناسانى كه تحقيقات و مطالعات بيشتر درباره شراب داشته اند، الكل را مطلقا سمى مهلك دانسته اند.
((براى قضاوت در اين زمينه بايد خاصيت الكل را در بدن بررسى نمود الكل در بدن هيچگونه تغيير شكل پيدا نمى كند، و تمام الكلى كه نوشيده مى شود از راه تنفس و تعريق و ادرار دفع مى گردد، و تا زمانيكه الكل در بدن است ، دهان نوشنده بوى الكل مى دهد.
ثانيا خاصيت اصلى الكل آن است كه جريان خون را سريع مى كند، و چرخهاى بدن را از حد معمولى بيشتر تحريك مى نمايد، و در نتيجه سوخت بيشترى مصرف مى گردد، و اين سوخت از اصل بعد از خوردن الكل ، اشخاص علاقه زيادى بخوردن مواد خوراكى تحت عنوان مزه دارند.
((همين كه الكل دفع شد، سرعت خون آهسته مى گردد، و شخص حالت سستى و رخوت در خود حس مى نمايد ميل مجدد به خوردن مشروب پيدا مى كند انسان دو حس نزديك بهم دارد يكى حس گرسنگى ، و ديگرى حس تشنگى نخستين اثر اكلل روى ايندو حس مى باشد و شخص را مبتلا به گرسنگى و تشنگى كاذب مى نمايد، و آدم مست بدون داشتن احتياج ، مقادير زيادى غذا و آب مى خورد؛ همينكه مدت زيادى از اين سم نوشيد اين دو حس ضعيف مى شوند و ديگر گرسنگى و تشنگى را به موقع حس نمى نمايد، دائما براى رفع رخوت كه در نتيجه نخوردى غذاى به موقع ، و خوردن مشروب ايجاد مى شود، هوس مجدد مشروب مى كند، و سرانجام تلف مى شود))(26)
تاءثير شراب در نسلها
زيانهاى الكل تنها گريبانگير نوشنده آن نمى شود، بلكه در نسلهاى الكليسم ، و فرزندان او نيز اثرات بد مى گذارد. به همين مناسبت دين مقدس اسلام ، براى نگهدارى و حفظ جامعه از مواليد معلول و ناقص الخلقه به پيروان خود كاملا توصيه كرده است كه با شارب الخمر ازدواج نكنند، و دختران پاك خود را به همسرى افراد الكليست در نياورند.
امام ششم (ع ) مى فرمايد: هر كس دختر خود را شراب خوار بدهد، ارتباط او را با خويش قطع كرده است .
((من زوج كريمته من شارب خمر فقد قطع رحمها))(27)
((دكتر كارل مى گويد: مستى زن يا شوهر در موقع آميز جنايت واقعى است ؛ زيرا كودكانى كه در اين شرايط به وجود مى آيند، اغلب از عوارض عصبى يا روانى درمان ناپذير رنج مى برند)).(28)
((اطفاليكه از پدران الكليست بوجود آمده و زنده بمانند؛ غالبا ضعيف ، عليل ، و مبتلا به تشنجات شديد بوده ، و قدرت دفاعى آنان در مبارزه با مشكلات حيات ناچيز و در برابر عفونتهاى مختلف بسيار حساس خواهند بود؛ نقص بدنى مانند عدم تقارت صورت ، انحراف ستون فقرات ، كر و لالى ، كودك نمائى ، و عوارض ناشى از نارسائى قوه تيروئيد و همچنين ضايعات دماغى ، مانند عقب ماندگى بلاهت ؛ عدم رشد، تصلب مغزى ، داء الرقص ، ماليخوليا؛ ديوانگى هاى حاد، هيسترى و غيره در آنان فراوان ديده مى شود.))(29)
تاءثيرات سوء الكل نه تنها روى يك نسل خواهد بود بلكه تا سه نسل و حتى گاهى به 7 تا 8 نسل نيز منتقل مى گردد.
((يكى از اطبا آلمان ثابت كرده كه تاءثير الكل تا سه نسل بطور حتم باقى است ؛ بشرط اينكه اين سه نسل الكلى نباشند))(30)
((نيكلو))(31) - مى گويد: حتى در حالت مستى ممكن است آثار الكل را در منى پيدا كرد. اغلب افراد الكى عجيب الخلقه بوده و گاهى پيش از موقع زائيده ميشوند، مرگ اطفال در اولاد الكلى سه برابر پيش از معمول است ، بچه هاى الكلى هميشه لاغرى ، ضعف ، حساسيت فوق العاده در بيماريها و نقص هاى جسمانى و روحانى را به ارث ميبرند، و طبق آمار ((فره ))(32) حالات زير در اغلب آنها پيدا مى شود:
عدم تقارن قيافه ، كجى ستون فقرات ، فلج عضو، كرى و لالى ، ماندن بحال بچگى ، تشنج ، سكته ، هيسترى ، توقف رشد، حماقت ، استعداد به جنابت و حزن دائمى . طبق عقيده ((لو گرز)) از 761 و ارث الكليك 322 نفر فساد، 155 ديوانه و 131 مستعد به سكته بوجود مى آيد)).(33)
اعتراف ديگران
چيزهائى را كه اسلام ممنوع شمرده مانند، شراب ، سگ ، خوك و مردار سبب جلب توجه نظر دانشمندان غير مسلمان گشته است ، زيرا آنان نيز اعتراف مى نمايند كه اسلام در 14 قرن قبل باديد عميق خود سلامت جسم و روان ملتها را در نظر گرفته و امثال مسكرات را حرام نموده است ((بتنام ))(34) انگليسى در كتاب اصول شرايع مى گويد: ((از محاسن دينات ممحمد(ص ) اين است كه تمام مسكرات را حرام كرده است )).
((ادوارد ويليام لين )) مى گويد:
((برخى حرامها در قرآن نامبرده شده كه چون بشدت در اخلاق و شرائط اجتماعى مسلمانان تاءثير نكيو داشته ، بايد اينجا نام برده شود، شراب و هر گونه مسكرى ممنوع گرديده به اين معنى كه ضررهاى آن خيلى بيش از منافعش مى باشد...))
((ارنست - رنان )) مورخ فرانسوى مى گويد:
((دين اسلام پيروان خويش را از بلاهاى چندى از جمله شراب ، خوك و لعاب دهان سك نجات داده است )).(35)
ب - خون و مردار
((خون ، مايع سرخ رنگى است كه در تمام رگها جريان دارد و بدن به وسيله آن تغذيه مى شود طعمش اندكى شور و داراى بوى مخصوص ؛ و مركب از گلبولهاى سفيد و سرخ و پلاسما مى باشد مقدار آن در حيوانات پستاندار يك سيزدهم وزن بدن آنها است انسانى كه وزن بدنش 65 كيلوگرم باشد، تقريبا 5 كيلوگرم خون دارد. در هر ميليمتر مكعب خون 5 ميليون گلبول سرخ وجود دارد))(36)
خوردن خون و مردار در اسلام ممنوع اعلام شده است آنجا كه مى فرمايد:
((يا ايها الذين آمنوا كلو امن طيبات ما رزقنا كم و اشكرو الله ان كنتم اياه تعبدون . انما حرم عليكم الميتة و الدم و لحم الخنزير...))(37)
اى كسانيكه ايمان آورده ايد از خوراكهاى پاكيزه اى كه روزى شما قرار داديم بخوريد. سپاسگزار خدا باشيد اگر او را عبادت مى كنيد. همانا او مردار، خون و گوشت خوك را بر شما حرام كرده است .
خداوند از غذاهاى پاكيزه بنام ((طيبات )) نام برده و امر بخوردن آنها نموده ، و متقابلا از ميته و خون و گوشت خوك نهى فرموده است .
زيانهاى خون خوارى
مضرات خون خوارى فقط جنبه جسمى ندارد. بلكه ضررهاى روانى آن بيش از جسمى است امام ششم (ع ) علت حرمت خون را بيان فرموده و اشاره به زيان هر دو قسمت روان و بدن كرده است .
قال : فلم حرم الدم المسفوح ؟ قال لانه يورث القساوة و يسلب الفواد رحمته . و يعفن البدن و يغير اللون ، و اكثرما يصيب الانسان الجذم يكون من اكل الدم .))(38)
مردى پرسيد، چرا خداوند خوردن خون را حرام نموده ؟ امام صادق (ع ) فرمودند: براى آنكه خوردن خون باعث قساوت قلب و رفتن مهر و عاطفه است و نيز براى آنست كه خون خوارى سبب تعفن بدن و تغيير رنك چهره و پوست انسان و بسيارى از مبتلايان به بيمارى جذام بواسطه خوردن خون گرفتار اين بلاى خانمانسوز گشته اند.
در قسمت اول روايت به مضرات روانى خون خوارى و در قسمت دوم آن به مضرات جسمى آن تذكر داده اند.
((خون در كشور بدن همانند نهرى است كه در كوچه و خياباهاى شهر جارى است كه در آغاز صاف و گوارا و سر انجام به كثافات آلوده مى شود. خون هم بعد از گذشت از ريه و كبد و مشروب ساختن بدن به هنگام عبور از وريدها مسموم كننده است .
مهم تر از زيانهاى خون خوارى بر جسم ضررهاى آن بر روان است . چوپانان هميشه براى اينكه سگ گله سبعيت بيشترى پيدا كند مدتى به او خون ميخوارند)).(39)
در سخن امام (ع ) اين نكته ديده مى شود كه بيمارى جذم از راه خون خوارى به انسان منتقل ميشود بدنيست بدانيكه بيشتر بيماريها به شكل عفونت خونى يا (سپتى سمى ) بروز مى نمايد، يعنى ابتدا ميكرب به خون نفوذ كرده ، سپس عوارض مخصوص بيمارى به وجود مى آيد.
((در حالات حملات ميكرب به بدن سربازان مدافع ، گويچه هاى سفيد خون مى باشند؛ و در مواقع بيمارى به تعداد آنان افزوده مى شود، و از گويچه هاى قرمز خون كاسته مى گردد، بنابراين اثر ميكربهاى بيمارى زا در خون است ، و در خوردن خون ، مساوى با خوردن آنها همه ميكروبها است ، دستور ذبح حيوانات نيز از اين نظر است كه اگير اين حيوانات در معرض حمله ميكربى قرار گرفته اند و در حال ابتدايى و كمون بيمارى باشد، چون خون در اين موقع آلوده است ؛ و نشانه هاى خارجى نزد حيوان نيست لذا در اسلام از نظر كاستن سميت چنين گوشتى دستور ذبح داده است .))(40)
مردار
- مردار حيوانى است كه يا بدستور شرع ذبح نشده باشد، و يا آنكه خود بخود مرده باشد طبق آيه مزبور مردار يكى از چيزهاى است كه جزء ليست غذاهاى ممنوع اسلامى قرار داده شده است .
چرا مردار حرام است ؟
شخصى از امام هشتم (ع ) علت حرام بوده ميته را سئوال نمود آنحضرت در جواب او نوشتند:
((حرمت الميته لما فيها من افساد الا بدان و الافة ... و لا نه يورث الماء الا صفر و يبخر الفم و ينتن الريح و يسيى الخلق ، و يورث القسوة للقلب ، و قلة الرافة و الرحمة حتى لا يومن ان يتقل ولده و والده و صاحبه )).(41)
حرام شدن مردار براى آن است كه باعث فساد بدنها است و نيز براى اين است كه باعث ايجاد صفراء است . خوردن ((ميته )) اصولا بدن را بدبو مى نمايد.
((ميته )) باثع بد اخلاقى ، عصبانيت ، قساوت قلب ، و از بين رفتن مهر و عطوفت مى شود و تا آنجا كه نمى توان در مورد شخصى كه گوشت مردار مى خورد از كشتن فرزند و پدر و رفيق خود ايمنى داشت )).
در اين روايت امام (ع ) دو قسمت از زيان هاى مردار را بيان فرموده اند هم قسمت جسمى و هم تاثيرات آن بر روى روان و روح و اخلاق و خوى انسانها.
يكى از علل تحريم مردار اين است كه :
((پس از مرگ حيوان ، ميكربها و باكتريهاى به خون ولنف وارد شده ، شروع به نمو مى نمايند، البته ابتدا باكتريهاى هوا خواه و هوا نخواه توليد فساد مى نمايند، باكتريهاى هوا خواه مواد سفيده اى را تجزيه كرده و تبديل به عناثر شيميائى و گازهايى چون اسيد كربنيك ، هيدروژن سولفورده و آمونياك و غيره مى نمايند كه اينها بذاته توليد مسموميمت مى كنند. باكتريهاى هوا خواه از بيرون به روى اجساد موثرترند، و بعضى حشرات بويژه انواع مگس ها در كار عفونت اثر مهمى دارند، و در فساد آنها كمك مى نمايند.
بارى به طور خلاصه گوشت فاسد سخت ترين و خطرناك ترين مسموميت (يتوماتين ) و غيره را به انسان مى دهد، اين سمومات در شخص ، توليد عوارضى از قبيل التهاب حاد معده و روده ها، قى ، شكم روشى ، تب زياد، ناتوانى شديد، سر گيجه ، اتساع مردمك و پائين افتادن پلك چشم مى نمايند)).(42)
در سخن ديگرى امام صادق (ع ) علت حرام بودن مردار را چنين بيان مى فرمايند:
((و الميته قد جمد فيها الدم و تراجع الى بدنها فلحمها ثقبل غير مرى ء لانها يوكل لحمها بدمها)).(43)
در مردار خونها منجمد مى شوند، آن خونها در بدن مردار مى مانند و خارج نمى شوند. بنابراين گوشت مردار ثقيل و غير گوارا است ، زيرا مردار چيزى است كه گوشت آن را با خونش مى خوردند.
مضراتى كه براى خون خوارى نوشتيم براى مردار خوارى نيز هست .
((مردار خوارى به خون خوارى بستگى دارد؛ زيرا تا شاه رگهاى مخصوص حيوان قطع نشود به اندازه كافى خون از بدنش خارج نمى شود، و كمتر مردارى است كه خون بدنش كاملا خارج شده باشد))(44)
پ - گوشت خوك
زيانهاى اين گوشت منحصر به جنيه هاى بهداشتى نيست بلكه از جهات اخلاقى نيز قابل توجه است كه به مناسبت اين كتاب فقط از جنبه غذايى آن بحث مى شود. قرآن مجيد در باره گوشت اين حيوان فرموده است :
((انما حرم عليكم الميتة و الدم و لحم الخنزير))(45)
خداوند مردار و خون و گوشت خوك را بر شما حرام كرده است ...
يك معجزه
مطالعات دانشمندان بعد از قرنها درباره اين حيوان ، و پيدا كردن چندين نوع ميكرب در گوشت آن يك نوع معجزه قرآن مجيد است كه از قرن ها قبل خوردن گوشت خوك را حرام فرموده است .
كرم تريشين
((كرم تريشين تنها بوسيله گوشت خوك به انسان منتقل ميشود. كرم تريشين به ماهيچه هاى بدن نفوذ كرده ، و به آسانى از بين نمى رود، و يك گرم گوشت خوك ممكن است هزارها عدد از اين كرم همراه داشته باشد، و يك تريشين ماده تقريبا 1500 كرم جوان مى زايد، اين كرم مى تواند به قلب نيز نفوذ كرده ؛ توليد سكته هاى قلبى نمايد، پختن گوشت ، اين كرمها را نابود نمى سازد زيرا وقتى گوشت را حرارت مى دهند، مواد سفيده اى گوشت ، منعقد مى شود، و كرم در وسط اين اجرام منعقد از آسيب حرارت مصون مى ماند، اين قسمتهاى منعقده كه كرمها را در وسط خود محفوظ كرده اند، در معده حل نمى شوند و به روده ها مى روند))(46)
اول مرتبه يك نفر انگليسى به نام ((سر جيمز پاژت )) در سال 1835 وجود اين حيوان را كشف كرد چند سال بعد يعنى در سال 1860 در اثر مرگ كسى در شهر ((سدن )) (از شهرهاى آلمان ) يك نفر طبيب آلمانى بنام ((فرديك يون زنكر)) زيانهاى تريكين را كشف كرده و بعدا ديگران نيز درباره آن بررسى هاى بسيار كردند.
تريكين كرم كوچكى است كه نر آن تا يك ميليمتر و نيم و ماده آن تا 3 ميليمتر قطر دارد، در عرض يك ماده مى تواند از ده تا 15 هزار عدد تخم گذارى كند.
با خوردن گوشت خوك تريكين نيز وارد بدن انسان مى شود، گلبولهاى سرخ خون ابتدا شروع به زيادى كرده و بعد كم كم از بين مى روند و كار بجايى مى رسد كه گلبول خون خيلى كم مى شود و انسان دچار مرض كم خونى يا ((ahemie)) مى گردد، و ممكن است اين حالت او را به مرگ بكشد.
هنگاميكه تريكين ها وارد معده شدند، جدار آهكى خود را در اثر دخالت شيره ها و اسيدهاى معدى از دست مى دهند؛ و به سرعت زياد توليد مثل نموده ، از راه معده و خون داخل بدن مى شوند؛ اولين اثر آن سر گيجه و تب هاى مخصوص ، از جمله تب هاى مربوط به دستگاه هضم مى باشد بعدا اسهال دست مى دهد، تب حاصله از اين حالت ابتدا ضعيف است ؛ ولى رفته رفته سخت و مزمن مى گردد.
دردهاى ديگر از قبيل روماتيسم هاى مختلف ، كشش اعصاب ، خارش داخلى بدن ، تراكم پى ها؛ كوفتكى و خستگى سخت در تمام كالبد، جمع شدن عضلات صورت ، و بالاخره دردهاى ناشى از ضعف فوق العاده بدن به وجود آمده ، پس از چهار پيدا مى شود به نام ((trihieose)) مشهور است . تريكين كه داخل معده شود، هيچ دواى كرم كش يا ((ورميفوژى )) قادر به دفع آن نيست .
مرض لادررى
يكى از خطرناكترين امراضى كه به وسيله گوشت خوك به انسان عارض ميشود مرض لادررى است ، كه عامل مولده آن ((تنيا)) يا كرم كدو مى باشد.
((تنيا)) كرمى است كه فاميل ((سستود))(47) كه داراى انواع چندى است ، و كرم كدويى كه در بدن خوك وارد مى شود به نام ((- teniasotium )) مشهور است .
بدن اين حيوان مركب از يك سر است ، كه دو رديف قلاب و چهار بادكش دارد، و به وسيله آن خود را به جدار معده انسان مى چسباند، بعد از سر، زنجيرى خيلى طولانى از حلقه ها بدن آن را تشكيل مى دهد، و گاهى مجموع اين حلقه ها داراى چندين متر طول مى شود.
حلقه نزديك سر خيلى كوچك است ؛ و هر چه از آنجا دور شود؛ حلقه ها متدرجا درشت تر ميگردد، هر حلقه ((تنيا)) داراى دو جنس ((نر و ماده )) است ، و جفت گيرى در خون آن انجام مى گيرد و سوراخهاى تناسلى روى لبه هاى حلقه قرار دارد.
زيانهاى ديگر
زيانهاى گوشت خوك منحصر به اين دو كه گفتيم نيست گوشت خوك اصولا ثقيل الهضم است ، و معده را سخت در زحمت مى اندازد، در اثر خوردن گوشت خوك اغلب سميتى به وجود مى آيد، كه در اصطلاح علمى آنرا ((بوتوليسم )) مى گويند))(48)
اين بود نمونه اى از زيانهاى گوشت خوك ، كه از نظر اسلام خوردن آن حرام شمرده شده است .
ت - سگ
يكى از مسائل بديهى بين مسلمانان ، نجاست سگ و نهى از نگهدارى آن در مواقع غير ضرورى در خانه ، و اجتناب كردن از ظرفى است كه آن را ليسيده است ، البته خدمات اين حيوان به انسانها، از نظر اسلام ناديده گرفته نشده ، و براى سگهايى كه پاسدارى مى كنند و سگهاى شكارى ارزش قائل شده و به طورى كه اگر سگ گله يا سگ زراعت ديگرى را نابود كند بايد اين خسارت را جيران كند(49) و نيز در بسيارى از كلمات پيشوايان دينى ، از صفات خوب آن حيوان ، مانند وفادارى ، و هوشيارى تعريف شده ولى به خاطر جنبه هاى بهداشتى از نگهدارى آن در منزل ، جلوگيرى شده ، زيرا به وسيله اين حيوان امراض بسيارى به انسانها سرايت مى كند.
روش نگهدارى سگ
اگر كسى در صورت ضرورت خواسته باشد آن را در خانه نگهدارى ، طبق دستور اسلام بايستى كلبه جداگانه در يك طرف منزل بنا كند، كه زندگى آن حيوان از اهل منزل جدا باشد.
عن ابى عبدالله (ع ) قال : لا تمسك كلب الصيد فى الدار الا ان يكون بينك و بينه باب ))(50)
امام ششم (ع ) فرمودند: سگ شكارى (51) را در خانه ات نگهدارى مكن مگر اينكه بين تو و او درب ديگرى باشد.
كنايه از اينكه خانه اى جداگانه براى سگ خودت بساز كه زندگى آن و تو با هم نباشد.
انواع بيماريها
بيماريهايى كه ممكن است از سگ به انسان منتقل شوند از اين قرارند:
1 - امراض جلدى
((جرب )) و ((كچلى ))، و ساير امراض جلدى و نيز انواع شپش و پشه در ((سگ )) فراوان است ، ((سگ )) بدن خود را كه مملو از ميكرب است با دهان مى ليسد، و ميكربهاى مختلف روى زبانش جمع مى شود. سپس زبان خود را به كاسه و كوزه و پرده و فرش مى زند؛ به بدن و دست ارباب خود زبان مى زند و به اين وسيله ميكروبها را منتقل مى نمايد.
2 - هارى
بيمارى هارى در ((سگ )) در روزهاى اوليه بسيار مخفى است ؛ ولى كم كم ظاهر مى شود، و اگر جلوگيرى از ميكرب نشود و به وسيله ((سگ )) وارد بدن انسان شود. پس از مدتى در حدود چهل روز، انسان را به فجيع ترين وضعى مى كشد.
50
3 - كرم كدوى سگ
((كيست هيداتيك )) از نوعى كرم كدو به وجود مى آيد، بيمارى مخصوصى كه ازاين كرم پيدا مى شود ((اكينو كوك )) ناميده شده علامت اين بيمارى در سگ سرگيجه و دوران است ، روى هيمن اصل اروپائيان اين مرض را ((tournis)) مى گويند به معنى ((دوران )).
تنياى ((سگ )) بيشتر به قصابها؛ چوپانها؛ و كسانى كه ((سگ )) در منزلشان و درون زندگيشان زندگى مى كند حمله مى كند.
اين كرم سه تا چهار ميليمتر طول دارد، و از سه تا چهار حلقه مركب شده ، جدار بيرونى آن مركب از قلابهايى چند است ، ابتدا وارد روده مى شود، بعدا ممكن است داخل كبد و ريه ، پوست و كليه و غيره گردد؛ اين بيمارى توليد دردهاى سخت مى كند، و اگر به وسائل جراحى ريشه آنرا را از اعضاء نامبرده بيرون نكشند، به مرگ مى انجامد.
تنياى ((اكينوكوك )) كوچكترين تنياها است ، هر وقت بحد رشد برسد. حلقه آن جدا شده با تخمهايى كه در آنست (هر حلقه 400 تا 800 تخم دارد) بوسيله روده ها دفع مى شود.
4 - بيمارى ديگرى به نام ((echinococcosemu11itocutaire))
ميكرب اين بيمارى به وسيله ((سگ )) در انسان به وجود مى آيد، و توليد بحرانهاى سكته ، سر گيجه ، و صداع مى كند؛ اين بيمارى در انسان 69 در صد به كبد حمله مى كند و 11 در صد به اعضاى سفلى و 8 در صد به پوست و عضلات ، و خلاصه به كليه ، طحال و مغز سرايت مى نمايد.
5 - سرايت سل
يكى از دانشمندان بزرگ فرانسه بنام ((نوكارد)) ثابت كرده كه مرض سل ، از انسان به ((سگ )) و از ((سگ )) به انسان خيلى زياد سرايت مى كند، و ضمنا نشان داده كه سگهاى شهرى جوان ، زياد دچار سل ميگردند، و بوسيله راههاى هوايى و جهاز هضم ميكرب ببدن سگ داخل مى شود، زيرا سگ ((با سيل هاى كوخ )) يعنى ميكرب سل را كه هميشه در كثافات هست مى ليسد اگر سگى در خانه يك نفر مسلول باشد براى تمام آن محله ، بلكه تمام آن شهر خطرناك است ))(52)
بيماريهاى بى سابقه
بسيارى از بيماريها كه ميان ملل اروپايى و آمريكايى فراوان به چشم مى خورد، در ميان ملل اسلامى سابقه نداشته است و جهت اين امر بسيار روشن است ؛ زيرا ملل اسلامى از برنامه هاى دقيق و منظمى پيروى مى كنند كه آن برنامه ها با خلقت و سرش مردم سازى دارد و آن برنامه ها را براى سلامت و بهتر زيستى مردم ، خداوند معين كرده است و از اين جمله است مسئله خون ، مردار، سگ و خوك چه بيماريهايى خانمانسوزى كه از جانب اين چيزهايى كه خدا حرام كرده دامنگير بشر مى شود؛ كه با ترك آنها و حرام و نجس دانستن آنها بجاى بيمارى ؛ تندرستى و بجاى بدبختى اجتماع -، سلامت اجتماع تامين ميگردد ولى متاءسفانه با گشوده مدهاى جديد به سوغات آمده و اينجا است كه مى بايست اعتراف به فرمايش امام هفتم (ع ) نمود:
((كلما احدث الناس من الذنوب مالم يكونوا يعملون ، احدث الله لهم من البلاء مالم يكونوا يعدون ))(53)
هنگاميكه مردم مرتكب گناهان تازه اى بشوند كه قبلا آن گناهان را انجام نميداند، خداوند نيز براى آنان بلاها و مصيبت هاى غير منتظره ايجاد مينمايد.
در جايى كه اسلام دستور مى دهد در صورتيكه ظرفى را سگ بليسد مى بايست براى طهارت و نظافت آن ظرف را خاك مال كنند ما امروز در بعضى خانواده هاى مرفه مى بينيم ، همچون زمان جاهليت سگ را همبازى خود و كودكان قرار مى دهند، زبان سگ را در دهان مى كنند و مى مكند و تا اين اندازه با سگ خصوصى شده كه آنرا در رختخواب خودشان مى خوابانند.
البته اين كار نتيجه اى جز ميكرب و بيمارى امراض گوناگون چيزى به بار نمى آورد.
قبلا نوشتيم كه اگر ظرفى را سگ بليسد، بايد آنرا خاك مال كرد.
((ظرفى را كه سگ ليسيده يا از آن ظرف ، آب يا چيز روان ديگر خورده ، بايد اول با خاك پاك ، خاك مال كرد، بعد يك مرتبه در آب كريا جارى ، يا دو مرتبه با آب قليل شست ))(54)
آن آفريدگارى كه سگ را آفريده هم او نيز دستور به دفع ميكرب مى دهد ميكرب سگ را فقط خاك پاكيزه و تميز مى تواند نابود كند، و كشف يكى از دانشمندان بزرگ در اين قسمت خواندنى است . البته اين كشف چندان سر و ساده تمام نشده بلكه توام با هياهو و جنجال و سر و صدا بود.
شرح اين تجزيه كشف در يكى از مجلات فرانسوى ، بنام ((لوشا سورفرانسه )) كه در شهر ((سنت اتين )) چاپ مى شد درج گرديده است .
كشف او اين بود كه اگر سگى ظروف را زبان بزند، و آنرا آلوده به ميكرب كند، تنها چاره نابودى اين ميكرب خاك است ، و بايد ظروف را خاك مال كرد.
و از اينجا بايد بفهميم كه آنچه پيامبر اسلام كه بيان مى كرده از راه رابطه با مبدا و با الهام پروردگار بوده است . پيامبرى كه تحصيل علم نكرده بود. بعد از گذشت چهارده قرن اينگونه سخنان و كلماتش استدلالى و مبرهن گرديد.
نگار من كه به مكتب نرفت و خط نوشت |
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد |
ث - استمنا
استمنا يعنى انسان با خودكارى كند كه از او منى بيرون بيايد، كه به اصطلاح فارسى به آن ((جلق )) گفته مى شود، از نظر اسلام اين كار حرام است ؛ و اگر كسى روزه باشد روزه اش باطل مى شود، شخصى از حضرت صادق (ع ) از اين عمل نامشروع سئوال كرد. حضرت فرمود: هنگامى است بزرگ و كسى كه مرتكب اين كار زشت مى شود همانند كسى است كه با خود ازدواج كند، و اگر من بدانم كسى با خود اين عمل را انجام مى دهد با او غذا نخواهم خورد، آن شخص سپس به آن حضرت گفت آيا از قرآن مجيد دليلى بر حمت اين كار وارد شده ، حضرت اين آيه را قرائت فرمودند.(55)
فمن ابتغى وراء ذالك فاولئك هم العادون (56)
يعنى ارضاء غرائز جنسى از هر طريقى كه باشد، جز ازدواج مشروع ، حرام و انجام دهند آن جزء تجاوز كاران محسوب مى شود))
زيانهاى استمنا
متاءسفانه بعضى از جوانان ما، دچار اين نوع انحراف جنسى هستند، ممكن است بعضى متوجه حرام بودن آن نباشند و يا از زيانهاى همه جانبه آن بى خبر باشند ولى براى هوشيارى اين گروه و نيز براى دانستن اهميت دستورهاى اسلامى از نظر پزشكى ، نظريه بعضى از دانشمندان را در اينجا نقل مى كنيم .
((مشاهدات دكتر ((هوچين سون )) ثابت مى كند عموم ناراحتيهاى مربوط به دستگاه تناسل ، از آثار استمنا است ، و نيز ناراحتيهاى شبكيه چشم ؛ و مشيميه از آن سرچشمه مى گيرد. نويسنده مزبور اضافه مى كند، نخستين نتيجه عادت به اين كار شنيع ، اين است ؛ كه قوت و شفافيت چشمها زائل مى گردد، صورت ، رنگ اصلى خود را از دست مى دهد و پژمرده مى شود، در نگاه هاى مبتلايان به اين كار، هوش و ذكاوت اولى ديده نشده ، حالت گرفتگى در سيماى آنها ظاهر مى گردد، چشمهاى آنها با حلقه هاى كبود رنگى احاطه مى شود؛ بعد از آن سستى و تنبلى در اعضاى مختلف مشاهده مى گردد. نقصان حافظه ، خرابى اشتها، مشكل شدن هضم ، تنگى نفس ، تغيير اخلاق و مزاج بطور غير قابل توضيح ، حسادت و غم و كدورت ، ماليخوليا، و فكر گوشه گيرى از نتايج شوم ابتلاى به اين انحراف جنسى است ، از اثرات و نشانه هاى اين عمل نيز كم خونى و ضايع شدن قواى جسمى و روحى ، دوران سر؛ صداى گوشها، كمر درد، سختى تنفس ، كم شدن حافظه ، لاغرى و ضعف و سستى است . و اين كار در اثر رابطه نزديكى كه با حواس پنجگانه دارد، مخصوصا در چشم و گوش اثر مى گذارد))(57)
يكى از مشكلات بزرگى كه مبتلايان به اين عمل با آن مواجه مى شوند، اعتياد به اين كار بد است . اعتياد شديد و مرگبارى كه افراد را به دنبال خود مى كشاند، و به اين آسانى دست بردار نيست ، و به يقين مى توان گفت ، كه اعتياد به اين كار ناپسند، از معتاد بودن به مواد مخدر شديدتر است .
ج - ميكروبها
ميكروب ها موجودات ريزه ذره بينى اند كه با چشم عادى ديده نمى شوند، همه ميكروبها مضر نيستند؛ بلكه بعضى از آنها در زندگى انسانها كاملا لازم و موثرند.
ميكروبها را بدون ميكروسكپ ، و وسائل آزمايشى نمى توان ديد، كشف اين موجودات ريز، از زمان ((پاستور)) به بعد شروع شد.
در اسلام ، قرنها قبل از تولد ((پاستور)) و پيدايش ((ميكرسكوپ )) از اين موجودات ريزه ذره بينى خبر داده شده است .
((فتح ابن يزيد جر جانى )) كه از دوستان امام رضا(ع ) بوده ، از آن حضرت سئوال كرده است :
مقصود از اين كه خدا سميع و بصير است چيست ؟
امام (ع ) فرمود براى اين است كه خداوند از موجودات دقيق باخبر است ، آيا آثار قدرت او را در گياهان ، و حيوانات ريز مانند پشه و كوچكتر از پشه ، آن حيواناتى كه چشم ما هيچ گاه آنها را نمى بيند، مشاهده نمى كنيد حيواناتى كه به واسطه كوچكى ، نر و ماده ، بچه و بزرگ و نوزاد آنها از هم تميز داده نمى شوند.
اين حيوانات در امواج درياها، و در ميان پوستهاى درختان ، و در بيابانها و دشتها زندگى مى كنند، و در اثر كوچكى نه با چشم ديده مى شوند و نه با دست لمس مى گردند.(58)
وبا
وبا بيمارى مسرى و خطرناكى است ، كه ميكروب آن در سال 1883 شناخته شد. اين ميكروب مدت زيادى در آب رودخانه زندگى مى كند، سرايت غير مستقيم آن تقريبا در آب آلوده است . گاهى بطور ناگهانى بروز مى كند. و در ظرف چند ساعت جمعى را هلاك مى نمايد، و به اين سبب وباى صاعقه ناميده مى شود، عوارض آن قى و اسهال شديد، سنگينى در قلب و معده پيدا شدن دانه هاى سفيد شبيه برنج خيس خورده در مدفوع مريض ، كبود شدن لبها و گونه ها، انقطاع بول ، احساس برودت شديد و عطش مفرط، كند شدن نبض ، فرو رفتگى صدا و خشكيدگى پوست بدن به طورى كه اگر آن را با دست بكشند و فشار بدهند تقريبا به همان حالت باقى مى ماند، زيرا حالت ارتجاعى خود را در اثر كم شدن مايعات بدن از دست مى دهد ميكروب شناسان با زحمات فوق العاده دريافتند كه ميكروب وبا در ميان آب زندگى مى كند. ولى پيشوايان اسلام اين مطلب را با صراحت تمام بيان فرمودند.
امام چهارم (ع ) در كتاب صحيفه سجاديه ، در ضمن نفرين به دشمنان اسلام مى فرمايد:
و امزج مياههم بالوباء
خدايا، آبهاى آشاميدنى آنها را به ميكروب و با ممزوج كن على (ع ) در كتاب نهج البلاغه فرمودند:
وجد حوابينى و بينهم شربا و بيا(59)
ميان من و خودشان ، آب وبا دار را آميختند و در هم نمودند.
جذام
جذام بيمارى واگيرى است ، كه در آسيا و آفريقا و بعضى نقاط اروپا و آمريكا شيوع دارد و بر دو قسم است ، يك قسم آن داراى عوارضى از قبيل بر آمادگيهاى مسى رنگ در روى پوست بدن مى باشد كه به تدريج تغيير مى كند، و تبديل به زخم جراحت مى شود، قسم ديگر آن عبارتست از لكه هاى سفيد شبيه برص و بى حسى بعضى اعضاء بدن از قبيل بينى و دست و پا، كه گوشت آنها را فاسد مى كند؛ و از ميان مى برد، ((آكله وداء الاسد)) هم مى گويند، و در فارسى به آن ((خوره )) مى گويند.
ميكروب آن در سال 1873 كشف شد، از وقتى كه ميكروب خوره وارد بدن انسان مى شود تا بروز بيمارى يعنى دوره كمون آن به طور متوسط از يكسال تا 7 سال متغير است و به ندرت از دو ماه تا 30 سال ديده شده است .
راه سرايت جذام ، از مخاطهاى تنفسى يا پوست آزرده مى باشد، خوره و جذام نيز از بيماريهاى مسرى است . ميكروب جذام را امروزه با وسائل علمى مى بينند، ميكروب به شكل شير است ، و عجيب اين است كه پيامبر اسلام در ضمن جمله كوتاهى كه مسرى بودن اين بيمارى را بيان فرمودند با تشبيه لطيفى به انسانها آموختند كه از شخص جذامى فرار كنيد آن طورى كه از شير فرار مى كنيد.
فرمن المجذوم فراراك من الاسد(60)
در اين روايت دو نكته تذكر داده شده 1 - بيان شكل ميكروب خوره ، به وسيله تشبيه به شير 2 - بيان مسرى بودن اين بيمارى كه بايستى از شخصى جذامى دورى كرد البته منظور از فرار اين نيست كه جذاميان را به حال خودشان واگذارند، كسى به عيادت آنها نرود تا در كنج انزوا و تنهايى بميرند، بلكه منظور از كلمه ((فرار)) معاشرت و نزديك نشدن با شخصى جذامى است . و دليل اين مطلب سخن ديگرى است از پيامبر اسلام (ص )
كره ان يكلم الرجل مجذوما الا ان يكون بينه و بينه قدر ذراع (61)
خداوند كراهت دارد از اينكه شخصى با جذامى سخن بگويد، مگر اينكه بين شخص سالم و مريض حداقل به اندازه يك ذارع فاصله باشد.
راه ديگر براى معاشرت با جذامى اينست كه شخص ، خود را واكسينه كرده باشد كه در اين صورت مصونيت يافته و اگر به خدمت آنها بپردازد كار خوبى انجام داده است .
دستور ضد عفونى در اسلام
با توجه به اينكه ميكروبها با سرعت فوق العاده اى ، محيطهاى مجاور و افراد و آلوده مى سازند؛ اسلام براى مبارزه با انتشار و سرايت آنها، دستور ضد عفونى كردن مكانهاى پوشيده و سقف دار، مانند اطاقها و امثال آن را داده است ، كه مى توان بخور با ((حرمل )) را يكى از آن دستورها دانست .
امام ششم (ع ) فرمودند:
((ان الشيطان لعنه الله ليتنك سبعين دارا، دون الدار التى هو فيها، و هو شفاء من سبعين داء اهونه الجذام ، فلا تغفلوا عنه ))(62)
در خانه اى كه ((حرمل )) به طور بخور استعمال شود تا هفتاد خانه ، اطراف آن ميكروبها دور مى شوند و بخور دانه ((حرمل )) شفاء از امراض بسيارى است ، كه كوچكترين آنها ميكروب جذام است از فوائد سر شار ((حرمل )) غافل نشويد. ((حرمل نام درختى است مانند كنجد كه از بخور دانه هاى آن استفاده مى كنند.))(63)
بعضى از ميكروبها مانند آنفلوآنزا با سرعت زيادى منتشر ميشوند حتى ممكن است در عرض يك ساعت در خانه هاى زيادى انتشار يابد. لذا در اين روايت گفته شده تا هفتاد خانه از ميكروب در امانند.
چ - بهداشت كبد، معده و روده
يك اتومبيل را در نظر بگيريد، چراغها، بوق ، حرارت بخارى ، حركت و سرعت سير و حتى شيشه پاك كن هاى آنرا نيز بياد بياوريد حالا فكر كنيد كه اين اتومبيل را چه نيرويى به راه مى اندازد و با كدام نيرو چراغها آن روشن مى شود و نيز كدام نيرو به آن سرعت مى دهد. بعد از مطالعه به اين نتيجه مى رسيد كه همه كارها از موتور است ، موتور است كه ايجاد انرژى و برق و حرارت مى كند.
به هر مقدار موتور ماشين بهتر كار كند، كارهاى ديگر ماشين مانند حركت و سرعت و... بهتر خواهد بود. بدن ما همان اتومبيل است و موتور آن دستگاه گواراش و جهاز هاضمه است و به هر مقدار كه در نگهدارى و حفاظت اين دستگاه توجه شود به همان مقدار كارش بهتر و در آمدش بيشتر خواهد بود. و به همين دليل مى توان گفته كسانى كه پيرى زود رس را در اثر اختلالات جهاز هاضمه مى دانند تاءييد نمود.
((عده اى ديگر از دانشمندان عقيده دارند آدمى وقتى پير مى شود كه دستگاه گوارش و هاضمه او از كار بيفتد و يا بخوبى كار نكند.))
((ميچنكوف )) دانشمند ميكروب شناس مى گويد:
((پيرى زود رس و بيمارى آن وقتى بر بدن چيره مى شود كه ميكروبهاى مسموم كننده و زهر دار بواسطه مسموميت غذاييى در داخل روده ها به فعاليت بپردازند و سموم خود را به رگهاى بدن بفرستند))(64)
بهترين دليل بر اهميت دستگاه گوارش براى سلامت انسان و نقش موثرى كه در طول عمر دارد آمارى است كه از 12 هزار نفر مردگان تهران گرفته شده كه فقط 98 نفر آنها با امراض سل ، حصبه ، ذات الريه ، سياه زخم و ساير امراض عفونى مرده اند در حاليكه رقم قابل ملاحظه اى مربوط به عوارض دستگاه معده و جهاز هاضمه است كه اينك آمار آن از نظر شما مى گذرد.
(( 1 - مردگان بر اثر عوارض كبد 2930 نفر
2 - مردگان بر اثر عوارض سوء هاضمه 1432 نفر
3 - مردگان بر اثر عوارض مسموميت غذايى 1043 نفر
4 - مردگان بر اثر عوارض بيمارى قلب 1150 نفر
5 - مردگان بر اثر عوارض روماتيسم - سياتيك - نقرس 595 نفر
6 - مردگان بر اثر عوارض بيمارى قند 430 نفر
7 - مردگان بر اثر عوارض افراد در نوشابه 160 نفر
8 - مردگان بر اثر عوارض فشار خون 1300 نفر
9 - مردگان بر اثر عوارض سكته 360 نفر
10 - مردگان بر اثر عوارض سرطان 118 نفر
11 - مردگان بر اثر عوارض اوتيانوز (كمى ويتامين ) 1250 نفر
12 - مردگان بر اثر عوارض سموم 36 نفر
13 - مردگان بر اثر عوارض تصادف - تصادم - نزاع و قتل 194 نفر
14 - مردگان بر اثر عوارض امراض عفونى 98 نفر
15 - مردگان بر اثر عوارض نفريت و امراض كليه 970 نفر
جمع كل 12066 نفر))(65)
بزرگترين رقمى را كه اين آمار به عنوان زنگ خطر به ما نشان مى دهد عوارض كبد و سوء هاضمه است .
((كسانيكه معده اى مرتب و صحيح دارند داراى مزاجى سلام و اراده اى قوى بوده و حوصله كار كردن دارند و بر عكس كسانيكه مبتلا به يبوست مى باشند هميشه كسل بوده و به كار كردن علاقمند نيستند دائما خميازه مى كشند و چرت مى زنند و به كائنات بد مى گويند، سرشان اغلب درد مى كند و به زندگى علاقه اى ندارند كسانيكه هاضمه اى منظم دارند كمتر مريض ميشوند، و هر موقع بيمار شدند زود معالجه مى شوند.
خداوندا آنرا كه هاضمه منظم دادى چند ندادى و آنرا كه ندادى چه دادى ؟))(66)
پيامبر اسلام صل الله عليه و آله نيز اختلالات و منظم نبوده معده و جهاز هاضمه را ريشه هر بيمارى دانسته اند.
قال النبى (ص ): ((المعدة بيت كال داء...))(67)
پر خورى - تند خورى
بدن را تشبيه به اتومبيل كرديم ، البته موتور اتومبيل براى كار كردن احتياج به نيرو و انرژى دارد چيزى كه به موتور انرژى مى دهد بنزين ، گازوئيل و... است ، همانطوريكه موتور بدون بنزين راه نمى رود اگر بنزين آن هم بيش اندازه باشد نمى گذارد موتور روشن شود، و از ابتدا زيادى بنزين سبب خاموشى اش خواهد بود.
و به اصطلاح تا استارت بزنند خفه مى كند، پر خورى در انسان نيز چنين است .
پرخورى را مى توان ام الامراض يا ريشه بيماريها دانست .
قرآن مجيد در اين زمينه چنين بيان مى دارد:
((و كلوا و اشربوا و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين ))(68)
بخوريد و بياشاميد ولى زياد روى نكنيد؛ زيرا خداوند، متجاوزين از حد اعتدال را دوست نمى دارد.
ما ملاء آدمى و عاء شرا من بطن حسب الآدمى لقيمات يقمن صلبه (69)
هيچ ظرفى را فرزند آدم پر نكرد كه بدتر از ظرف شكم باشد در حاليكه براى ادامه زندگى او چند لقمه كافى است .
در اين سخن زبانهاى پر خورى به طور اختصار گوشزد شده است و اينك تفصيل آنرا مى خوانيم :
((الكليها سم را به شكل مواد نشاسته اى غير قابل جذب كه در الكل ، فراوان وجود دارد بلع مى كنند. و اشخاص پر خور هيدرات دو كربن مواد نشاسته اى را به صورت غذاهاى نشاسته دار و قندى جذب نشدنى وارد بدن خود مى نمايند...
خطراتى كه متوجه پر خورها است كمتر از خطراتى نيست كه گريبانگير الكليها است . ولى از پر خورها زياد صحبت و گفتگويى در بين نيست زيرا آن ها افتضاح عمومى بر پا نمى كنند و خانواده خود را سر افكنده نمى سازند. مثل مستها با مامورين پليس دست به يقه نشده و شبها را در زندانهاى كلانترى به سر نمى برند ولى از طرف ديگر مثل مستان روز به روز خود را فرسوده كرده ، نيرو و نشاط زندگى را بر باد مى دهند و در جوانى خود را به صورت پيران از كار افتاده و بد هيكل در مى آورند در حالى كه ممكن است سنى از آنها نگذشته و بيش از ثلث عمر خود را نكرده باشند.
چه مشكل است اشخاصى كه به جاى يك چانه سه چانه روى غبغبشان افتاده و سى يا چهل كيلو پيه و چربى اضافه دارند...
طبق آمارى كه شركتهاى بيمه عمر در باره اشخاص مختلف بر داشته و همگى آنرا قبول دارند اشخاص پر خور عمر خود را كوتاه مى كنند زيرا هر گره اى كه در دور كمر به نسبت دور سينه زياد شود يكسال از عمر آدمى را كم خواهد كرد چه ، اندازه دور كمر و سينه هر كس ، بايد مساول باشد.
در حال حاضر در تمام كشورهاى مترقى ميليونها نفر مردمى كه پر خورى مى كنند يك پيرى زود رس و پر نكبتى را براى خود فراهم مى آورند كه دوران آن پر است از بيماريهاى جسمى كه به اين وسيله با قدمهاى بلند سوى گور خود مى شتابند و سعادت زندگى خود و خانواده خود را تباه كرده و بهترين سالهاى خوشبختى و پر ثمر حيات خود را به باد مى دهند.
بعقيده من جنون پر خورى و شكم پرستى در دنياى متمدن امروز به صورت يك بلاى عمومى در آمده است كه خطر اجتماعى آن متوجه همه مى باشند.
بعقيده من چاقى مثل مستى يك نوع بيمارى است كه ظاهر زيباى زندگى حقيقى را به صورت زشت و وحشتناكى در مى آورد و اشخاص پر خور با صرف غذاهاى پر چربى و نشاسته دار تازيانه بر مغز و جسم خود زده و قواى دفاعى بدن خود را معدوم مى كنند و بالاخره زمينه تمام بيماريها را در جسم و روح خود فراهم مى آورند))(70)
پيامبر اكرم (ص ) مى فرمايد:
((كسى كه كمتر غذا بخورد بدنش سالم و قلبش با صفا است ، و افراد پر خور بدنى مريض و قلبى با قساوت دارند)).
((من قل طعمه صح بدنه و صفا قلبه و من كثر طعمه سقم بدنه و قسى قلبه ))(71)
آدم شكم پرست در اثر پر خورى حس ترحم و صفاى باطن را از دست مى دهد و در مقابل ، قساوت قلب همراه بيماريها نصيبش مى گردد.
پر خورها علاوه بر آنكه از نظر اقتصادى و جسمى به خود زيان مى زنند، حق ديگران را نيز غصب مى كنند.
مثلا اگر فرض كنيم غذايى كه براى پنج كارگر كافى است يك انسان شكم گنده به تنهايى بخورد در حقيقت حق پنج نفر را گرفته و بلعيده است و تازه با اين كار سلامت خود را در معرض انهدام قرار داده يا اگر فرض كنيم نيمى از مردم دنيا پر خور باشند، و نيمى ديگر فقير و گرسنه ، در حقيقت آنان غذاى گرسنه ها را مى خورند، و در صورتيكه يك سازمان عدالت بر قرار گردد كه به پر خورها جيره غذايى بدهد در دنيا هيچ كس از گرسنگى تلف نخواهد شد.
در روايتى از امام صادق (ع ) مى خوانيم :
((...و اقرب ما يكون العبد من الله اذا جاع بطنه و ابغض ما يكون العبد الى الله اذا متلاء بطنه ))(72)
نزديكترين حالت بنده به خدا وقتى است كه گرسنه باشد و مبغوضترين حالت او وقتى است كه شكم خود را پر كرده باشد.
ولى اگر پرخورى باعث زيان و ضرر باشد از نظر اسلام حرام است چنانكه يكى از فقها و بزرگان اسلام مى فرمايد:
يكره كثرة الاكل و ربما حرم اذ الى الضرر(73)
پر خورى از نظر شرع ، مكروه و ناپسند است ، و بسا در اثر زيانى كه دارد حرام گردد.
غذاى كافى
ممكن است اين پرسش بيايد كه پس انسان چه مقدار غذا بخورد كه رعايت اعتدال كرده باشد؟ زيرا احتياج به غذا نسبت به اندام و جثه افراد متفاوت است و نيز نسبت به كار و فعاليت آنها كم و زياد مى شود، مثلا ممكن است 500 غذا براى يك فرد كم باشد در صورتيكه همين مقدار براى فرد ديگرى پر خورى به حساب بيايد. بنابراين نمى توان براى همه مردم مقياس و اعتدال معينى براى خوردن غذا تعيين كرد.
اما اسلام برنامه خورك را طورى طرح كرده كه براى هميشه طبقات ، دانشجو، كارگر، كار فرما، دانشمند، كشاورز، سياستمدار، فقير، غنى ، زن ، مرد، پير، جوان و كودك مناسب و معتدل است .
پيامبر اكرم (ص ) مى فرمايد:
كل وانت تشتهى وامسك وانت تشتهى .(74)
در حالى غذا بخور كه اشتها داشته باشى و هنگامى دست از غذا بكش كه هنور اشتهايت باقى است .
و امام على (ع ) در ضمن سفارشى به فرزندش امام مجتبى (ع ) اينطور مى فرمايد:
لا تجلس على الطعام و انت جائع ، و لا تقم عن الطعام الا وانت تشتهيه .(75)
بر سفره غذا منشين مگر در حالتى كه گرسنه باشى و دست از طعام بر مدار مگر وقتى كه هنوز ميل به خوردن دارى .
مشاهده مى فرمائيد بهترين مقياس طبيعى را اسلام اشتهاى افراد قرار داده است كه قابل تشخيص براى همه اشخاص است .
صبر كنيم تا گرسنه شويم !
غذا خوردن بدون اشتها زيانهايش كمتر از پر خورى نيست ، به همين جهت اسلام هر جا ميزان و مقدار خوراك را معين نموده ، همانجا نيز از خوردن با اشتها، سخن گفته چنانكه قبلا نقل شد.
استفاده از غذاى مجدد قبل از آنكه غذاى سابق هضم شده باشد عواقبى وخيم تر از پر خورى خواهد داشت در روايتى است كه خوردن غذا قبل از هضم غذاى اول ، سبب ايجاد دردهاى شديد است .
((الداء الدوى ادخال الطعام على الطعام ))(76)
بعضى در غذا خوردن به فكر ميل و و اشتها نيستند كه بلكه هر وقت سفره آماده شد و همگى به دور آن نشستند شروع به خوردن مى كنند، و هيچ توجه ندارند كه اين سفره با غذاهاى رنگارنگش با توجه به اينكه معده آنها پر است آيا مناسب با وضع مزاج و معده آنها هست ؟ همانطوريكه قبل از هر كار بايستى در باره عواقب آن فكر كرد، در غذا خوردن نيز بايد بيش از ساير كارها دقت پيامبر اسلام مى فرمايد:
الا كل على الشبع يورث البرص (77)
خوردن غذا در اوقاتى كه انسان سير است باعث بيمارى برص است (برص لكه هاى سفيدى است كه روى پوست بدن ظاهر ميشود)
تند خورى
غذايى كه ما ميل مى كنيم ، مراحلى را طى مى كند اولين مرحله آن دهان است .
غذا در دهان از جهت مزه و خارج ساختن اجزاء مضر و غير مناسب مانند: استخوان ، سنگ و... و نرم كردن و جويدن ، كنترل و بازرسى مى شود، بنابراين تند خوردن به معنى كنترل نكردن غذا است ، كسانى كه با عجله غذا مى خورند علاوه بر آنكه به خوبى از مزه غذاها لذت نمى برند زيانهايى خواهند ديد.
((نبايد فراموش كرد غذايى كه به تنديى و سرعت بلعيده شود نمى تواند در معده به راحتى و آسانى با مواد تخميرى قابل حل ، مخلوط شده و هضم گردد و در نتيجه توليد اختلال كرده و شكم درد و عوارض ديگر دستگاه هاضمه پيش مى آيد))(78)
در برنامه غذايى اسلام ، جويدن غذا يكى از شروط اساسى غذا خوردن است على عليه السلام ضمن سفارشى به فرزندش امام حسن (ع ) مى فرمود: جود المضغ (79)
غذا را نيكو بجو،
((دهان ، گمرك خانه معده شماست ؛ و در اين جا است كه مامورين گارد سر حدى هر غذائى را تفتيش مى كنند، اخلال گران را توقيف مى كنند و به زندان مى فرستند، و واردين را راهنمايى مى نمايند.
براى آنكه از خوردن غذا بيشتر لذت ببرند، تا مى توانيد لقمه را در دهان معطل كنيد يعنى خوب آن را بجويد و با آب دهان مخلوط كرده و با تاءنى فرو بريد. اگر لا بلاى لقمه شما سمى باشد يا غذاى ناسازگارى وجود داشته باشد فورا مامورين گارد سر حدى به سلطان غدد كه در مغز قرار دارد اطلاع مى دهند او فورا دستورات لازم را به ساير غدد براى دفع شر آن خواهد داد.
غذاى نجويده زحمت معده را زياد مى كند و غدد هاضمه را خسته و ضعيف مى سازد و گفته كسانى كه پيرى را از فرسودگى غدد مى دانند جامع عمل مى پوشاند. در اينجا است كه معده ، متعفن مى شود و ميكروبهاى گندزا كه عامل ديگر پيرى مى باشند ميدان براى خود نمايى پيدا مى نمايند. عيب ديگر غذاى نجويده اين است كه مقدارى از مواد نشاسته اى مستحيل وارد معده مى شوند و به جاى هضم ، با زحمت دفع مى گردند. و از غذا حداكثر استفاده را نمى توان برد))(80)
بعضى از دانشجويان يا كارگران به واسطه اشتغالات زياد، فرصت بيشترى براى جويدن خوب ندارند و ممكن است همه غذا خوردن آنان بيش از پنج دقيقه طول نكشد، آنها خيال مى كنند با اين تند خورى وقت گرانبهاى خود را از دست نداده و به شكم پرستى نپرداخته اند در صورتيكه با اين كار علاوه بر ضربه اى كه به سلامتى خود زده اند به يقين مى توان گفت كه از عمر طولانى و وقت عزيز خود كاسته اند امام ششم (ع ) مى فرمودند:
اطيلوا الجلوس الموائد فانها ساعة لا تحسب من اعماركم (81)
((غذا خوردن را طولانى كنيد (آهسته آهسته و خوب بجويد) زيرا لحظات آن از عمرهاى شما بحساب نمى آيد))
اين سخن كوتاه با يك محاسبه دقيق ، مطالب ارزنده بهداشتى را به ما آموخته است .
در اين روايت آنات جويدن غذا را جزء عمر ما به حساب نياورده است :
دليلش هم اين است كه وقتى ما در غذا خوردن عجله نكنيم و خوب غذا را جويده و نرم نمائيم فشار زياد به معده و ساير دستگاههاى گوارشى وارد نمى شود. در نتيجه هاضمه ، سالم و قوى مى ماند. هاضمه سالم باعث عمر طولانى توام با نشاط بيشتر و نيروى كاملتر است روى اين حساب اگر يك كارگر به جاى 5 دقيقه ، بيست دقيقه از وقت خود را صرف خوردن غذا بكند پانزده دقيقه وقت اضافى مصرف كرده ولى در مقابل اين پانزده دقيقه به اندازه 45 دقيقه بر عمرش افزوده شده زيرا دستگاه گوارش او ضربه نديده و به آسانى به كار خود ادامه داده است ، و اگر ما براى 15 دقيقه در هر وعده غذا خوردن ، 45 دقيقه عمر اضافه تصور نمائيم به اين نتيجه مى رسيم : بهر مقدار كه براى غذا خوردن طول داده شود از عمر به حساب نيامده است .
ح - دندان
منفعت هايى كه براى خوب جويدن غذا بيان شد، مربوط به دندانهاى زيبا، محكم و سالم است دندان معيوب علاوه بر زيان هايى كه براى بلعيدن و كم جويدن غذا بيان شد زيان هاى ديگرى را نيز در بر دارد.
بلكه دندانهاى كثيف و چركين و پوسيده علاوه بر آنكه قدرت نرم كردن غذا را ندارند، خود ماه چركى خطرناكى است كه باعث امراض ديگرى خواهد بود.
اين مطالبى است كه دكتر ((اتر - ماير)) طى اعلاميه خود براى انجمن تتبعات بيماريهاى پيرى فرستاده است .
((عقيده شخصى من اينست كه دندانهاى فاسد خطرى مهيب و كشنده دارد. عفونتهاى چركى و دندانهاى پوسيده و خراب كه در عين حال بى درد است در تمام بدن منتشر شده و سبب بيماريهاى سخت و غير مترقبه در قلب و مفاصل مى شود))(82)
بهداشت دندان
براى آنكه اين مرواريدهاى گرانبها از دست نروند بايد طريقه نگهدارى آنان را فهميد. مهمترين عاملى كه مى تواند در نابودى آنها بسيار موثر باشد، شستشو و مسواك نكردن و خلال نكردن است البته عوامل ديگرى هم در اين مورد دخالت دارند كه به آنها اشاره مى شود.
((در حال عادى عده بى شمارى ميكروب در دهان زندگى مى كنند، چه گرماى محيط دهان و رطوبت آن درست مانند گرم خانه اى براى زنده ماندن ميكروبها گوناگون ، مساعد مى باشد، خورده هاى غذا كه هميشه كم يا بيش در ميان دندانها مى ماند براى تغذيه ميكروبها به كار ميرود از اين رو دهان را بايد محيط ناپاكى دانست ))(83)
سنگ دندان
شايد شما هم به بعضى از دوستان بر خورد كرده باشيد كه در وقت سخن گفتن يا تبسم كردن جرم سياه رنگى ، اطراف دندانهاى آنها را احاطه كرده ، اين جرم سياه رنگ علاوه بر آنكه زيبايى و قشنگى را از دندانها مى گيرد امراض ديگرى را نيز به دنبال دارد، اين جرم سياه رنگ به اصطلاح پزشكان سنگ دندان ناميده مى شود، و بعضى از دانشمندان ((تكلس )) دندان يا ((كلس )) دندان مى گويند.
علت اصلى به وجود آمدن سنگ دندان ، پاك نكردن دهان و دندان است ، زيرا ريزه هاى غذا در دهان مى ماند و به كمك رطوبت و هواى خارجى كم كم انباشته مى شود و لثه ها نيز پايه هاى بسيار مساعدى براى نگهدارى اين ذرات مى باشند كم كم به قدرى سفت و محكم ميشوند كه بجز با مراجعه به دندان پزشك با وسيله ديگرى نمى توان آنها را از بين برد.
((دندانها به واسطه عدم مواظبت تميز نبوده و سنگ هايى در اطراف آنها توليد مى گردد كه جز با مراجعه به طبيب دندان تميز نمى شود. و با يك مرتبه تميز كردن آنها مراقبت روزانه كافى است .
((تكلس )) (سنگ گرفتن اطراف دندانها) مخصوصا دندانهاى فك پايين آسانترين وسيله اى است كه ناخوشى دندان و خرابى آن را دعوت كند.
كلس هاى مزبور به مرور زمان در دهان قوت يافته و رفته رفته تمام نصف قسم پائين دندان را پيچيده و ميناى دندان را مانع از مواجهه هوا و نشو و نما گرديده و با خرابى مينا عاج و يا پلپ دندان در مبارزه با ميكروبهاى موجود دهان استقامت نكرده و بزودى پوسيده خواهد شد و علاوه بر آنكه وسيله اى براى نفوذ ميكروبها در پاى دندان شده و بعد از آن هم دهان فاقد صحت و نظافت مى گردد، لثه ها ملتهب شده و بوى بد هميشه از دهان متصاعد و بالاخره پيوره را توليد خواهد كرد.(84)
كرم خوردگى
شكسته شدن ميناى دندان ، و نفوذ ميكرب در جاى شكسته را كرم خوردگى مى نامند. كه در واقع مى توان پوسيدگى دندان ناميد.
دانشمندان علت پوسيدگى را چند چيز مى شمارند.
1 - فقر غذايى و نداشتن كلسيم كافى
2 - خوردن و آشاميدن چيز گرم و داغ بعد از طرف خوراك و يا آشاميدنيهاى سرد يا بر عكس
3 - خوردن و آشاميدن شيرينى ها بدون رعايت جهات بهداشتى
4 - شكستن چيزهاى سخت با دندان
5 - عدم نظافت و تميز نكردن دندان به وسيله مسوال و خلال .
از ميان اين علل ، موثر از همه براى فساد و پوسيدگى ، كثافت دهان و دندان است . زيرا با ماندن يك ريزه گوشت در لاى دندان عفونت و بوى گند ايجاد مى شود. و از همان نقطه كم كم پوسيدگى و نفوذ ميكرب به داخل شروع مى گردد. و وقتى پوسيدگى زياد شد دندان درد شروع مى شود.
((دندانه در نتيجه كثافت دهان و مصرف دخانيات و امراض مزمن عفونى ، خراب مى شوند، كه كرم خوردگى دندانها در درجه اول با تركيدن و ضايع شدن مينا توليد و پس از خرابى و از ميان رفتن مينا، مواد مؤ ثر، داخل جرم دندان شده و پلپ دندان به مناسبت عدم استحكام از هر عارضه بزرگ و كوچكى صدمه ديده و از بين مى رود، و رفته رفته حفره در دندان توليد و محلى براى اجتماع ميكربها موجود گرديده و بقاياى خوراك در آن حفره ها مانده و تعفن كرده و دندان در آنوقت متاءثر از شيرينى و ترشى و سرد و گرم مى گردد.))(85)
پيوره
پيوره مربوط به لثه هاى دندان است در اين هنگام لثه ها قرمز رنگ و توام با التهاب و سوزش مى باشند و پاى دندان در محل لثه ها چركهايى موجود مى شود كه تعفن آن بخارج از دهان سرايت مى نمايد.
((پيوره يكى از امراض مزمن در دهان مى باشد اسباب مولده اش عدم نظافت و وجود سنگهاى متكلسه اطراف دندان و تميز نبودن دهان مى باشد كه با زيادى كثافت و توالد و تناسل ميكربها انساج از بين رفته ، و لثه ها شروع به التهاب كرده و به رنگ قرمز در مى آيند كه اين التهابات در اطراف دندانهاى جلو پائين و بالا واقع و در پاى دندان توليد چركى مى كند، كه با فشار دادن لثه ها با دست از بيخ دندانها چرك فوران مى نمايد و يك تعفن غير قابل تحملى در دهان توليد خواهد شد، اين مرض از امراضى است كه معالجه آن قدرى صعب و بسيارى از اوقات با پيشرفت غير قابل علاج و ناچار از كشيدن بعضى دندانها و خلاص كردن دهان از اين خستگى مزمن ، كه مانع از هر گونه راحتى و غذا خورى است مى باشد.))(86)
خلال و مسواك
با توجه به اينكه عامل مهم اين امراض عدم نظافت دندان با مسواك و خلال است مقررات اسلام در اين قسمت ، بسيار جالب توجه است .
پيامبر اكرم (ص ) مى فرمايد:
ان الاسنان و هى جوهرة صافية يتلوث بصحبة مضغ الطعام فيغيربها رائحة الفم و يتولد منها الفساد فى الدماغ . فاذا استاك زال عنها الفساد و عادت الى اصلها.(87)
دندانها كه صاف و زيبايند واسطه جويدن غذا كثيف و آلوده مى شوند و كم كم بوى دهان تغيير مى يابد و ايجاد فساد در قواى دماغيه مى نمايد. وقتى كه انسان مسواك نمايد فساد از بين مى رود، و دندان دو مرتبه تميز و پاكيزه مى گردد.
و نيز مى فرمايد:
تخللوا فانها من النظافة ، و النظافة من الايمان ، و الايمان مع صاحبه فى الجنة (88)
دندانهاى خود را خلال كنيد، زيرا خلال كردن جزء نظافت است و نظافت از ايمان است و شخص با ايمان داخل بهشت مى شود.
(خلال ، چوب باريكى است ، كه به وسيله آن ذرات غذا را از لابلاى دندانها بيرون مى كنند) امام حسين (ع ) چنين ميفرمود:
كان اميرالمومنين يامرنا. اذا تخللنا ان لا نشرب الماء حتى نمضمض ثلاثا(89)
پدر ما بما دستور مى داد بعد از خلال دندان ها، سه مرتبه آب را در دهان بگردانيم و بريزيم (مضمضه كنيم ) سپس آب بياشاميم .
اسلام تا به اين اندازه در بهداشت و نظافت دقت نموده كه دستور مى دهد نبايد ريزه هايى كه در لابلاى دندانها مانده به همراه آب خورده شود، چون آنها در اثر ماندن در محيط گرم و مرطوب دهان ممكن است تواءم با ميكروبهايى شده باشند و به وسيله آشاميدن آب ، داخل جهاز هاضمه گردند و موجب بيمارى شوند.
پيامبر گرامى اسلام براى وادار كردن همه مردم به نظافت دندان و دهان مى فرمودند:
ان من حق الضيف ان يعدله خلالا(90)
يكى از حقوق كه مهمان به گردن ميزبان دارد اينست كه ميزبان براى او چوب خلال را در وقت غذا خوردن آماده كند.
توجه اسلام به جزئيات بهداشتى تا اين حد بوده كه به ما اجازه نداده با هر چيز يا با هر چوبى خلال كنيم . در يك روايت آمده كه خلال كردن با هر چيزى موجب فقر است .(91)
بعضى بمحض اينكه غذا خوردند از هر سيخ و خاشاكى كه كنار دستشان باشد استفاده مى كنند حتى گاهى ديده مى شود براى اين كار از نوك سوزن هم مدد مى گيرند. اسلام به چنين مردمان غير منظمى مى گويد اين كار شما سبب فقر است .
امام هشتم (ع ) در روايت ديگر مى گويد:
لا تخللو بعود الرمان و لا بقضيب الريحان فانهما يحركان عرق الجذام (92)
با چوب درخت انار و شاخه هاى ريحان خلال نكنيد زيرا اين هر دو سبب تحريك رگ جذام اند.
ارتباط خلال نمودن با اين چوبها و بيمارى جذام با پيشرفت بيشتر علم در زمانهاى آينده روشن خواهد شد.
تاءكيد بيشتر
پيشوايان بزرگ اسلام در مورد مسواك ، بيش از خلال اهميت داده اند پيامبر مى فرمودند:
لو لا ان اشق على امتى لامرتهم بالسواك مع كل صلوة (93)
اگر براى مردم دشوار نبود در هر نماز، مسواك كردن را واجب ميكردم و نيز آنحضرت فرمودند:
ركعتين بسواك احب الى الله عزوجل من سبعين ركعة بغير سواك (94)
دو ركعت نماز كه بعد از شستن و مسواك نمودن دندان خوانده شود از هفتاد ركعت بدون مسواك بهتر است .
و امام صادق (ع ) مى فرمايد:
((فى السواك اثنتى عشرة خصلة ، هو من السنة و مطهرة للفم و مجلاة للبصر و يرضى الرحمن . و يبض الاسنان و يذهب بالحفر. و يشد اللثة و يشتهى الطعام و يذهب بالبلغم و يزيد فى الحفظ و يضاعف الحسنات و تفرح به الملائكه ))(95)
براى مسواك كردن نمودن دوازده فايده است : 1 - مسواك كردن پيروى از سنت پيامبر است . 2 - دهان را پاك مى نمايد. 3 - سبب ازدياد نور چشم است . 4 - باعث خشنودى خدا است . 5 - باعث سفيد و زيبايى دندان است . 6 - از كرم خوردگى دندان جلوگيرى مى كند. 7 - لثه را محكم مى سازد. 8 - اشتها را زياد مى نمايد. 9 - بلغم را از بين مى برد. 10 - حافظه را تقويت مى نمايد. 11 - حسنات انسان را در پيشگاه خدا زياد مى كند. 12 - فرشتگان نيز خرسند مى شوند.(96)
چنانكه قبلا اشاره نموديم شايد منشاء هشتاد درصد بيماريهاى لثه و دندان ، مسواك نكردن و شستشو ندادن دندان است . به اين حقيقت مسلم ، نبى گرامى اسلام (ص ) اشاره فرموده است :
((من استعمل الخضبتين امن من عذاب الكلبتين ))(97)
هر كس خلال و مسواك نمايد از ناراحتى كشيدن دندان (گار انبر پزشك ) در امان خواهد ماند.
چگونه مسواك كنيم ؟
بعضى خيال مى كنند مسواك را مى بايست بطور افقى روى دندانها كشيد در صورتى كه كاملا بر خلاف است .
((مسواك را از جانب گوشت دندان بطرف تاج آن ببريد يعنى : جهت و امتداد كشيدن مسواك در دندانهاى زيرين از پائين به بالا و در دندانهاى زبرين از بالا به پائين خواهد بود عكس اين حركت خطرناك است چه خورده هاى غذا در اين دندانها مى ماند و سبب عفونت مى شود. مسواك را بايد چند باز از جلو دندانها به عقب و عكس از عقب دهان به جلو كشيد به طوريكه تمام دندانها مسواك كشيده شود و آن سطحى كه به سوى دهان است نيز بايد مسواك كشيد.))(98)
((استاكوا عرضا و لا تستاكوا طولا))(99)
دندآنهارا از طرف عرض (عمودى ) مسواك نمائيد به از جهت طول (افقى ).
چوب مسواك
مسواك بايد نرم و خوشبو و ضمنا با استقامت و با دوام باشد. در كشورهاى متمدن ، انواع و اقسام ساخته شده و در همه جا ديده مى شود.
اسلام در مورد چوب مسواك بهترين مسواكها را معرفى مى كند. يعنى مسواكى كه كاملا طبيعى است و مزاياى يك مسواك خوب را در بر دارد.
عن الرضا(ع ):
ان اجود ما استكت به ليف الا راك فانه يجلو الاسنان و يطيب النكهة و يشد اللثة و يسمنها. و هو نافع من الحفر اذا كان باعتدال (100)
امام هشتم (ع ) مى فرمايد:
بهترين چوبهاى مسواك چوب درخت اراك (101) است ، زيرا اين چوب دندانها را جلا مى دهد و دهان را خوشبو مى كند و لثه ها را محكم كرده و نيز از كرم خوردگى جلوگيرى مى نمايد. و اين فوائد در صورتى است كه مسواك كردن با اعتدال و ميانه روى همراه باشد.
زياد هم مسواك نكنيم !
همانطوريكه در هر كار بايد اعتدال را مراعات كنيم درباره مسواك كردن نيز بايد از اين قاعده و دستور پيروى نمائيم . زياده روى در مسواك و دائما مزاحم لثه و دندان شدن ، كار صحيحى نيست .
عن الرضا(ع ):
((الاكثار منه يرق الاسنان ، و يزعزعها و يضعف اصولها.))(102)
امام هشتم مى فرمود: زياده روى در مسواك كردن باعث صدمه ميناى دندان و سست شدن ريشه هاى آن است .
شيرينى ها و فساد دندان
خوردن چيزهاى چسبنده و شيرين ، دشمنى فوق العاده با ميناى دندان دارد زيرا دندان داراى حفره ها و به اصطلاح دست اندازهايى است ، و ماندن شيرينى در آن حفره ها سبب پوسيدگى دندان مى شود ولى از آنجا كه نمى توان شيرينى را ترك گفت زيرا مواد قندى يكى از مواد لازم براى بدن ما است بايد تدبيرى به كار برد تا هم از شيرينى استفاده نمائيم و هم دندان فاسد نشود.
براى نجات از فساد كه از ناحيه خوردن شيرينى به وجود مى آيد امام هشتم دستورى فرموده اند كه در ذيل مى خوانيد.
آن حضرت در رساله المذهبه مى فرمايد:
((من اراد ان لا يفسد اسنانه فلا ياكال حلوا الا بعد كسرة خبز))(103)
هر كسى مايل است دندانهايش سالم بماند شيرينى را بعد از خوردن مقدارى نان صرف كند. زيرا نان در دهان خمير مى شود. و اين خمير گودالها و حفره هاى مينا را پر مى كند و به اين صورت شيرينى هيچ گونه تاءثير سوئى بر روى دندان نخواهد گذاشت .
يكى از هوسهاى مضرى كه زيان فوق العاده به سلامت و استحكام دندان وارد مى سازد هوس خوردن شيرينى است كه راه را بر روى بيماريهاى دندان مى گشايد. جنون مصرف امروز در كشورهاى متمدن جهان زياد شده است و يكى از علل عمده امراض دندان است .
در آمريكا شربتهاى شيرين و قندى به نامهاى مختلف چون اقيانوسها جريان دارد و هر روز آشاميده مى شود و قبل از اينكه اين گونه شربتهاى قندى وارد معده شود شيرينى آن بر روى ميناى دندان مى ماند و رفته رفته دندان را فاسد مى كند. جويدن آدامس هم علاوه بر اينكه هم خطر براى سلامتى دندان در بر دارد براى معده مضر است و هر كسى بايد حتى الامكان تا مى تواند از مصر اين مواد زيان بخش براى حفظ سلامت ، خود دارى نمايد.
اگر شما از شيرينى ميوه ها و آب ميوه ها كه بروى دندان شما مى ماند مى ترسيد و به اين وسيله از نوشيدن آب ميوه و ليمو ترش خود دارى مى كنيد مى توانيد براى بر طرف كردن اثر آب ميوه از روى ميناى دندانها پس از مصرف آن دهان را با آب ساده بشوئيد))(104)
آنچه در اين باره از امام رضا(ع ) نوشتيم ، جويدن كمى نان قبل از خوردن شيرينى بود و آنچه دكتر ((هاوزر)) دستور ميدهد، شستن دندان با آب بعد از خوردن شيرينى است البته بين اين دو دستور فرق بسيار است ، زيرا بعد از خوردن شيرينى و نفوذ آنها در حفرهاى دندان ، آب خالص مشكل است بتواند آنها را كاملا زايل سازد، و جلو نفوذ شيرينى ها را بگيرد در صورتيكه اگر خمير نان ، روى حفره ها را قبل از خوردن شيرينى بگيرد، شيرينى ها هيچگونه اثر سوئى روى دندان نخواهد گذاشت