فصل اوّل : مقدّمات
فصل اوّل : مقدّمات
- دوشنبه, شهریور 23 1394
- بازدید: 7151
توجه :
تصميم داشتم در موضوع بهداشت و سلامتى مطالبى بنويسم ، ولى بعد از نوشتن فصل اوّل اين كتاب دريافتم آنچه شهيد سعيد دكتر پاك نژاد نوشته ، كافى است بنابر اين به همان نوشته اكتفا نموده و به مساءله مهمترى بپردازم امّا تمايل دارم آنچه را در اين زمينه نوشته ام هرچند ناقص است بدون هيچ تغييرى ذكر كنم به اميد آنكه سودمند باشد. تنها اوست يارى دهنده و به صواب آورنده .
* * *
فصل اوّل : مقدّمات
رعايت بهداشت در سطح وسيع
اسلام توجه و اهميت زيادى به مسأ له صحت و سلامتى بدن انسان مى دهد تا جايى كه روايت شده از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) كه فرمودند : ((همانا صحت و سلامتى بدن ، باعث شاد بودن ملائكه و موجب خشنودى پروردگار مى گردد و موجب ثبات سنت و روش پيامبر مى شود)).(467) و از پيامبر روايت شده كه فرمودند : ((در زندگى خيرى نيست مگر اينكه همراه صحت و سلامتى باشد)).(468)
و گفته شد كه همانا اسلام از ميان علوم دو علم ((علم اديان و علم ابدان و جسم )) را. معتبر دانسته است . و روايات در اين باب زياد است كه اينك به بررسى همه آنها نيازى نيست . همچنانكه اسلام اهميت مى دهد به اينكه انسان توجه كند و به طرف وسيله اى كه صحت و سلامتى او را حفظ مى كند، برود تا اينكه اصلاً در چنگال امراض اسير نگردد .
از امام صادق (عليه السلام ) نقل شده كه فرمودند : ((همانا تمام اين ارواح از مرضى كه غلبه پيدا كند يا خونى كه داغ شود يا بلغمى كه غالب شود، مى باشد، پس انسان بايد نفسش را مراعات كند قبل از اينكه يكى از اين طبيعتها بر او غلبه پيدا كند تا او را هلاك نمايد)).(469)
و مرحوم مجلسى كلمه ((ارواح )) را اين طور تفسير كرده : مقصود در اينجا (از كلمه ارواح ) ديوانگى و فاسد شدن عقل و فلج بودن ، بلكه حتى جذام و پيسى و شبيه اينهاست .(470)
روايت شده آن چيزى كه ضررش بر تو معلوم شد و ضررش را دانستى ، نخور و هوا و هوست بر راحتى بدنت تأ ثير نگذارد.(471) و از امام رضا (عليه السلام ) نقل شده : ((همانا جسم مثل زمين پاك خرابى است كه اگر به اندازه ، به آبادانى و آبيارى آن پرداخته شود، آبادانى آن دوام مى يابد و ثمره آن بسيار مى گردد)).(472)
و براستى نگاهى گذرا به مساءله فراگيرى پيشگيرى و سلامتى در اسلام ، به ما مى فهماند كه همانا سخن گفتن از اين موضوع به شكل دقيق علمى و همه جانبه ، سهل و آسان نيست و همانا اين موضوع ، امرى در نهايت سختى و دشوارى است و شخص بحث كننده ، گاهى ناچار مى شود در اين موضوع در آنجايى كه مى خواهد حق سخن را ادا كند، استشهاد كند به احاديثى كه چه بسا اين احاديث از صدها حديث تا هزارها حديث متجاوز است چه رسد به دهها مآخذى كه از نظر اسلام يقين آور و مورد وثوق مى باشد، اگر نگوييم كه صدها مآخذ نيز وجود داشته باشد، همانطور كه اين مسأ له احتياج به نوشتن چند جلد كتاب و محتاج دقت طولانى است كه خواننده و بحث كننده به طور مساوى آن را صرف كنند .
همچنانكه نبايد فراموش كنيم فراگرفتن اين موضوع و حق بحث را ادا كردن در تمام جوانب آن به امكانات و تخصّصهاى گوناگون نياز دارد تخصصهايى كه از آگاهيهاى بالائى برخوردار باشد در زمينه تخصصى آن از يك سو و از زمينه شناخت دليلهاى قرآن و سنّت نبوى و اهل بيت از سوى ديگر و برداشت درست از اين دليلها و بهره بردارى از آنها در جاى مناسب از سومين سوى .
بحث پيرامون ويژگيهاى اشيا
بنابر آنچه گذشت ما خود را ناگزير مى دانيم تا دايره بحث را به موضوعاتى محدود كنيم كه بيشترين ارتباط را با موضوع دارند. از اين رو، روايات فراوانى را كه اگر نگوئيم به هزارها كه به صدها مى رسد مورد بررسى قرار مى دهيم . حتى رواياتى كه آثار و خواص خوراكيها - ميوه ها، سبزيجات ، حبوبات ، گوشتها، غذاها و شيرها - را بيان مى كند بتمامه ذكر نمى كنيم ؛ مثل : سيب ، انار، انگور، خرما، انجير، كاسنى ، عسل ، ترب ، سير، پياز، گندم ، زيتون ، جو، گوشت گوسفند، گوشت گاو و ماهى ، شير بز و گاو، خربزه ، آلو، زردآلو، نخود، عدس ، نيشكر و دهها نوع از انواع ديگرى كه در باره هر يك از آنها روايات زيادى وارد شده كه اگر بخواهيم آن روايات را جمع كنيم و منابع آنها را ذكر كنيم به دهها بلكه صدها صفحه احتياج داريم پس چگونه مى توانيم بطور كامل از آنها سخن بگوئيم بخصوص كه در بسيارى از اين روايات خواص پيش گيرنده از امراض بيان شده كه بعضى از آنها را، شهيد سعيد دكتر پاك نژاد دركتاب ارزشمندش ((اولين دانشگاه و آخرين پيامبر))، به رشته تحرير درآورده است و از خداوند مى خواهيم كه او را با ائمه طاهرين محشور گرداندبه حق محمَّد وآل محمَّدكه صلوات و سلام خدابرهمه آنان باد.
دورنماى بحث
بر اساس آنچه گذشت بحث ما در زمينه فوق محدود مى شود بر نگاهى سريع و واضح ، در حد توان به مسايل پيشگيرى كه معصومين : آنها را بيان كرده اند كه رمز نجات انسان از بيشتر خطرها بستگى به مراعات آنها دارد، البته خواص اشيا دخالت زيادى در اين مساءله ندارد بلكه اصل انجام يا توقف ، در انجام سهم بزرگى در مساءله پيشگيرى ايفا مى نمايد.
از اين رو شيوه بحث به اين نحو انجام مى گيرد:
1 - بخش مهمّى از مسايل مربوط به پاكيزگى بدن را مانند: مسواك زدن ، خلال كردن ، وضو و غسل و... را مورد توجه قرار مى دهيم .
2 - مسايل مربوط به نظافت لباس ، ظروف و خانه را مورد بررسى قرار مى دهيم و وضعيت مطلوبى را كه در پيشگيرى از خطرها و حفظ سلامتى تاءثير دارند به تصوير مى كشيم .
3 - برخى از چيزهايى را كه در ارتباط با محيط، خانه و اجتماع است در هر شكل آن به بحث مى كشيم .
4 - و به زودى به پاره اى از مسايل مربوط به خوردن ، آشاميدن ، خوابيدن و مسافرت نيز اشاره خواهيم كرد. و خلاصه هر چيزى كه در رابطه با پيشگيرى باشد و غير آن كه نياز بحث اقتضا كند با رعايت اختصار و وضوح در حد امكان مورد بحث قرار مى دهيم - با تشكر و تقدير از خوانندگان .
نظافت در تمام ابعاد
اسلام به نظافت و پاكيزگى جسم ، آن هم فوق حد تصوّر اهتمام ورزيده است .
اديان ديگر نمى توانند ادعا نمايند كه حتى يك دهم اسلام به پاكيزگى اهميت داده اند. و همين بس كه ما بدانيم : اسلام تارك وضو و غسل را در بسيارى از موارد عقاب مى كند بلكه اعمال عبادى فراوان ، بدون وضو و غسل تمام نيست . بالاتر اينكه وضو و غسل را جزء عبادت هايى قرار داده كه مايه تقرب به خداست و انجام دهنده آن ثواب فراوان و پاداش نيكو دارد. و موارد ديگرى كه اوج اهميت اسلام در اين زمينه را بيان مى نمايد چه آنهايى كه بر پاكيزگى ، وضو و غسل در مورد خاص دلالت دارد يا آنهايى كه بطور كلّى تاءكيد مى كند.
مثالهايى برآنچه گذشت
مثل مثالهايى كه مقدم شد، به گوشه اى از دستورات ائمه معصومين : درباره نظافت به صورت عمومى اشاره مى كنيم . در اوايل قسمت دوم اشاره به سخن خداوند گذشت كه خداوند با بندگان كثيفش دشمن است و همانا نظافت از ايمان است و ايمان با صاحبش در بهشت قرار دارند.
((كراجكى )) گفته : ((و صحيح است نزد ما كه پيغمبر (صلى الله عليه و آله ) در نظافت كوشش داشتند و ايشان از چيزهاى طيب زياد استعمال مى كردند بنابرآنچه در روايت وارد شده است )).(473)
و از امام رضا (عليه السلام ) نقل شده كه : ((نظافت و پاكى از اخلاق انبياست )).(474)
و از اميرالمؤ منين (عليه السلام ) نقل شده كه فرمودند: ((با شستشو، خود را از بوى بد آزار دهنده پاك سازيد و به آن پايبند باشيد، چون خداوند از بندگان كثيف و پليدش بغض دارد؛ بندگان كثيفى كه مردم وقتى با آنان مى نشينند متأ ذى و ناراحت مى شوند)).(475)
و در روايتى از امام باقر و امام صادق (عليه السلام ) آمده كه در آن روايت فرموده اند : ((دواى عرب در پنج چيز است و حمام يكى از آن پنج چيز شمرده شده )).(476)
و از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) نقل شده است كه فرمودند : ((جبرئيل نزد من آمد و گفت : اى محمَّد! چگونه ما بر شما (مردم ) نازل شويم در حالى كه مسواك نمى زنيد، با آب ، استنجا نمى كنيد و انگشتانتان را نمى شوييد)).(477)
ابن اثير گفته است : ((در حديث است كه مسأ له شستن دستها و انگشتها فطرى مى باشد و ((براجم )) گره (و مفاصلى ) است در پشت انگشتان كه در آن پليديها اجتماع مى كنند. و مفرد ((براجم ))، ((برجمه )) مى باشد)).(478)
و قرآن كريم تصريح كرده براينكه خداى تعالى توابين و متطهرين را دوست مى دارد.(479) و خداوند در جنگ بدر مسلمانان را مخاطب قرار داد و چنين فرمود : ((و از آسمان بارانى بر شما فرو ريزانيد تا شما را با آن پاك گرداند، و وسوسه شيطان را از شمابزدايد)).(480)
و خداوند فرمود: ((در آن ، مردانى اند كه دوست دارند خود را پاك سازند، و خدا كسانى را كه خواهان پاكى اند دوست دارد)).(481)
مرحوم مجلسى فرموده است : ((گفته شده چه بسا اين آيه بر استحباب زياد در اجتناب از نجاسات دلالت مى كند و بعيد نيست كه از اين آيه بفهميم كه استفاده از نوره و امثال نوره مستحب است ، بلكه مستحب بودن بر طهارت و تأ ييد براين مطلب است ، بلكه (همچنين ) دلالت دارد حتى بر غسلهاى مستحب )).(482)
خداوند در قرآن كريم مى فرمايد : ((اين قرآنى است ارجمند، در كتابى نهفته ، كه جز پاك شدگان بر آن دست نزنند)).(483)
و روايات ديگرى كه پاكيزگى را مدح مى كند و آشكارا و به رمز، انسان را به تطهير بر مى انگيزاند. و از ائمه وارد شده كه : ((و پاكيزگى نيمى از ايمان است )).(484)
و از پيامبر و حضرت على (عليه السلام ) روايت شده كه : ((وضو جزء ايمان است )).(485)
از حضرت اميرالمؤ منين على (عليه السلام ) نقل شده كه فرمودند : ((هر كس نيكو طهارت كند (وضو بگيرد) سپس به طرف مسجد برود، پس چنين شخصى تا هنگامى كه محدث نشده ، در حال نماز است )).(486)
و از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) نقل شده كه خطاب به على (عليه السلام ) فرمودند : ((اى على ! بر مردم در هر هفت روز يك غسل مى باشد پس اى على ! در هر جمعه اى غسل كن اگر چه از طعام روزانه ات كم كنى و براى وضو آب بخرى ، پس به درستى كه چيزى از مستحبات ، بزرگتر نيست )).(487)
و از امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه : ((بايد هر يك از شما مسلمانان روز جمعه زينت كنيد و غسل كنيد و بوى خوش استعمال نماييد ...)).
و از حضرت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) نقل شده كه فرمودند : ((غسل كردن در عيدها باعث پاكيزگى و طهارت است براى كسى كه مى خواهد حوايج و نيازهايش را طلب كند و تبعيت و پيروى از سنت پيامبر مى باشد)).(488)
بلكه كافى است كه ما ذكر كنيم : همانا غسلهاى مستحب بعضى از آنها تقريباً به چهل غسل مى رسد همانطورى كه بعضى از روايات برخى از آنها را شمرده اند و از غسلهاى واجب 23 غسل در مناسبتهاى مختلف وجود دارد و هر كس به رواياتى كه در باب علتهاى غسلها و ثواب غسلها در كتاب بحار، جلد 81، صفحه 3، 22، 23 و 24 مراجعه نمايد، حقيقتاً استخراج مى كند كه غسل واجب يا مستحب بيش از آن مواردى است كه ما بعضى از آن موارد را ذكر كرديم .
بلى و اين اندكى از بسيارى از آنچه است كه از ائمه : در اين مورد وارد شده ، و اما آنچه از ائمه وارد شده در موارد خاص و عام از آنچه بر مطلوب بودن نظافت دلالت مى كند، به خاطر زياد بودن آن قابل حصر نيست و ما نيازى نمى بينيم كه بدان اشاره كنيم و چه بسا ما در جاهاى مختلف به بعضى از آنها اشاره مى كنيم ان شاءاللّه تعالى .
اكنون شروع مى كنيم در بحث پيرامون مسواك و خلال كردن و بعضى از آنچه كه به نظافت دهان مربوط است .